فوکویاما مینویسد: نئو محافظه کاران معتقدند که تاریخ را میتوان با استفاده ابزاری از قدرت و توان به پیش راند.
اهداف لابیگری ممکن است متنوع باشند، از تغییر یک قانون یا سیاست تا حمایت از مصالح خاص یک گروه یا صنعت. لابیگران معمولاً از تکنیکهای مختلفی مانند مذاکره، تشویق، تحلیل سیاستی، و حتی تأثیرگذاری در روابط عمومی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
تعداد زیادی از گروههای لابیگر در واشنگتن دی. سی. (پایتخت آمریکا) فعالیت میکنند و تأثیرگذاری آنها بر فرآیندهای سیاستگذاری در سطح ملی و بینالمللی چشمگیر است. این فعالیت میتواند نقش مهمی در شکلگیری سیاستها و قوانین داشته باشد.
یکی از لابیهای موثر در برجام نایاک بود.
در وب سایتشان از بودجه ۱۲۲۸۴۶۱ دلار در سال ۲۰۲۱ اشاره میشود، نایاک بخشی از جای خالی سفارت را پر میکند. آنها از این کانال برای درک سیاستهای رژیم، پیام رسانی و پیام گیری استفاده میکنند. گرچه آنان موضوع همکاری با جمهوری اسلامی را تکذیب میکنند. حال سوال این است منابع درآمد آنها از کجاست؟
برای آمریکا تغییر رژیم در ایران به قصد تامین منافع ملی ایرانیان، سربلندی و سعادت و رفاه مردم ایران در اولویت نیست. بلکه اولویت آنها تامین منافع ملی آمریکا و کنترل اوضاع و شرایط منطقه است.
تاریخچه روابط بین آمریکا و اسرائیل بسیار پیچیده و تأثیرگذار بوده است. لابی اسرائیل، یکی از تأثیرگذارترین لابیهای خارجی در آمریکا است و در سیاست خارجی آمریکا نقش قابل توجهی داشته است.
لابی اسرائیل در آمریکا شامل گروههای مختلف، شخصیتها، سازمانهای غیردولتی، و حتی تجارتهای دوجانبه است که هدف اصلی آن تقویت روابط بین آمریکا و اسرائیل است و کمکهای نظامی، حمایتهای مالی، تأثیر بر تصمیمگیریهای سیاسی و مذاکرات صلح در منطقه میپردازد. این گروه میلیونها دلار از کمک کنندگان بزرگ جمهوریخواه، از جمله برنی مارکوس، میلیاردر حامی ترامپ، جمعآوری میکند.
گروه هایی که عضو این لابی هستند از دو استدلال اصلی استفاده میکنند. اول اینکه اسرائیل یک متحد راهبردی حیاتی است و دوم اینکه یک رغبت اخلاقی قدرتمند برای حمایتهای بی قید و شرطی که از اسرائیل به عمل میآید، وجود دارد.
آنها از نظر تاریخی عمیقا در سیاست مشارکت دارند و مبالغ بسیار کلانی پول را به نامزدهای سیاسی میدهند. این کار قانونی است ولی واقعیت این است که این سنت به لابیها اجازه میدهد تا بر روندهای سیاسی تاثیری بگذارند.
دولت بایدن از کنگره درخواست میکند ۱۴,۳میلیارد دلار از جمله پول برای دفاع هوایی و موشکی و تقویت امنیت سفارتخانهها در منطقه برای اسرائیل در نظر گرفته شده است و ۱۷,۴ میلیارد دلار کمک امریکا به اسرائیل در ۲۰۲۳ بوده است که همه آن حاصل لابی آیپک وجی استریت بوده است.
لابی کردن نیازمند زمان، پشتکار و منابع مالی است. همچنین، برای انجام این کارها، باید با مقررات و قوانین کشور مورد نظر هماهنگ باشند و از روشهای قانونی و شفاف استفاده کنند. لابی کردن یک فرآیند پیچیده و چندگانه است که نیازمند برنامهریزی دقیق و تمرکز است.
اینجا یک الگوی ساده را برای لابی کردن در آمریکا برای مخالفان جمهوری اسلامی ارائه میدهم:
مرحله اول- تحلیل و برنامهریزی
۱. شناسایی مسائل کلیدی: تعیین موضوعاتی که میتوانند تأثیرگذاری بر سیاستهای آمریکا درباره ایران داشته باشند، مثلاً حقوق بشر، سلاحهای هستهای، سیاست خارجی و...
