نوشته زیر به قلم یکی از اعضای هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد و از شرکت کنندگان و سازمان دهندگان اعتصاب ۴ دی ۱۳۸۴ است
اعتصاب از اولین ساعات کاری صبح چهارم دی ۸۴ درتمامی مناطق شروع شد و بعد از ۲۴ ساعت با وساطت شهردار وقت تهران اتمام یافت، و اما مبارزه و تلاش ما هیچوقت پایان نیافت و از آن تاریخ شهردار تهران بطور مکرر مدیریت شرکت واحد را تعویض نمود تا کارگران هیچوقت نتوانند به حقوق حقه خود برسند.
در آندوره همکاران ما با آگاهی یافتن نسبت به حقوق خود توانستند تا سال ۹۰ بخشی از مطالبات خود را بدست بیاورند، مانند طبقه بندی یا رتبه بندی و لباس کار و شیر وکیک ...، و حتی بسیاری از کارگرانی که۴ و یا ۵سال ازطرف کارفرما معلق از کار بودن تمامی مزایا را بطور یکجا دریافت نمودند.
متاسفانه از سال ۹۰ تا به امروز همکاران برای دستیابی به مزایا چالشهای بسیاری داشتهاند و به دلیل جو خفقان و سرکوب نتوانستند مجمع عمومی برای تشکل مستقل خود تشکیل دهند. حاکمیت درایران ازتشکلات مستقل کارگری و هرگونه تشکل مستقل بیزار است و هیچوقت اجازه نمیدهد سندیکاها و شوراهای مستقل جهت احقاق حقوق مردم درجامعه وجودداشته باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد در تمام این سالها باوجود سرکوب و ضرب و شتم و اخراج و حبس بسیاری از اعضای فعال خود، کماکان در دفاع ازحقوق حقه خود و همکاران کوتاهی نکرده است. لیست طولانیای از اعضای سندیکا در این سالها بازداشت و اذیت و آزار شدند و مورد تهدید و تعقیب قرار گرفتند. و از سال گذشته فعالین سخت کوش سندیکا، اقایان رضوی و شهابی و سعیدی، بااتهامهای واهی و به ناحق در حبس به سر میبرند.
دولت ایران عضو سازمان بین المللی کار است و از امضاکنندکان بسیاری از مقاوله نامههای مربوط به قوانینکار وحقوق کارگری میباشد و موظف است اساسنامه و موازین سازمان بین المللی کار را رعایت کند، اما میدانیم کهچنیننیست و دولت ایران از جمله ناقضین دائمی مقاوله نامههای بین المللی کار ازجمله مقاوله نامههای بنیادین سازمانحهانی کار که موظف به رعایت آن است میباشد. اینکه در تمام این سالها ما همیشه شاهد بازداشت وتعقیب وحبس و پرونده سازی علیه فعالینکارگری ودیگر فعالین صنفی از جمله معلمان بودهایم فقط گواه دیگریست مبنی بر کارگرستیز بودن حاکمیت و در عین حال اهمیت تشکل مستقل کارگری.
اعتصاب دی ۱۳۸۴ نشان داد که اتحاد و تشکل برای ما کارگران حیاتیست.
تن به خستگی ندادن، پرستو فروهر