احمد زیدآبادی
هر ساله در دهۀ سالگرد پیروزی انقلاب سال 57 خاطراتی از آن دسته از مسئولان جمهوری اسلامی که طعم زندان و ناامنی و آزارِخود و خانوادههایشان را به دست ساواک چشیدهاند، در رسانهها منتشر میشود.
راستش من نمیدانم که منظور از بازنشر این نوع خاطرات چیست؟ اینکه حکومت پهلوی نسبت به منتقدان و مخالفانش نابردبار و شقی بوده است؟ خب، این را که میدانیم. اگر نظام پهلوی در مقابل شهروندانِ منتقد و مخالف، بردبار و اهل تساهل بود که علیه آن انقلاب نمیشد! آیا منظور، مقایسۀ رفتار جمهوری اسلامی با رفتار حکومت پهلوی در مقابل مخالفان است؟ اگر قصد چنین مقایسهای در میان باشد، لاجرم جمهوری اسلامی باید خود در مقابل منتقدان و مخالفانش، رواداری به خرج دهد و بخصوص از تکرار رفتار مشابه نسبت به آزار دیدنِ زن و بچۀ متهمان و زندانیان بپرهیزد. آیا اینطور است؟ اگر کسی مدعی شود که همینطور است، آشکارا بر حقیقت عریان پرده میپوشد، اما اگر کسی به رفتار آزارگرانه با مخالفان و منتقدان اذعان کند، دیگر به رخ کشیدن آزارگری ساواک چه وجهی دارد؟
من بارها از بازجویان شنیدم که در مقابل اعتراض به نوع رفتارشان میگفتند: "هر که خربزه میخورد، باید پای لرزش هم بنشیند!" اگر این منطق مبنا قرار گیرد، چه جای ایراد به رفتار ساواک باقی میماند؟
برخی افراد هم البته یافت میشوند که مدعیاند چون نظام جمهوری اسلامی"حق" است، هر رفتاری علیه مخالفانش هم از جمله نقض حقوق قانونی آنها موجه و مباح است و رفتار آن را نباید با یک نظام "باطل" مقایسه کرد! از نظر اینان گویی حق و باطل به ادعای آنها وابسته است و ربطی به اجرای عدالت و انصاف و قانون ندارد!
خدا رحمت کند مرحوم استاد دکتر جواد شیخ الاسلامی را. او در سر کلاس درس نقل میکرد که روزگاری در مصر با یک "صیهونیست افراطی" برخورد کرده است. صهیونیست افراطی وقتی که پی میبرد مرحوم استاد شیخالاسلامی در آلمان تحصیل کرده است بنای شکوه و شکایت از "نژادپرستی" نازیها و ادعای برتری قومی آنها را میگذارد. مرحوم دکتر شیخ، راه همدلی با او را در پیش میگیرد و ادعای برتری نژادی نازیها را محکوم و سرزنش میکند و بعد خطاب به طرف میگوید: شما خودتان هم که ادعای برتری نژادی نسبت به دیگر اقوام و ملتها دارید! صهیونیست افراطی در پاسخ استاد میگوید: چون ما واقعاً قوم برتر هستیم! هیتلر و دار و دستهاش در مورد برتری نژادی خود دروغ میگفتند!