رهبران نمادین هم میتوانند ساخته شوند هم سوخته؛ آنهایی که ساخته میشوند چون شیشه با آنها رفتار نکنیم آنها الماساند.
متن نوشتاریِ پیام خانم نرگس محمدی، "متن" اصلی همایش جایزه صلح نوبل امسال بوده است. این متن سه وجه مهم داشته یکم، حکومت ایران "استبداد دینی" ست و اصلاح ناپذیر دوم، تأکید بر حمایت از انقلاب زن زندگی آزادی و وجه سوم، خطاب به اروپائیان و بطورکلی غربیها ست که قاطع تر و شفاف تر از پیش از این انقلاب حمایت و متعاقباً رژیم "استبداد دینی" را منزوی تر کنند. اثر بخشی این "متن" در زنده نگه داشتن انقلاب زن زندگی آزادی درخشان بوده است. آنچه در حاشیه همایش اعطای جایزه نوبل گذشته بگذاریم همان "حاشیه" باشند و بر "متن" خدشه وارد نسازیم.
"متن" را دریابیم که صدای انقلاب زن زندگی آزادی را در محافل اروپا و امریکا و همهی جهان پژواک کرده و نشان داده دوران سازش اروپا و امریکا با جمهوری اسلامی و سرمایه گذاری روی اصلاح طلبیِ به مغاک رفته، بسر آمده. اهمیت متن پیام نرگس محمدی در به تصویر کشیدن فضای انقلاب اجتماعی و سیاسی ایران در نزد افکار عمومی جهان است. از شخصیتهای نمادین در انقلاب زن زندگی آزادی نهراسیم، آنها در این روند هم میتوانند ساخته شوند و هم سوخته. درست به مانند رهبری اصلاح طلبی که سوخته شده و زن زندگی آزادی بر سر گوراش جشن انقلاب برپا کرده.
گمانم بر این است؛ از آنجائیکه مضمون الگوی انقلاب زن زندگی آزادی توانسته بر نیروی ایدئولوژیکی فائق آید از اینرو ما شاهد جنب و جوشها در بقایای این "نیرو" هستیم. این "نیرو" در مرز میان معیارهای گذشتهی بدفرجام و معیارهای تازه نسلهای ایران قرار گرفته و ضمن حفظ بستگیهایش به "معیارهای گذشته" و حمل آنها با خود اما در حرف هم شده با این انقلاب همراهی نشان میدهد. هر چند به قصد اِعمال رهبری انحصاری خود بر آن. ضعیف و نحیف شدهی صدای این نیرو و تلاشش در چنین "قصد"ی را در جریان اهدای جایزه صلح نوبل به خانم نرگس محمدی، شنیدیم. انقلاب زن زندگی آزادی رهبری نوین خود را در فراز و نشیبهای مبارزاتیاش خواهد ساخت. و دست رد بر سینه هر نوع اِعمال قدرت رهبری از بالا خواهد زد و در بطن خود رهبری نوین را میسازد. چگونگی سر بر آوردن "رهبری نوین" و ترکیب شخصیتهای آن مهم نیست مهم پیوستگی این دو در پیشروی بسوی آیندهای روشن است. "آینده ای" که، آزادی، سکولاریسم و دموکراسی سنگ بنای نظام سیاسی ایران باشد.
نیکروز اعظمی