حمله روسیه به اوکراین و پیامدهای آن در محاصره بنادر اوکراین و توقف صدور غلات و غیره، موجبات افزایش قیمتها، تقلیل رشد اقتصادی و در نتیجه تورم در اقصی نقاط دنیا بخصوص در اروپا را فراهم ساخت. با پیوستن رژیم تهران به روسیه و کمکهای نظامی به آن، رسما ایران را وارد این بحران نظامی- اقتصادی نمود. اینک آیا رژیم به این نتیجه رسیده که با تحمیل جنگ دیگری ولو محدود تر از جنگ عراق به ملت ایران میتواند، خود را از مخمصه خیزش نهائی خشم ملی و گرسنگان و فروپاشی نجات دهد!؟
آیا رژیم با تشدید اقدامات خصمانه خود و نیروهای نیابتیاش در منطقه و در کنار آن حملات موشکی به عراق و پاکستان، در حال تبدیل شدن به تهدید امنیتی منطقهای است. که قابل تبدیل شدن به تهدید ثبات و امنیت فرامنطقهای و جهانی میباشد!؟ به این ترتیب آیا هر دو رژیم روسیه و تهران به این نتیجه رسیدهاند. که با توجه به جنگهای اوکراین، نوار غزه، دریای سرخ، که موجب تورم و آغاز نوعی بحران اقتصادی در جهان شده، آمریکا و متحدیناش، توانائی آن را ندارند. که در مقابل تشدید شرارتهای این دو بالاخص جمهوری اسلامی، وارد یک جنگ طولانی و بزرگ دیگر، مثلا با رژیم تهران گردند!؟ آیا ا این امر، فرصتی برای ارتش روسیه فراهم ساخته و همه توجهها را از اوکراین به مناطق بحران جدید سوق داده است!؟
آیا توافق اخیر (۲۵ دی ماه) رژیم با روسیه در خصوص تجارت، اقتصاد، حمل نقل، توسعه همکاریهای نظامی و لجستیک و آنچه که تحت عنوان سایر زمینهها (احتمالا محرمانه) اعلام شده به دستور ارباب روس، با حداقل چراغ سبز پوتین برای نجات دو رژیم در راستای ایجاد بحران جهانی بوده است. آیا الگوی رژیم در ایجاد شرارتهای جدید، جنگ هشت ساله با عراق و حل و فصل تهدیدات داخلی از سوی گروههای متحد خمینی در انقلاب اسلامی که به علت خدعه وی در پیش از انقلاب و برعکس عمل کردناش پس از انقلاب، در راستای حذف نیروهای متحد سابق و مخالف فعلی قد علم کرده و در مقابل خمینی ایستادگی نمودند و همچون آن موقع رفع و رجوع برخی مسائل منطقهای و جهانی خود میباشد؟
لازم به یادآوری است. که بعد از روی کار آمدن رژیم اسلامی در ایران، خط و نشان کشیدنهای مقامات جدید علیه عراق، صدام در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با حمله هوائی به ده فرودگاه مهم کشور و حملات زمینی در طول مرزهای فیمابین، جنگ هشت سالهای را بر ملت ایران تحمیل نمود. که برنده اصلی این جنگ، رژیم اسلامی با سرکوب مردم و کوچکترین صدای مخالف علیه رژیم جدید بود. که خمینی از خوشحالی این جنگ را یک نعمت و موهبت الهی نام برد. بدین ترتیب آیا خامنهای همچون سلف خود قصد تحمیل فاجعه دیگری به ملت ایران و نجات خود از مخمصه مرگ رژیماش را دارد!؟ اگر پاسخ مثبت باشد. که به دلایل بالا هست. آیا به جز ملت ایران و خیزش عمومی و سرتاسری کسی هست. که ایران و ایرانی را با سرنگونی رژیم، از یک جنگ تحمیلی دیگر نجات دهد؟
علی اکبر امید مهر