بهاره هدایت: یک جراحی انجام دادهام و پزشکان گفتند بخشی از سلولهای داخل رحم دارد مراحل اولیه سرطان را طی میکند...
بهاره هدایت: یک جراحی انجام دادهام و پزشکان گفتند بخشی از سلولهای داخل رحم دارد مراحل اولیه سرطان را طی میکند... pic.twitter.com/JMrQs1Ovlr
-- Masoud Kazemi (@masoudkazemi81) March 15, 2024
ایران وایر - بهاره هدایت، فعال دانشجویی و زندانی سیاسی، روز جمعه ۲۵ اسفند اعلام کرد که به بیماری سرطان رحم مبتلا شده است.
این زندانی شناخته شده سیاسی که اجرای حکم او به دلایل درمانی به تعلیق درآمده در اینستاگرام خود نوشته است که بر اساس نظر پزشک و آزمایشهای پاتولوژی، بخشی از سلولهای داخل رحم وی مراحل اولیه سرطان را طی میکند.
بهاره هدایت در شرح مواجهه خود با خبر ابتلا به بیماری نوشته است: «در آبانماه گذشته در مرخصی سه روزه، به دلیل عارضهی کوچکی که اخیرا ظاهر شده بود به دکتر زنان مراجعه کردم و تشخیص اولیه پزشک ضرورت یک جراحی جزئی بود، آنقدر جزئی که اگر اصرار پزشک و دوستانم نبود، حوصله پیگیری از دادسرا و زندان را برای اعزام به بیمارستان نداشتم و به دنبال بهانهای بودم برای به تعویق انداختن جراحی تا بعد از آزادی.»
خانم هدایت ادامه داده است: «بعد از سه ماه، با اعزام از زندان، جراحی انجام شد اما نظر پزشک و پاسخ پاتولوژی دیگر این نبود که بیماری یک چیز جزئی است. گفتند بخشی از سلولهای داخل رحم دارد مراحل اولیه سرطان را طی میکند و پرونده پزشکی به آنکولوژیست ارجاع داده شد. بر این اساس پزشک معتمد پزشکی قانونی تجویز کرد که برای آزمایشات تکمیلی و طرح درمان مناسب باید بیرون از زندان تحت نظر باشم.»
پایگاه خبری امتداد پیش از این گزارش کرد بود، بهاره هدایت، روز شنبه ۲۸ بهمن برای یک جراحی داخلی از زندان اوین به بیمارستان منتقل شده است.
در آن زمان درباره جزئیات بیماری و عمل جراحی این فعال شناخته شده دانشجویی تاکنون اطلاعاتی منتشر نشده بود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
بهاره هدایت در شرح احساسات خود درباره خبر ابتلا به این بیماری نوشته است: «درمانی که پزشکان پیشنهاد میکنند برداشتن رحم است. «رحم رو برمیداریم که خیالمون راحت بشه». اغلب دوستان و اطرافیان هم همین را میگویند: «چیزی نیست، درش بیار بنداز دور بابا..». عموما سکوت میکنم. یا لبخندی میزنم. در آستانه ۴۳ سالگی، با یک زندگیِ در تعلیق و آیندهای آمیخته با سه چهار سال زندان نمیتوانم حرفی از بچه بزنم. و این را هم نمیتوانم بگویم که بچه آرزوی دیرینهام بود از وقتی ۱۷ ساله بودم. یعنی گرچه عمیقا غمگینم اما گلهای هم ندارم. فقط اینکه حسرت بربادرفتهای برایم ماند که دارد شلتاق آخرش را به صورتم مینوازد و جای پایش را به شکل زخمی بر بدنم به یادگار میگذارد.»