درست زمانی که جهان میبایست از طریق پیام نرگس محمدی برنده جایزه صلح نوبل، رساتر از پیش صدای انقلاب زن زندگی آزادی را میشنید تقی رحمانی همسر ایشان که نمایندگی وی را بر عهده داشته و میبایست پیام نرگس محمدی را درست انتقال میداده پیام خود را که آلوده به تمایلات و ایدئولوژی اصلاح طلبی بود انتقال داد.
سخنم در مورد شایستگی دریافت جایزه نوبل نیست و حتا انگیزه اروپاییِ این جایزه به افراد و شخصیتها هم نیست. سخنم در رابطه با دو پیام به نشست جایزه صلح نوبل و افکار عمومی جهان است که بر حسب قاعده میبایست یک پیام میبود و آنهم پیام برنده جایزه صلح نوبل خانم نرگس محمدی. از آنجائیکه خانم محمدی در زندان حکومت اسلامی ست نتیجتاً میبایست کسی به نمایندگی از ایشان این پیام را پژواک میکرد. تقی رحمانی قرار بوده به نمایندگی از همسرش بازگو کننده پیامش باشد آیا از عهده این کار برآمد؟ بلادرنگ میگویم خیر و او پیام شخصی خودش را فرستاد.
عمده پیام نرگس محمدی مربوط به وضعیت اسفناک داخل ایران بوده است. ضمن اینکه در پیام نقادانهاش به سیاست اروپا در قبال مماشات با استبداد دینی حاکم بر ایران، نقش اروپائیان را گوشزد میکند. نرگس محمدی از "استبداد دینی" سخن گفته، از فساد و رانتخواری دستگاه حکومت گفته، از وضعیت دهشتناک معیشت مردم گفته، از نقش خشن حقوق بشر در ایران و زندانهای حکومت اسلامی گفته، از سرکوب خونین اعتراضات مردم و همچنین در دفاع از انقلاب زن زندگی آزادی گفته. و در همین حال به اروپائیان گوشزد میکند که نیرومندتر و آشکارتر، از این انقلاب دفاع کنند. و متعاقباً اعلام میکند دست از حمایت حکومت اسلامی بردارند. در پیام نرگس محمدی کمترین اشاره به چگونگی پیمانها (از جمله برجام) میان کشورهای اروپایی و امریکا با جمهوری اسلامی و "پیمان شکنی" امریکاییها سخن به میان نیست.
آیا تقی رحمانی به نمایندگی از ایشان محتوای چنین پیامی را ارسال کرد؟ بنظرم خیر، ایشان با اعلام نظر شخص خود که خارج از محتوای پیام همسرش بوده، بر آن دست درازی کرده و اصل پیام را که کاملاً متمرکز به وضعیت اسفناک ایران و سیاست خارجی و داخلی مخرب حکومت اسلامی بوده، مخدوش کرد. رحمانی که همچنان دل در گرو تجربه شکست خوردهی اصلاح طلبی دارد میخواهد هر طوری شده اصلاح طلبی را با انقلاب زن زندگی آزادی پیوند زند بی آنکه بداند این دو هیچگونه سازگاری بهم ندارند و این انقلاب برای دفن میت اصلاح طلبی، آن را بر دوش گرفته و تشیع کرده است. گزین و گزافه گویی تقی رحمانی حول و حوش توطئههای خارجی چون "خروج ترامپ از برجام" و "تحریم امریکا علیه ایران" و نیز جنایات اسرائیل در حق مردم غزه بی آنکه کلامی از جنایات روسیه علیه مردم اکراین و بشار اسد علیه مردم سوریه بگوید، دغدغه اصلاح طلبان را مطرح نمود. پیام خارجی تقی رحمانی هم در خدمت سیاست کشورهای اروپا مبنی بر ممانعت سیل مهاجر بر اثر یک اتفاق غیر مترقبه در ایران، بوده که از این بابت راه مسامحه با حکومت اسلامی را در پیش گرفتهاند و هم بیان خواستهای اصلاح طلبان که از بابت شکست برجام و دروغگویی در تحریم غذایی و دارویی، بوق و کرنا ساخته بودند. و از هر دو اینها، حکومت اسلامی به نحو احسن سود برده و میبرد.
وابستگی و گرفتاری ایدئولوژیکی تقی رحمانی به اصلاح طلبی هیچگاه باعث نمیشود تا وی را با این پرسش مواجه سازد که آیا استبداد دینی و فساد و رانتی بودن سیستم مدیریتی حکومت که نرگس محمدی هوشیارانه آنها را در پیامش منعکس کرده باعث وضعیت وخیم اقتصادی و مالاً وضعیت دهشتناک معیشت مردم شده یا تحریم امریکا علیه جمهوری اسلامی؟ در حالیکه نرگس محمدی در پیامش استبداد دینی حکومت اسلامی را تمام قد در نزد افکار عمومی جهان رسوا کرده همسر ایشان تقی رحمانی با جفت و جور و بهم چسباندن صفحات پاره شدهی برجام میان امریکا و حکومت اسلامی و مشکل مردم غزه و نه مردم سوریه و اکراین، پیام همسرش را مخدوش جلوه داد پیامی که انعکاس تمایلات و خواستهای نسلهای ایرانی در انقلاب زن زندگی آزادی، بوده است.
نیکروز اعظمی
"متن" را فدای "حاشیه" نکنیم، نیکروز اعظمی