۱- روانشناسان معتقدند بهترین شیوه مرگ افراد خانواده آن است که به ترتیب ورود به جهان با جهان نیز وداع کنند و دوم به مرگ طبیعی و نه بر حسب حادثه چون تصادف، جنگ، بیماری حاد و.. از بین بروند. این بدان معنا ست که خوشبخت ترین پدر ومادرها کسانی هستند که داغ فرزند را نمیبینند و خوش اقبال ترین فرزندان نیز کسانی هستند که پدر و مادرشان را در سنین بالا و برحسب کهولت سن از دست میدهند. این شکل از خوشبختی کمیاب اما معیاری است که ناخودآگاه همه آدمیان پدیده محتوم" مرگ " را با آن میسنجد ومرگهای تراژیک مانند، ترور، اعدام، تصادف، جنگ، ابتلا به بیماری حاد و.. به دلیل تباین با مرگ طبیعی عواطف انسانها را تحت الشعاع قرار میدهد.
۲- ترور قاسم سلیمانی به جهت اینکه مرگی از جنس طبیعی نبود عواطفی را تحت الشعاع قرار داد هم چنانکه اعدامهای سیاسی در جهان عواطف انسانی را تحت الشعاع قرار میدهد خواه قتل بی رحمانه روزنامه نگار منتقد سعودی جمال خاشقچی و مثله کردن جسد او باشد یا اعدام رهبر مخالفان شیعه عربستان، پیرمردی چون شیخ نمر و چه ربودن روزنامه نگار مخالفی مانند جاوید نام روح ا.. زم در بیرون از مرزها و سپردن او به چوبه دار در ایران... اینها همه به یک نسبت عواطف انسانی را مکدر میکند چرا که افکار عمومی با اینکه کسانی به ناحق جان خدادادی انسانی را بگیرند کنار نمیآید و اساس مخالفت با ترور و اعدام نشات گرفته از تقابل جامعه با اردههای سیاسی است که حذف فیزکی را به جای مواجهه منطقی و درست در چهار چوب قواعد جهان شمول حقوق بشری برای مجازات افراد حتی خاطی مد نظر قرار میدهند.
۳- نقش قاسم سلیمانی در سیاست خارجی و به ویژه سیاست منطقهای ایران پوشیده نیست و کسانی نیز که بدان آگاهی ندارند میتوانند داستان استعفای جواد ظریف وزیر خارجه دولت حسن روحانی را مرور کنند. فرماندهان عالی رتبه نظامی به شکلی عمیق وفادار به نظام سیاسی که آن را نمایندگی میکنند هستند. سیاست خارجی دولتها ادامه سیاست داخلی آنها و در پیوندی ناگسستنی با آن قرار دارد و مقامات رده بالای نظامی و سیاسی در هر نظام دارای پیوندی عمیق و چند لایه با سیستم هستند و اینکه فردی بر حسب تصادف به مقامات بالایی در یک نظام سیاسی دست پیدا کند عملا در نظام مدرن دولت- ملت به معنای سیاسی واژه، افسانهای بیش نیست.
۴- تلاش سلیمانی برای برهم زدن نظم سیاسی مسلط در خاورمیانه برای بخشهایی از مردم التیام بخش دردهای ناشی از تحقیری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود که بهره مندی آنان از "زندگی نرمال و آیندهای مطمئن " را به رویا تبدیل کرده بود. عدهای شیاد نیز با آگاهی به همین نکته تلاش کردند ایشان را به عنوان فردی خارج از ساختار سپاه به افکار عمومی بفروشند. در حالی که اونه خارج از سپاه که قلب تپنده آن بود و از همه سیاستهای آن در عرصههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دفاع آشکار و پنهان داشت و حداقل مخالفتش را با این سیاستها هیچ گاه علنی نکرد. شاید تنها جایی که دربست حرف علی خامنهای را باید پیذیرفت همین جا باشد.
۵- این شیادان که عمده آنان از اصلاح طلبان هستند با انگیزههای سیاسی نزدیکی به هسته سخت قدرت برای مدیریت انتقال قدرت پس از خامنهای قصد دارند قاسم سلیمانی را خارج از سپاه و غیر انقلابی به آن مفهومی که رهبری از آن مراد میکنند نشان دهند اما مردم آگاهند و فریب نخواهند خورد. اگر کلیت سپاه پاسداران در ایران مانند سبزی پلو با ماهی محبوب ایرانیان باشد، فرماندهان ارشد آن نیز از جمله قاسم سلیمانی از این قاعده پیروی میکنند اما اگر چنین نباشد باید قاسم سلیمانی را فردی بیرون از سپاه پاسداران قلمداد کرد و با توجه به شرحی که از زبان هم رزمان و رهبر جمهوری اسلامی در این خصوص داده میشود چنین امری محال ممکن است. جاودانگی سلیمانی متجلی در دو چیز است یکی فراهم آوردن سپاهی جنگنجو از پناهجویان افغانی مقیم ایران برای جنگ درسوریه برای نجات بشار اسد و دیگری خاطراتی که اعضای حماس و حزب ا... از هبه دلارهای نفتی ملت مظلوم ایران از کیسه خلیفه بیان میکنند، باقی افسانهای بیش نیست درست مثل افسانه جدایی فرمانده سابق قدس سپاه پاسدارن از سپاه پاسدران...
حامد آئینهوند
دانش آموخته دکترای روابط بین الملل
چند دلیل برای مخالفت با روز مادر حکومتی، سپیده حجامی
۱۷ دی؛ روز آزادی زن، شکوه میرزادگی