۲. ارتباط با افراد کلیدی: شناسایی و برقراری ارتباط با نمایندگان مجلس و سنا، نهادهای دولتی مرتبط با سیاست خارجی، و همچنین گروهها و سازمانهای مرتبط با مسائل ایران.
۳. سازمان دهی و ساختارگرایی (Grassroots lobbying) تلاش میکند با جلب حمایت و نقدهای عمومی، تصمیمگیران را تحت تأثیر قرار دهد. این نوع لابی توسط افراد یا گروههای مختلف اجتماعی و مدنی انجام میشود، به عبارت دیگر از پایین به بالا (از جمعیت به سمت نهادها) انجام میشود. فراهم کردن اطلاعات و تحلیلهای موثر به منظور توجیه و ترویج مواقع خاص
در ساختارگرایی، افراد یا گروهها از نقدها، نظرات و حمایتهای مستقیم جمعیت برخوردار هستند تا تأثیرگذاری بر تصمیمگیران دولتی یا نمایندگان مجلس. برخی از موارد مرتبط با ساختارگرایی عبارتند از:
الف- جلب حمایت عمومی از طریق اطلاعرسانی، رویدادها، حملات تبلیغاتی و حتی اعتراضات جمعی.
ب- تلاش برای پوشش مسائل مهم در رسانهها و شبکههای اجتماعی به منظور جلب توجه عمومی.
ج- بسیج نیروها (Mobilization)، فعالسازی افراد عادی و گروههای مختلف جامعه برای شرکت در فعالیتهای لابی و تأثیرگذاری بر تصمیمگیران.
د-ایجاد گروهها و اتحادیههایی که تحت پوشش آنها افراد میتوانند نظرات و نقدهای خود را اعلام کنند.
ی- تشویق افراد به اشتراک گذاری تجربیات شخصی یا مسائلی که بر زندگی آنها تأثیر گذاشته است.
ساختارگرایی از اهمیت بسزایی برخوردار است چرا که نشان میدهد که نقدها و حمایتهای عمومی چگونه میتوانند تأثیرگذاری مستقیمی بر سیاستها و تصمیمگیریهای دولتی داشته باشند.
مرحله دوم - اجرا
۱. لابی مستقیم (Direct Lobbying): نمایندگان از این روش برای برقراری ارتباط مستقیم با اعضای کنگره، سنا، یا مقامات اجرایی استفاده میکنند تا تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها را افزایش دهند. حضور در جلسات کمیتههای مرتبط با سیاست خارجی پیگیری در مجلس و سنا، توجه به قوانین و طرحهایی که ممکن است تأثیری بر سیاستهای آمریکا نسبت به ایران داشته باشند.
۲. لابی غیرمستقیم (Indirect Lobbying): در این نوع لابی، افراد یا گروهها از طریق رسانهها، افکار عمومی، و حملات تبلیغاتی به تأثیرگذاری بر تصمیمگیران و عموم جامعه میپردازند. این روش به عنوان ساختارگرایی نیز شناخته میشود. استفاده از رسانههای اجتماعی و فضای رسانهای برای انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به مسائل ایران و تأثیرات آن بر سیاستهای آمریکا.
این تقسیمات نشاندهنده تنوع گسترده در روشهای لابی است و استراتژیها بسته به شرایط و مسائل مورد نظر ممکن است تغییر کنند. برگزاری کنفرانسها، سمینارها، و سخنرانیهایی در دانشگاهها یا مراکز فرهنگی و سیاسی با موضوعات مربوط به ایران و جمهوری اسلامی.
مرحله سوم - پیگیری و ارزیابی
۱. تقویت و بهبود ارتباطات با نمایندگان، تصمیمگیران، و سایر افراد موثر در فرآیند تصمیمگیری.
۲. اثربخشی و تنظیم استراتژیهای جدید، با ارزیابی پیامدهای فعالیتها و ارتباطات انجام شده، تصمیمگیری برای بهبود راهبردها یا تغییر در فعالیتهای آینده
۳. اهداف لابی باید قابل اندازهگیری باشند تا بتوان پیگیری و ارزیابی عملکرد را به صورت موثر انجام داد. برای مثال، تعداد نمایندگان حاضر در حمایت از یک موضوع خاص.
۴. ارزیابی فعالیتهای لابی و ثبت دقیق اطلاعات مربوط به ارتباطات، نتایج جلسات، واکنش نمایندگان و مسئولان، و اطلاعات دیگر از جمله اقدامات مهم هستند.
۵. تدوین گزارشهای دورهای به شورای رهبری یا اعضای گروه لابی، جهت اطلاعرسانی در مورد پیشرفتها و مسائل موجود.
