ایران وایر - برای اولین بار پس از پایان جنگ هشت ساله، یک دولت خارجی رسما به بخشی از خاک ایران تجاوز کرده و مقامهای جمهوری اسلامی هم در سکوت و سکون رهبر و رییس جمهوری، در حال رفع رجوع آن به کلماتی همچون «اتفاق»، «انفجار» و کلمات مشابه هستند. حمله پاکستان به خاک ایران معادلاتی را برای همیشه در تاریخ منطقه تغییر خواهد داد. در این مطالب به این تغییرات میپردازیم.
***
در میان همسایگان ایران، مرز با پاکستان، تا ۲۶ دی ۱۴۰۲ سرحد دوستی و حُسن همجواری بود اما حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تجاوز نظامی متقابل ایران و پاکستان، تاریخ بیخونریزی میان دو کشور را برای همیشه مخدوش کرد.
بدبینانهترین پیشبینیها نمیتوانستند تا یک هفته قبل تجاوز نظامی پاکستان به ایران به دنبال نقض حاکمیت ملی آن توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را حدس بزنند. اما اینک غول از چراغ خارج شده است و خط قرمزهایی که پیش از این وجود داشتند، شکستهاند.
جمهوری اسلامی که خود را در برابر اسرائیل و امریکا شکستناپذیر میخواند، اینک در برابر حمله قابل پیشبینی پاکستان، ناتوان از یک واکنش مورد انتظار از یک دولت بالغ و متکی به رای مردم است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
این حمله در بطن خود دارای پیامدهای درازمدت، نه فقط در روابط میان ایران و پاکستان که آثار منفی ماندگار در روابط خارجی ایران، خصوصا نزد همسایگان خواهد داشت. همزمان، به دلایلی که اینجا توضیح داده خواهد شد، نمایشی از یک حکومت ناتوان و دولت علیل از جمهوری اسلامی ایران در سطح بینالمللی است که پاک کردن نتایج هولناک آن حتی برای یک نظام دموکراتیک و دارای مشروعیت داخلی و خارجی هم ماموریتی دشوار است.
حمله نظامی پاکستان به عمق خاک ایران نشان داد:
- ناتوانی پدافند در حفاظت از آسمان ایران: پدافند هوایی جمهوری اسلامی یا نخواسته یا نتوانسته است حمله نظامی یک کشور همسایه را دفع کند. این وضعیت، علامتی دیگر از آشفتگی و ناتوانی حکومت ایران، هم به شهروندان در داخل و هم به دولتهای خارجی است.
- عاملیت سپاه در تجاوز نظامی به ایران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که با هزینههای بسیار با یک برنامه موشکی جنجالی دست به این حمله زده، نه تنها بازدارندگی نظامی ایجاد نکرده که برای اولین بار در دوره رهبری «علی خامنهای» که اینک در۳۴ سالگی آن هستیم، موجب تجاوز نظامی به کشور شده است.
- ناتوانی در دادن پاسخ دیپلماتیک مشابه به پاکستان: برخلاف پاکستان که پس از حمله نظامی از سوی جمهوری اسلامی دست به اقدامات جدی دیپلماتیک (فراخوانی سفیر خود، ممانعت از بازگشت سفیر جمهوری اسلامی به این کشور و لغو همه دیدارهای برنامهریزی شده با مقامهای عالی رتبه ایران) زد، هم علی خامنهای سکوت پیشه کرد و حتی بابت کشته شدگان غیرنظامی در ایران پیام تسلیت نداد که «ابراهیم رئیسی»، رییس جمهوری هم سفر به حومه تهران و عکسبرداری با قله دماوند را لغو نکرد و از دادن یک پیام تسلیت نیز دریغ کرد.
- فرار مقامهای عالیرتبه از موضعگیری علیه تجاوز نظامی: اظهارنظر درباره حمله پاکستان، به «احمد وحیدی» وزیر کشور سپرده شد که با کم اهمیت جلوه دادن موضوع، عزم ایران برای خودداری از واکنش نظامی را نشان داد که در مقایسه با واکنش گسترده مقامهای ارشد پاکستانی، نشانی واضح از موقعیت به شدت ضعیف جمهوری اسلامی است. حتی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی هم واکنشی نشان نداده و تنها سخنگوی آن وزارت، تجاوز نظامی پاکستان را نه قویا بلکه به طور معمولی «محکوم» کرده است.
