بعد از ۷ اکتبر و یورش سازمان نظامی حماس به اسرائیل و به گروگان گرفتن ۲۴۰ نفر، اسرائیل و آمریکا با حمله به غزه به کمتر از نابودی حماس راضی نمیشدند و میگفتند همه اسرا را با حمله نظامی به غزه آزاد خواهیم کرد.
نتانیاهو و شاهینهایش میگفتند تا نابودی حماس و دیگر گروههای مسلح در غزه جنگ را ادامه میدهیم. اما شکست مفتضحانه اسرائیل در غزه موجب شد تا نتانیاهو دست به دامن آمریکا شود تا با پادرمیانی قطر گروگانها آزاد گردند.
وقتی همه در خواست آتش بس میکردند نتانیاهو این درخواست را مضحک میخواند. هنگامی که در ۲۷ اکتبر مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای خواهان آتش بس شد، اسرائیل این قطعنامه را کاملا رد کرد. سفیر اسرائیل در سازمان ملل تصویب این قطعنامه را " دفاع از تروریستهای نازی " خواند.
نتانیاهو و کابینه اضطراریش که بارها اعلام کرده بودند بدون نابودی حماس و سایر گروههای مسلح فلسطینی آتش بسی به وقوع نخواهد پیوست و با تروریستها هیچگونه مذاکرهای انجام نخواهیم داد. بالاخره بعد از ۴۶ روز دست به دامن چوبایدن برای ازادی گروگانهایشان شدند. آنان به مذاکره و آتش بس تن دادند و تمام شروط حماس برای آتش بس و تبادل اسرا را پذیرفتند.
نتانیاهو و اعضای کابینهاش که با هرگونه توقف و وقفهای و آتش بسی در طول جنگ سرسختانه مخالف بودند در برابر فشارهای داخلی و بینالمللی تسلیم شدند.
همین تسلیم معنایی بجز پیروزی حماس نداشته و ندارد.
اسرائیل در غزه ۱۵ هزار نفر را کشته، بیش از ۳۶ هزار نفر را زخمی کرده، حدود ۷ هزار نفر مفقوداند که بسیاری از آنها در زیر آوارها کُشته شدهاند، بیش از یک میلیون نفر را آواره کرده و بخشهای وسیعی از غزه را به کلی نابود ساخته است.
اسرائیل بعد از سیلی آبدار و فراموش نشدنی که از حماس خورد با حمله به غزه نه اینکه دستاوردی بجز کشتار نداشت بلکه چهره فاشیستی مذهبی خود را به جهانیان نشان داد. بطوریکه در افکار عمومی جهان اسرائیل را با فاشیست هیتلری مقایسه نمودند. در امریکا خود یهودیان شعار میدادند در غزه هولوکاست دیگری برپا نکنید.
اکثر قریب به اتفاق رسانههای معتبر از حس همدردی مردم در تمام نقاط جهان با ساکنین غزه و شکست اسرائیل در عرصه تبلیغات و مظلوم نمایی سخن میگویند و در بیشتر پایتختها و شهرهای بزرگ اروپایی و آمریکا و آفریقا و آسیا نیز شاهد تظاهرات چندصد هزار نفری و گاها میلیونی در حمایت از آرمان فلسطین و محکوم کردن نسل کشی اسرائیل در غزه بودهایم. در همین ارتباط قطعنامه نامه مجمع عمومی سازمان ملل هم که با۱۲۰ رای موافق ضمن اینکه حماس را محکوم نکرد خواهان آتش بس و پایان نسل کشی اسرائیل شد شاهدی بر جانبداری ار حقوق فلسطینیها حتی از جانب دولتهای نزدیک به امریکا بود و تاکنون چند کشور به قطع روابط خود با اسراییل نیز اقدام کردهاند.
از نظر سیاسی حتی نزد نزدیک ترین دوستانش که بعد از ۷ اکتبر برای دستبوسی و دلداری نتانیاهو به اسرائیل رفته بودند بازنده شد. زیرا چنان بوی تعفن کشتار مردم بی دفاع غزه توسط اسرائیل آنان را خفه کرده بود که از جوبایدن گرفته تا مکرون تا جوزف بورل تا نخست وزیر بریتانیا و.... مجبور شدند به نوعی از نتانیاهو برائت جویند و به نوعی فاصله بگیرند. اخیراً
«بایدن به نتانیاهو گفت که روش عملیات اسرائیل در شمال غزه، قابل تکرار در جنوب این منطقه نیست.»
حتی رسانههای غربی که ابتدا صد درصد از جنایات اسرائیل در غزه دفاع میکردند کم کم بخاطر نقش افکار عمومی جهان و همبستگی جهانی با مردم فلسطین مواضعشان را ارام ارام تعدیل کردند و نسل کشی اسرائیل در غزه را بیان مینمودند.
دولت صهیونیستی اسرائیل که اعلام کرده بود، برای ما راهی بجز نابودی رهبران و فرماندهان حماس نموده است نهایتا دست از پا درازتر مجبور شد با همین رهبران و فرماندهان به مذاکره و توافق بپردازد.
وزیر امنیت داخلی در مصاحبهای با هاآرتص گفت، پذیرش آتش بس و قبول شروط فلسطینیها در تبادل اسرا برای دولت ما یک شکست است.
در جایی دیگر سرتیپ "یوسی کوپرواسر"، رئیس پیشین بخش تحقیقات اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل:
حمله هفتم اکتبر حماس به غزه یک شکست فضاحت بار است؛ تمام نهادهای اطلاعاتی اسرائیل شکست خوردند؛ آنها اینقدر حماس را دست کم گرفته بودند که اصلا به گزارشهای اطلاعاتی مربوط به آن توجهی نمیکردند!
علاوه بر این شکست که جنبه روانی و اقتصادی و سیاسی وسیعی دارد، بزرگ ترین کابوس نتانیاهو رسیدن به نقطهای است که دریابد تمام شعارها و پروپاگاندایش در مورد نابودی حماس یک خیال واهی بوده و قادر به نابودی حماس نمیشود و تازه مجبور به مذاکره با آنان شده و بطور غیر مستقیم حماس را به رسمیت بشناسد. او خوب میداند با شکست در غزه پایگاه اجتماعی و سیاسی خود را برای همیشه از دست خواهد داد.
نابودی حماس فروش یک توهم بیشتر نیست. چون آرمان فلسطین با کش و قوسهایش یکی از ماندگارترین، اصیل ترین و مقاوم ترین خیزشهای یک قرن اخیر را رقم زده است. پایداری و ادامه یافتن آرمان فلسطین در حقانیت و حقوق پذیری آن است و تا زمانی که فلسطینیها بر این دو اصل عمل نمایند جنبش فلسطین کماکان تا نیل به آرمان و هدف خود که دستیابی به سر زمین اشغال شده و تعیین سرنوشت خویش میباشد ادامه خواهد داشت. حماس و دیگر گروههای فلسطینی از بین رفتنی نیستند مگر اینکه اسرائیل رفتارش را با ملت فلسطین عوض کند و حقوق انسانی، شهروندی و ملی آنان را به رسمیت شناسد. در غیر اینصورت در آینده این اسرائیل خواهد بود که محو و نابود خواهد شد.
فرید انصاری دزفولی