۶. تصحیح استراتژیها در صورت لزوم، اصلاح استراتژیها و تدابیر لابی بر اساس تجربیات گذشته و شرایط جدید.
۷. افزایش مهارتها و دانش اعضای گروه لابی به منظور بهبود عملکرد در آینده.
این اقدامات میتوانند به گروه لابی کمک کنند تا فعالیتهای خود را بهبود دهند و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند.
اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران (NUFDI) یک سازمان غیرانتفاعی و فعال در زمینه ترویج دموکراسی و حقوق بشراست. این سازمان برای حمایت از مبارزات مردم ایران برای دستیابی به دموکراسی، آزادی و حقوق بشر فعالیت میکند شاید گزینه خوبی باشد برای لابی گری اپوزیسیون در امریکا. برای افزایش تأثیر NUFDI و لابی کردن برای حمایت از انقلاب در ایران، میتوانید این راهها را پیشنهاد داد:
۱. آگاهی دهی و تبلیغات: ترویج اهداف و ایدههای NUFDI از طریق رسانهها، شبکههای اجتماعی، و محافل عمومی در آمریکا.
۲. برگزاری جلسات، کنفرانسها و رویدادهای مرتبط با دموکراسی در ایران با حضور فعالان، سیاستمداران و جامعه دانشگاهی آمریکا و...
۳. تأثیرگذاری در قوه مقننه و اجرایی آمریکا: ارتباط با نمایندگان مجلس و مسئولین دولتی آمریکا برای حمایت از سیاستهای موافق با دموکراسی در ایران و تغییر رژیم
۴. شبکهسازی و همکاری با سازمانهای مشابه و تشکیل تحالفهای متحد برای افزایش تأثیر و امکانات. گفتگو با لابیهای موثر در امریکا و الگوبرداری از آنان.
۵. مشارکت در فرآیندهای سیاسی و حضور در نشستها و جلسات مرتبط با سیاستهای خارجی آمریکا در خصوص ایران.
۶. برقراری ارتباط مستقیم با جوامع ایرانی مقیم در آمریکا و جلب حمایت آنها به خصوص منابع مالی برای اهداف انقلاب.
۷. استفاده و ارائه اطلاعات و تحقیقات مرتبط با وضعیت دموکراسی در ایران به تصمیمگیران و عموم مردم آمریکا.
۸. اگر مواردی درباره حقوق بشر یا نقض قوانین بینالمللی توسط جمهوری اسلامی در دادگاههای آمریکا مطرح شود، حضور در این دادگاهها و حمایت از موارد مخالف با جمهوری اسلامی میتواند مؤثر باشد.
از طریق لابیگری و تغییر رژیم، معمولاً سعی میشود با فشارهای سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی برای سازماندهی و تحریک افراد یا گروههای داخلی یا خارجی به منظور تغییر یا سازماندهی مجدد قدرت سیاسی در یک کشور اقدام شود.
این نوع تغییرات نیازمند پشتیبانی گسترده از جامعه بینالمللی و مردم درون کشور است. تغییر رژیم یک فرآیند پیچیده و متنوع است که میتواند به شکلهای مختلفی اتفاق بیفتد. گاهی اوقات این تغییر با اعتراضات عمومی و جنبشهای مردمی آغاز میشود، مانند انقلابهای عربی که در سالهای اخیر در برخی کشورهای عربی اتفاق افتاد.
بیشتر کشورهایی که تغییر رژیم را تجربه کردهاند، دچار فشارهای بسیاری شدهاند و پس از آن تغییرات ناپایداری نیز رخ داده است. بنابراین، قرار دادن یک کشور به یک فرآیند تغییر رژیم نیازمند برنامهریزی دقیق، پشتیبانی گسترده، و اراده ملی قوی است.
اپوزیسیون میتواند از این استراتژیها برای لابی کردن و تأثیرگذاری بر سیاستهای آمریکا به منظور حمایت از تغییر رژیم استفاده کند. ولی اگر قرار است این لابی گری در جهت کمک به ایجاد یک آلترناتیو سیاسی باشد، در آن صورت بازهم اهداف، ابزارها، پیش شرطها و مقدمات الزام، کاملا" تغییر خواهد یافت و میبایست با آن اهداف در یک مسیر قرار گیرند. هنوز پیش شرطهای آن کاملا آماده نیست ولی شاید با پیشنهاد این مقاله میتوان جای نایاک را با نوفدی عوض کرد.
با شعار شاهزاده رضا پهلوی: اتحاد رمز پیروزی است.
کاوه اردلان