Sunday, Mar 10, 2024

صفحه نخست » جوانی و یه دوئل با مزه مسعود نقره کار

nk.jpgناصر(مصطفی) مسلمی، فوتبالیست تیم ملی رو به تازگی پیدا کردم. دوران جوانی بچه محل بودیم، ایستگاه اسلامی، خیابان نظام آباد. ناصر یادم انداخت. به یاد نداریم به چه دلیل یه شب با هم درگیر شدیم و واسه اینکه تو محله دعوا نکنیم قرار گذاشتیم دعوا و دوئل رو ببریم جلوی " باغ کلاغ" ها که سوت و کور و خلوت بود..( باغ کلاغ ها الان بیمارستان بزرگی شده تُو نظام آباد).

به جلوی باغ کلاغ ها که رسیدیم شروع کردیم، ناصر با قدی بلند و بدنی چغر شروع کرد، من هم که از روبُرو نبودم. وسط دعوا یهو ساعت من پرت شد توی جوی پُر آب جلوی باغ کلاغ ها، ناصر داد زد: " ساعتت" و هر دوتامون دعوا یادمون رفت و رفتیم دنبال ساعت.

ساعت رو پیدا کردیم وخیس و سلانه سلانه و شوخی کنان بر گشتیم سرِ کوچه اسلامی، انگار نه انگار که اونهمه واسه هم شاخ و شونه و خط و نشون کشیده بودیم و دعوا رو هم شروع کرده بودیم و ...

ایکاش همه دعواها و دوئل ها اینجوری تموم بشه - از آن روزگار حدودا 50 سالی باید گذشته باشه. راستی یادم افتاد، ایستگاه اسلامی و کوچه اسلامی نظام آباد تنها چیزی که نداشت " بچه مسلمون" بود!

از فیس بوک: مسعود نفره کار



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy