جستارگشائی
حکومت اسلامی سعی دارد با ترفندهای گوناگون مردم را به پای صندوق رأی بکشد و در بکارگیری ترفندها گوناگون و جدید و سوء از احساسات مردم مهارت فوقالعاده دارد. نگاهی بیندازیم به هدفها و ترفندهای رژیم.
حکومت اسلامی حقی برای مردم در تعیین سرنوشت خودشان و مشروعیت بخشیدن به رژیم قائل نیست. آنها ادعا میکنند که مشروعیت آنها الهی است و از خدا گرفتهاند.[i]
وظایف بنیادی یک مجلس قانونگذاری تدوین قوانین جدید برای نیاز جامعه، تنظیم و نظارت بودجه برای توسعه کشور و نظارت بر کار دولت است.
قوانین رژیم اسلامی ۱۴۰۰ پیش در صحرای عربستان تدوین شد، بودجه کشور غیرشفاف است و بخش عمده آن در کنترل بیت رهبری، سپاه، استان قدس رضوی و اوقاف است. تصمیمات عمده کشور مثل سیاست خارجی و منطقهای، سیاست هستهای، انتخابات و ... را خامنهای و سپاه قدس میگیرند و نمایندگان منتخب مردم و وزرای کابینه قدرتی ندارند.
هر چند کاندیداهای این نهادهای انتخابی از غربال بیت رهبری و شورای نگهبان میگذرند و سرسپردگان ولی فقیه هستند، هرچند حکومت واقعی در دست بیت رهبری و سپاه است و این نهادهای انتخابی چرخ پنجم هستند و کارکرد واقعی ندارند، ولی رژیم به نمایش انتخابات برای مشروعیت داخلی و بینالمللی نیاز دارد.
نمایش مشارکت قوی و پرشور
اصلیترین نمایش، نمایش مشارکت گسترده و پدشور است. خامنهای در ۲ دی، گفته است: «میدان باید برای حضور جناحهای سیاسی و گرایشهای گوناگون سیاسی-اقتصادی-فرهنگی در مسابقه بزرگ انتخابات باز باشد تا همه دیدگاهها و نگاهها در این میدان فعال باشند.» او از کسانی که «مردم را از حضور در انتخابات دلسرد میکنند» انتقاد کرد و گفت «اگر انتخابات در کشور نباشد یا دیکتاتوری است یا هرج و مرج. با انتخابات است که ولی فقیه از طریق منتخبان ملت در مجلس خبرگان تعیین میشود. حضور پر شور مردم در انتخابات، وحدت ملّی و انگیزه ملّت ایران را برای حضور در صحنه نشان میدهد؛ انگیزه ملّت قدرت ملّی را به وجود می آورد».
اینجاست که یوزف گوبلس وزیر اطلاعرسانی و تبلیغات هیتلر باید به شاگردی خامنهای بیاید و دروغگویی بیاموزد. حکومتی که قتل عام جوانان و مردم، غیرقانونی کردن هرگونه فعالیت حزبی، اخراج استادان و معلمان، خالصسازی، رد صلاحیتهای گسترده، سرکوب خونین مردم را در کارنامه خود دارد، میخواهد چنین القا کند که دیکتاتور نیست. با بیشرمی میخواهد القا کند که در کشور، دیکتاتوری وجود ندارد، اختناق، چپاول، رانتخواری، اختلاس و سرکوب وجود ندارد و کشور دموکراتیک اداره میشود. ولایت مطلقه فقیه منتخب ملِت است و حکومتِ فاشیستس مذهبی او مشروع است. با آنکه بخش عمده امکانات کشور را زیر پای حسن نصرالله، حشد الشعبی و حوثیها میریزد، و با رهبری جنگ نیابتی ایران را ویران کرده است، میکوشد القا کند که طرفدار ملت و قدرت ملّی است.
خامنهای در گذشته ادعا کرده بود، خدا به زبان او حرف میزد، بدعت دیگر میگذارد و میگوید که «مخالفت با انتخابات مخالفت با اسلام است، مخالفت با انتخابات مخالفت با نظام است». میخواهد القا کند که تحریم و اعتراض به تمامیتخواهی، به فساد و بیکفایتی خامنهای و رئیسی مخالفت با اسلام است.
یکی از ترفندهای حکومت اسلامی نمایش مشارکت با شکوه، قوی و پرشور است. برای این نمایش تسهیلات غیرقانونی مثل رأی دادن بدون شناسنامه و رأی گیری در محل کار را بهکار میگیرد. ۲۰۰ شبکه تلویزیونی شبانهروزی برای تبلیغ انتخابات راهاندازی کرده است. اما از آنجا که در انتخابات نمایشی ریاست جمهوری اسلامی ۱۴۰۰ با وجود تقلب و صحنهسازیهای رژیم، کمترین حد مشارکت ثبت شد، پس از رویدادهای سال گذشته و شرایطی که اکنون جمهوری اسلامی در آن بسر میبرد، خامنهای انتظار برای «مشارکت پرشور» در رأیگیری اسفند ۱۴۰۲، به گور خواهد برد.
