Monday, Dec 25, 2023

صفحه نخست » فرق میان من ایرانیم، با من مسلمانم و من کمونیستم در چیست؟؛ ف. م. سخن

IMG_8500.jpegانسان، پیش از این که به مرحله ی تفکر و ایده برسد، بر روی «خاک» زندگی کرده است. محل و محدوده ی زندگی او، در طول تاریخ بشری بر روی خاک شکل گرفته و تعیین شده است.

از دوران نئاندرتال ها تا امروز، انسان این محدوده را به اَشکال مختلف علامت گذاری کرده و قطعات آن را متعلق به گروه هایی از خود دانسته است.

محدوده ی زندگی ما ایرانیان، منطقه ای ست به وسعت ۱،۶۴۸،۱۹۵ کیلومتر مربع که متعلق به ساکنان آن، یعنی ما ایرانیان است.

این منطقه ی «مشخص و عینی» دارای منابع زیرزمینی و روزمینی ست که ثروت ملی ما به شمار می آید. این منابع و ثروت هم «عینی و قابل لمس» است.

به غیر از این، مردمان ساکنان این منطقه که ما باشیم، در گذر قرون و اعصار، فرهنگی بنا نهاده ایم که آن هم مشخص و عینی ست و خوب و بد آن متعلق به ماست.

ما مردم این سرزمین، غیر از زبان های منطقه ای، زبان مشترکی داریم که اسم اش «فارسی»ست و «همه ی ما» در این محدوده جغرافیایی با این زبان مشترک با یکدیگر در ارتباط هستیم.

اسلام اما یک ایده ی ذهنی و موهوم است. نه چیزی قابل لمس دارد، نه محدوده ای مشخص. نه متعلق به مردمان خاصی می تواند باشد، نه معتقدان به آن آن را یکسان می فهمند و یکسان می شناسند.

یک قبیله در قلب افریقا می تواند این ایده را متعلق به خود بداند، یک جمعیت به نام ایرانی یا عرب، می توانند این ایده را به شکلی که خود می پسندند و با دیگری اختلاف کامل دارد از آن خود بدانند.

به عبارتی، این «ایده» نه عینیت دارد، نه مرز و محدوده ی مشخص، نه معتقدان مشخص، و نه حتی چهارچوب و اصول مشخص.

کمونیسم هم که ایده ای جدید در میان ایده های بشری به شمار می آید، چیزی ست شبیه به ایده ی اسلام. یک چیز موهوم، که هر کس برداشت خاص خود را از آن دارد. کمونیسمِ تئوریک، بعد کمونیسم عملی روسی، بعد کمونیسم عملی چینی و آلبانیایی و امثال این ها. همه هم با هم نه تنها اختلاف بلکه دشمنی حاد دارند.

ایرانی بودن اما همه چیزش مشخص است. نه مثل مسلمان بودن بی در و پیکر است و پر از اختلاف و تضادهای مرگبار در میان مسلمانان، نه مثل کمونیست بودن، پر از اختلاف های در حد دشمنی صد در صد و زمینه ساز زد و خوردهای بی پایان و جنایت های دهشتناک.

اختلافی در این محدوده ی جغرافیایی اگر هست، میان کسانی ست که خود را ایرانی نمی دانند و خواهان جدا کردن تکه هایی از ایران و تشکیل یک محدوده ی جدید برای خودشان هستند. به عبارتی میان ایرانیان هیچ اختلافی ارضی و سرزمینی و زبانی نیست بلکه اختلافی اگر هست میان ناایرانیان و ایرانیان است.

ما، مسلمان یا کمونیست هم که باشیم، باید سرزمینی داشته باشیم که متعلق به ما باشد و ما به نام این سرزمین شناخته شویم. این سرزمین ایران است و مرجح بر هر ایده و مرام و کلا هر چیز دیگر.

بعد از ایرانی بودن، در مرحله ی بعد به «انسان بودن» می رسیم که این هم بالاتر از ایده هایی مثل اسلام و کمونیسم قرار می گیرد، که در جای دیگر در باره ی آن صحبت خواهیم کرد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy