با گذشت ۴۵ سال از انقلاب ۵۷، آینده ایران نامشخص و مبهم است. ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد: آشتی گذشته پر فراز و نشیب خود با آرزوی آیندهای روشن تر و دموکراتیک تر. ایران برای گذشتن از این مسیر پر فراز و نشیب، باید به سوی آیندهای گام بردارد که به آرمانهای مردم در جهت عزت، آزادی و رفاه احترام میگذارد
منبع:عرفان قانعی فرد - جروزالم پست
انقلاب ۵۷ در تاریخ ایران، نه تنها نقطه عطفی نبود، بلکه انحرافی آشکار از اصول دموکراسی بود که در آن زمان باوجود اینکه تنها ۶۰ درصد از جمعیت ایران واجد شرایط رأی دادن بودند، رژیم جمهوری اسلامی ادعا کرد که ۹۹,۸ درصد از مردم ایران موافق با تأسیس جمهوری اسلامی میباشند. پرواضح است که این آمار و ارقام پذیرفتنی نبود و انقلاب ۵۷ نه تنها گامی به سوی دموکراتیک تر شدن برنداشته است، بلکه از آن بسیار فاصله گرفته است و خود گواهی آشکاری بر این انتخاب غیرواقعیست.
جمهوری اسلامی، از ابتدای حکومت خمینی و سپس خامنهای، نمایانگر قدرت و فساد گستردهای است که سیاست خارجی آن ترویج تروریسم اسلامی میباشد. البته این واقعیت تلخ با دیدگاه خمینی در تضاد است، که این رژیم از جمله فاسدترین و مطرودترین حکومتهای الهی تشنه به خون شناخته شده است.
میراث رژیم جمهوری اسلامی طی این ۴۵ سال روایتی از سرخوردگی و خیانت است. در سال ۵۷، یک حکومت تئوکراتیک جایگزین حکومتی دموکراتیک موعود شد و قدرت به دست روحانیون غیر منتخب افتاد. دوران حکومت خمینی و خامنهای منعکس کننده خواستهای مردم ایران نبوده و نیست بلکه دوران حفظ و تحکیم قدرت و نظام جمهوری اسلامی بوده است. رهبر این نظام نه تنها با اعمال خود از مردم فاصله گرفته است، بلکه با ادعای عصمت الهی، خود را از پاسخگو بودن در برابر مردم معاف کرده است.
هزینه سیاستهای جمهوری اسلامی بر جامعه
هزینههای اجتماعی سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی در این ۴۵ سال بسیار سرسام آور بوده است. ایران با وجود میراث فرهنگی غنی و منابع طبیعی قابل توجه خود، همچنان در دام مشکلات اقتصادی و انزوای سیاسی قرار دارد. پایبندی سرسختانه این رژیم به ایدئولوژی تندرو، چالشهای موجود را تشدید کرده و کشور را به طور گستردهای در انزوای بین المللی قرار داده است. علاوه بر این، جانشینی احتمالی خامنهای توسط پسرش نشاندهنده تداوم حکومت سلسلهای است که انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به دنبال سرنگونی آن بود.
با گذشت ۴۵ سال از آن انتخابات سرنوشت ساز، سفر پیش رو برای ایران نامشخص است. این کشور در یک دوراهی برای آشتی گذشته پر فراز و نشیب خود با آرزوی آیندهای روشن تر و دموکراتیک تر روبروست.
میراث رژیم جمهوری اسلامی که بدلیل فساد، سرکوب و انزوای بین المللی خدشه دار شده است، نشان آشکاری است از خطرات قدرت کنترل نشده و اهمیت حکومت دموکراتیک واقعی. برای اینکه ایران مسیر جدیدی را بپیماید، باید اصول پاسخگویی، شفافیت و حاکمیت قانون را بپذیرد.
با این حال، این ۴۵ سال نه تنها گواهی بر شکستهای این رژیم است، بلکه بازتاب اراده تسلیم ناپذیر مردم ایران بوده است. مبارزه مستمر آنها برای آزادی، عدالت و عزت در برابر مشکلات، روایت امید به آینده و چراغی است برای ملتی که در آستانه تغییر میباشد.