ولایت مطلق فقیه در تقلّب سابقه طولانی دارد، رای می سازد، فیلم میسازد و در آمارها دستکاری میکند. ولی مردم این رژیم را خوب میشناسند و آمار و فیلمهایش را باور نخواهند کرد.
نمایش فضای باز
حکومت اسلامی که هزاران نفر را بهخاطر انتقاد به عملکرد رژیم و افشای فساد، به جرم «تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام» زندانی و شکنجه میکند، در فصل انتخابات مناظرههای تلویزیونی با نقدهای آتشین، کوبنده و افشاگرانه ترتیب میدهد و منتقدان را به رادیو و تلویزیون دعوت میکند و اصولگرایان دعوای «حیدری- نعمتی» به را میاندازند و یکدیگر را متهم به فساد، باجگیری، دریافت رشوه و حقحساب میکنند. مثل که مردم نمی داند این کردار، ویژگی ذاتی آنهاست.
یکی با یادآوری ماجرای دریافت سکه طلا از سوی یک نماینده مجلس با هشتگ «اخلاق انتخاباتی» سخنان خامنهای را یادآروی میکند و نویسد «انتخابات را صحنه جنگ قدرت قرار ندهید ... انتخابات، میدان مسابقه خدمت است...». و دیگری در پاسخ به درستی مینویسد «البته مسابقه خدمت به خود، خانواده خود، اطرافیان خود و باند و دسته خود» و سومی به درستی دعوای درون گروهی اصولگریان و واکنش آنها برسر علنی شدن مسایلی مانند فساد را دعوای «حیدری- نعمتی» توصیف میکند که هر دو طرف خودشان را برحق، شایسته و برتر میدانند.
فصل انتخابات دوران فریب و خدعه است. فصل تعطیل موقت سختگیری است تا به قول خودشان، همه بیایند. جمهوری اسلامی که از رقص مثل جن از بسم الله میترسد، ولی در آستانه انتخابات، مجریانش در تلویزیون میرقصند.
فصل انتخابات دوران توهین به شعور مردم است. حوزههای مقاومت بسیج بستههای کیک و کلوچه با هشتگ من هم رای می دهم تهیه و بین مردم توزیع میکند.
وانمود به تساهل در حجاب و ارزشنهاد به زنان
یکی از شگردهای امتحان شده حکومت اسلامی نرمش تبلیغاتی برای جلب مشارکت در آستانه انتخابات است.
خامنهای مزوّرانه در سخنرانی روز ۱۹ دیماه موضوع حجاب را «شگرد دیگری برای خالی کردن میدان از حضور مردم» عنوان کرد و گفت « انتخابات یک وظیفه است و هر کسی با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است.»
خامنهای با شیادی مخالفت با خودش را مخالفت با اسلام قلمداد میکند و در شرایطی که محدود ساختن زنان، محروم کردن اجتماعی آنها و مجازاتهای سنگین کشف حجاب، بسیار گسترده و آشکار است، واقعیت را انکار میکند و به مردم دروغ میگوید.
خامنهای درباره کرامت زنان سخنرانی میکند و مجری زن با کت سفید روی دامن سیاه و با کنتراست دلنشین در تلویزیون ظاهر میشود.
هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان در ۲۴ دیماه در یک نشست خبری در پاسخ به پرسشی در مورد رأیگیری از افراد بیحجاب بیشرمانه گفت: «حق رأی در هیچ قانونی سلب نشده و حتی توسط دادگاه سلبشدنی نیست. .... از موضوع حجاب در انتخابات دوقطبیسازی نشود؛ اینها دوقطبیسازیهای کاذب است. .... الحمدلله جامعه ما نسبت به موازین اعتقادی مقید است و رهبری هم همه را به انتخابات دعوت کرده است. هرکس با هر دیدگاهی حق تعیین سرنوشت دارد و انشاءالله از این حق استفاده میکند. »
همهی این تظاهرها در آستانه انتخابات در حالی انجام میشود، که هزاران هزار، رشیدترین دختران و پسران میهن را برای حجاب به قتل رساندند، کور کردند و زندانی نمودند.
ایجاد توهم تغییر و تحول
حاکمیت واقعی بیت رهبری و سپاه و حاکمیت ظاهری رئیس جمهور و مجلس؛ اختصاص بودجه به جنگهای نیابتی، توسعه تسلیحاتی و گسترش دستگاه تبلیغی، سرکوبگری و تنگنظری ایدئولوژیک؛ بی توجهی به تولیدات صنعتی، کشاورزی، دامداری، محیط زیست؛ فساد و رانتخواهی سیستماتیک؛ خالصسازی و تمامیتخواهی و دیکتاتوری فلجکننده، ایجاد تغییر و تحول را غیرممکن کرده است.
رژیم همواره با ترفتدهایی سعی میکند توهم تغییر و تحول ایجاد کند. در انتخابات ۱۳۹۴ مجلس خبرگان رهبری و شورای اسلامی، اصلاحطلبان با لیست امید به مردم وعده اصلاحات و حذف مثلث جیم (جنتی، یزدی و مصباح یزدی) را دادند و آنها را به پای صندوقهای رای کشاندند.
در همین راستا برای القای اینکه شرکت در انتخابات وضع اسفناک موجود را تغییر میدهد، شهرداری کرمان در یک بنر تبلیغاتی، مردمِ مردد به شرکت در انتخابات مجلس تشویق میکند و می نویسد: «رای ندادن مساوی است با رای دادن به وضع موجود»
جنگ زرگری و رقابتهای تصنعی
کاندیداها از صافی بیت رهبری، سازمان اطلاعات و امنیت، سپاه و شورای نگهبان میگذرند و در سرسپردگی آنها به ولایت مطلقه فقیه شکی نیست. اما باز حکومت سعی میکند رقابت مصنوعی، جنگ زرگری و دعوای حیدری-نعمتی به راه بیاندازد.
به طور نمونه در انتخابات ۱۳۹۲ طوری وانمود کردند که حسن روحانی و سعید جلیلی برنامهها گوناگون دارند. اولی نماینده اصلاحطلبان است و دومی نماینده اصولگرایان است. اولی طرفدار برجام، مذاکره و تعامل با جهان است و برای رفع تحریم تلاش خواهد کرد و دومی بر روی برنامه هستهای و تقابل با جهان تاکید دارد. این ترفند مردم را گول زد. عده زیادی از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه بردند و به روحانی رای دادند. القای چنین سیاست دو قطبی در همهی انتخابات برنامهریزی و تبلیغ میشود.
همین ترفند در سال ۱۳۹۶ بهکار گرفته شد. مردم را تشویق به انتخاب بین یک فاسد و شیاد و یک قاتل و جلاد کردند. چنین القا کردند که روحانی سپاه را محدود میکند. برای انتخاب نشدن قاتل و کوتاه شدن دست سپاه، مردم به یک شیاد رأی بالا و به حکومتی فاشیستی مشروعیت دادند.
تحریم خنجری در کتف رژیم ولایت مطلقه فقیه
اصلاحطلبان و استمرارخواهان، تحریم را نوعی انفعال میدانند. تحریم و به رسمیت نشناختن رژیم یکی از تاکتیکهای کارای مبارزه برای منزوی کردن رژیم در سطح ملی و بینالمللی و در نهایت سرنگونی آن است. رژیم به این حقیقت واقف است و دست و پا زدن و گدائی رای در آستانه انتخابات فرمایشی دلیلی بر این تاثیر است.
پس از قیام دیماه ۱۳۹۶ با شعار ساختارشکن «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگر تمامِ ماجرا» و جنبش ۱۴۰۱ با شعار «زن، زندگی، آزادی» مردم از اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردند. مردم با عدم شرکت در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ خنجری کاری بر کتف رژیم ولایت مطلقه فقیه و معمار آن علی خامنهای زدند و انزوای رژیم را به مردم ایران و جهان نشان دادند.
رژیم در انزوای کامل ملی و منطقهای و بینالمللی بهسر میبرد. برای نیابتیهائی که میلیاردها دلار از سفره مردم ایران هزینه کرده است، اکنون به رقیبش عربستان روی آوردهاند. در ناامن کردن منطقه، این روزها مجبور است هر روز اعلام کند که دستی در اغتشاشات ندارد.
مردم بیشک ترفندهای رژیم در انتخابات امسال را برای به پای صندوق کشاندن مردم را خنثی و زخمی دیگر بر پیکر در حال فروپاشی این نظام خواهند زد.
همگام باهم، در تحریمی فعال
از هموطنان عزیز میخواهم در ادامه قیام دیماه ۱۳۹۶ و جنبش ۱۴۰۱ این انتخابات را تحریم کنیم. در این انتخابات نمایشی-فرمایشی-مهندسیشده شرکت نکنیم و با این کار پایههای رژیم را تحکیم نکنیم. همه کسانی که میخواهند ما را به بهانه نسبت فامیلی داشتن، دوست بودن، همشهری بودن، همروستائی بودن به پای صندوق رأی بکشانند، دست رد بر سینه آنها بزنیم و یک زخم کاری دیگر بر پیکر در حال مرگ این نظام ضدمردمی و ضدایرانی بزنیم.
شرکت در انتخابات، تحکیم پایههای به شدت متزلزل قدرت ولایت مطلقه فقیه،علی خامنهای است. عدم شرکت در انتخابات منفعلانه است، فعالانه و کنشگرانه انتخابات را تحریم کنیم و دیگران را هم تشویق به تحریم انتخابات کنیم.
با تحریم فعال انتخابات نمایشی-فرمایشیِ-مهندسیشده، همبستگی ملی خود را برای گذار از نظام ولایت مطلقه فقیه به نظامی دموکراتیک، سکولار و مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای پیوست آن نشان دهیم.
احد قربانی دهناری
۳۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۹ فوریه ۲۰۲۴
پ.ن.
بیشک شما عزیران شگردهای بیشمار دیگری از حکومت اسلامی را میشناسید که برای به پای صندوق رأی آوردن مردم در انتخابات نمایشی-فرمایشیِ-مهندسیشده بهره میگیرد، این شگردها را افشا و آنها را به صورت کتبی یا صوتی منتشر کنید.