اینها مهمترین نشانههای وضعیت حکومت جمهوری اسلامی هستند که با تجاوز نظامی پاکستان آشکار شدهاند و میتوان با ملاحظاتی، آنها را به تعبیر علوم سیاسی، سیمای یک حکومت در حال زوال زدگی خواند. اما این حمله، پیامدهای درازمدتی هم بر روابط خارجی جمهوری اسلامی خواهد گذاشت که برخی از مهمترینهای آنها اجمالا به این شرح است:
- پایان ادعای جمهوری اسلامی در عدم تجاوز به همسایگان: جمهوری اسلامی در ادعاهایش به طور مرتب تکرار میکرد که در تاریخ خود به هیچ کشوری تجاوز نکرده است و حملات سابق خود به مواضعی در سوریه و عراق را دفاع مشروع در برابر گروههای مخالف خود میخواند که البته از دید حقوقی پذیرفته نیست اما به هر روی، دولت آن کشورها در سطح پاکستان آن را «تجاوز سرزمینی» و «نقض حاکمیت ملی» توصیف نکرده بودند. حمله نظامی به پاکستان، خط قرمز تاریخی جمهوری را در ادعای این که به هیچ کشوری تجاوز نکرده است، شکست.
- نیروی نظامی ابزار بازدارندگی نشد اما عامل تجاوز شد: قدرت نظامی حکومتها، عاملی در برابر تجاوز دیگران و نمادی از قدرت ملی محسوب میشود. در جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران عامل حمله نظامی یک کشور همسایه به ایران شده است و قبح تجاوز نظامی به ایران را که پس از تجاوز سراسری عراق در شهریور ۱۳۵۹ شکسته نشده بود، فرو ریخت. موشکهای سپاه و ماجراجویی نسل کنونی فرماندهان آن که تحت فرمان کامل فرمانده کل قوا، یعنی علی خامنهای هستند، عامل تجاوز به ایران شدند. برنامه موشکی سپاه که تا پیش از تجاوز نظامی پاکستان به ایران، اعتماد به نفس کاذبی به جمهوری اسلامی در تصور قدرت نظامی بودن داده بود، اینک در کاهش قدرت بازدارندگی ایران، عامل بسیار مهمی محسوب میشود.
- دیپلماسی اسیر در دست نظامیان ماجراجو: نیروی نظامی ابزار سیاست خارجی و دیپلماسی است و به هیچوجه ارباب و تصمیمگیر آن نیست. در جمهوری اسلامی ایران، تدبیر امور و دیپلماسی، گروگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند و این موضوع با تجاوز پاکستان آشکارتر شد.
- ادعای «موشکهای سپاه در خدمت امنیت همسایگان است» فروریخت: توان موشکی و تسلیحاتی سپاه پاسداران که تاکنون تبلیغ میشد در خدمت تامین امنیت منطقه است و نباید تحت تحریم و محدودیتهای بینالمللی باشد و علیه تمامیت ارضی هیچکدام از همسایگان به کار گرفته نمیشود، اینک علیه پاکستان استفاده شده و از قضا چنان امنیت منطقه را تهدید کرده که حکومت نامشروع «طالبان» از جمهوری اسلامی و پاکستان خواسته است آرامش منطقه را بر هم نزنند. ادعای موشکهای سپاه در خدمت منطقه اینک یک مثال نقض بسیار پرهزینه دارد.
- مشوق دیگران در پاسخ نظامی دادن به ایران: در فاصله تجاوز نظامی سپاه به پاکستان، عراق از این که جمهوری اسلامی به جای پاسخ مستقیم به اسرائیل، خاک اقلیم کردستان را هدف موشک باران خود قرار داده است، به تندی انتقاد کرده بود. سپاه گفته در واکنش به عملیات اسراییل در کشتن یکی از فرماندهان سپاه، دست به موشکپرانی به اربیل عراق زده است. حکومت عراق که تهران از آن با عنوان دوست و شریک یاد میکرد، ضمن ثبت موضوع در شورای امنیت، جمهوری اسلامی را «حکومتی منزوی» خوانده بود که بغداد تصمیم ندارد با پاسخ نظامی، به تجاوزش واکنش نشان دهد. ناتوانی جمهوری اسلامی در بازدارندگی سپاه از حمله به عمق خاک ایران از این پس بر ارزیابی دولتهایی همچون عراق و تصمیم سنتی آنها بر خودداری از واکنش نظامی اثر منفی خواهد گذاشت و در تشویق آنها به اقدام نظامی متقابل که عامل بازدارندگی سپاه در تجاوز مکرر است، موثر خواهد بود.
به نظر میرسد تجاوز نظامی جمهوری اسلامی به پاکستان و اقدام نظامی متقابلی که پاکستان انجام داد و نیز رکورد حمله نشدن به ایران در دوره خامنهای را از بین برد، در ترتیبات و توافقات نظامی و امنیتی منطقه اثری خواهد گذاشت که حکومت ایران به دنبال آن نیست اما با سوء مدیریت، مسبب آن شد.
جمهوری اسلامی و عاملیت سپاه پاسداران که تصور میکرد با حملات دی ماه ۱۴۰۲ به قدرت سرکوب حکومت که خامنهای وعده آن را داده بود، افزوده است، به انزوای بیشتر ایران دامن خواهد زد و اثرات آن درازمدت ادامه خواهد داشت.