Sunday, Apr 7, 2024

صفحه نخست » حزب سبز ایران: از ایده آل تا واقعیت، کاوه افراسیابی

afrasiabi.jpgمسئولیت تاریخی این نویسنده به عنوان یک دانشمند علوم سیاسی، بررسی عمیق جایگزین های مناسب برای تکامل و پیشرفت کشور است. در این رابطه احساس می‌کنم باید حزب سیاسی جدیدی را در ایران راه‌اندازی کنم که آن را حزب سبز ایران می‌نامیم

من قبلاً این کار را از طریق فیس بوک و مقاله ای در مجله میدل ایست ژورنال سال ها پیش شروع کرده ام و اکنون زمان آن رسیده است که اقدامات لازم را برای پیگیری انجام دهم.

یقیناً این سؤال مطرح می شود که چرا در حالی که احزاب مشابه دیگری در خارج از ایران وجود دارند، این ابتکار را آغاز کنیم؟

پاسخ این است که تا آنجا که من می دانم چنین حزبی در داخل ایران وجود ندارد و احزاب سبزی که در خارج از ایران وجود دارند کمبودهای زیادی دارند.

بزرگترین نقص آنها عقلانیت ابزاری است که از سوژه های حفاظت از محیط زیست برای خواسته حداکثری تغییر رژیم استفاده می کند.

در نتیجه آن اهداف سبز در نهایت فدای سایر اهداف سیاسی می شود و فضایی برای اصلاح طلبی سبز باقی نمانده است. به عبارت دیگر، دستور کار محیط زیست توسط این گروه های اپوزیسیون و خواسته های حداکثری آنها به یغما رفته است. و به دلیل چنین افراط گرایی سیاسی، تکامل یک حزب سیاسی متفکر بوم شناسی فلج شده است، بدون در نظر گرفتن سردرگمی معنایی با جنبش سبز که در طول و پس از انتخابات رقابتی 2009 ظاهر شد. در غیاب چنین تحولات ناسالمی، می توانستیم شاهد فراکسیون سبز محیط بان در مجلس ایران باشیم که مانند بسیاری از کشورهای غربی و شرقی، قوانین مناسب را در سطح ملی و محلی وضع می کند. مانع اصلی سیاست سوء ظن بالاست که منجر به زندانی شدن برخی از فعالان محیط زیست متهم به جاسوسی برای دولت خارجی شده است.

یقیناً امکان سوء استفاده از یک برنامه مشروع برای مقاصد غیرقانونی همیشه وجود دارد، اما این امر نباید به عنوان سنگری در برابر یک ضرورت تاریخی، که امروز چیزی جز یک حزب سیاسی سبز نیست، عمل کند.

این ضرورت مبتنی بر انبوهی از مسائلی مانند رشد جمعیت، آلودگی، کمبود آب پاک، گسترش بیابان ها، طوفان های شن و اثرات مخرب استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی است.

رسیدگی به این مسائل فراتر از نهادهای دولتی مناسب است و نیازمند بازوی قوی یک حزب سیاسی است که این مسائل را به پس‌زمینه نبرد و با آنها به عنوان موضوعات فرعی یا فرعی برخورد نکند.

برخی از این مسائل مربوط به دیپلماسی منطقه ای است، زیرا این مسائل مربوط به مسائل بین دولتی است که به نوبه خود به دانش مناسب دیپلماسی نیز نیاز دارد.

حزب سبز ایران در چارچوب قوانین و نظام حکومتی موجود عمل می کند و به ضرورت باید از رویکرد جمع صفر به سیاست اجتناب کند.

اید آینده نگر باشد و به دنبال منابع جایگزین انرژی، تولید آب و ایجاد ائتلاف با گروه های جامعه مدنی با برنامه مشابه باشد.

پیروان آن باید ارتباط متقابل بین موضوعاتی مانند حق کارگران برای دانستن ماهیت محیط کارشان و استانداردهای ایمنی را در نظر داشته باشند.

حزب سبز ایران نیز باید همگام با سایر گروه ها و احزاب همفکر منطقه و فراتر از آن فعالیت کند و در کنفرانس های بین المللی محیط زیست شرکت کند.

حزب سبز ایران با تعهد راهبردی خود به سیاست اصلاح طلبی باید رای دهندگان به ویژه رای دهندگان جوان را حول شعارهای جذابی که بر لزوم تدوین مجدد دستور کار ملی بر اساس پلتفرم سبز خود تاکید دارد، بسیج کند.

هر اتباع ایرانی و مهاجران خارجی مقیم ایران می توانند در امور این حزب شرکت کنند، اما با این رهنمود اکید که کوچکترین ارتباط با هر قدرت خارجی منجر به خاتمه فوری عضویت آنها می شود. حزب سبز ایران از تمامیت ارضی و حاکمیت ایران حمایت می کند و با هر گونه تلاش برای تحت الشعاع قرار دادن ایران تحت قیمومیت خارجی مخالف است. اینها تنها خطوط قرمز این حزب است که بر مخزن غنی ناسیونالیسم ایرانی بنا شده است.

در خاتمه متذکر می شوم که علاقه من به این موضوع تقریباً سه دهه است. در سال 1996، من یک آگهی تمام صفحه برای ریاست جمهوری ایران در روزنامه ایران تایمز با اولویت شبکه شمال-جنوب پخش کردم. من چندین ماه را در باکو گذرانده‌ام و با محیط‌بانان سازمان ملل متحد روی آلودگی دریای خزر کار کرده‌ام. من همچنین مقاله مهمی در مورد جنبش زیست محیطی در ایران برای مجله خاورمیانه نوشته ام و همچنین مطالب زیادی در مورد اسلام و بوم شناسی نوشته ام. من چند سال پیش فیس بوک حزب سبزه ایران را راه اندازی کردم و از همه دعوت می کنم به آن بپیوندند.

کاوه افراسیابی، کارشناس علوم سیاسی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy