Friday, May 3, 2024

صفحه نخست » نقبی بر جعلیات "روشنفکر" دینی و "فلسفه" اسلامی، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_5.jpg"روشنفکر"دینی و روشنفکر:

هر نظر یا عقیده مادام که در حیطه‌ی شخصی و درونی فرد پوشیده بماند و خویشتنش از آن خشنود باشد به دلیل عدم جنبه‌ی تبلیغی، کسی مجاز نیست در آن "حیطه" وارد شده و فرد را مورد بازخواست یا نکوهش قرار دهد. اما بمحض اینکه آنها از درون (فرد) به بیرون انتقال یابد، جنبه تبلیغ بیرونی پیدا کرده و عمومیت می‌یابد که در اینصورت، مورد نقد نظر هم قرار می‌گیرد. بینش "روشنفکر"دینی چون به ملاء عام کشیده شده و عمومیت یافته، به امر بیرونی مبدل شده و از مصادیق تبلیغ محسوب می‌شود. پس در اینصورت این "امر بیرونیِ عمومیت" یافته از گزند نقد در قالب‌های گوناگون، مصون نمی‌ماند.

هر مسئله‌ی بیرون از فرد مسئله‌ی عموم آدمها است و عموم می‌تواند از آن، ارزیابی داشته باشد. ارزیابی این است که "روشنفکر" دینی جعل روشنفکر است. چونکه روشنفکر، دینی و غیر دینی نداریم. روشنفکر بدون پسوند و پیشوند، روشنفکر است. "روشنفکر" دینی کسی ست که در قیمومت دین است. در حالیکه روشنفکر در مفهوم واقعی‌اش از هر "قیمومت"، آزاد است. اصرار در "دینی" بودنِ روشنفکر یعنی "روشنفکر"دینی، پیش از هر چیز اصرار در دینی بودن است. آدم دینی، چون موضوعات مربوط به دین برایش محق و مهم‌اند نتیجتاً اگر برای خارج از دین هم موضوعاتی قائل باشد، همه آنها را از دیده دین می‌نگرد و می‌فهمد و نه از طریق فکر آزاد خارج از چهارچوبه دین.

عرفان، فلسفه" اسلامی و فلسفه:

"فلسفه" اسلامی چون "روشنفکر" دینی، تناقض در خود است. در حالیکه "الهیات اسلامی"، عنوان مناسبی است. فلسفه و دین دو مقوله متضاد همند. در فلسفه فکری، فرد بدون قید و بند، به موضوعات انسان و هستی فکر می‌کند و می‌پرسد. از اینرو فلسفه پیش از هر چیز معطوف به آزادی است. اما دینی بودن چنین نیست. فردِ دینی مقید به اصول دین است و عارف، آزاد از جهان مادی. دور ماندن از قوه و اراده فکر و پرسش بکر، ویژگیِ هر دو است.

در هر دو حالتِ دینی و عرفانی، فرد بنده است و در عالم بندگی به حریت معنوی می‌رسد. وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» جن و انس را جز برای آن که مرا بپرستند، نیافریده‏ام. ذاریات/سوره ۵۱/آیه ۵۶
از این رو، اطاعت از کسانی که منصوب و محسوب خداوند هستند واجب است. مانند نبی. «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» نساء/سوره۴/آیه ۵۹

در مفهوم آزادی و فرد آزاد هیچ "حق"، بعنوان ارزش پایه‌ای یا مرجع و ملجا قضاوت یا راهنما، وجود ندارد تا فرد بخواهد تن به عبودیت و بندگی آن دهد. و آزادی بر خلاف "حریت"عرفانی برای فرد، در جهان مادی معنی دارد. در حالیکه در حریت، رها شدن از بند نفس و تعلقات مادی است. بر حسب ماهیت دین (اسلام) و فلسفه، نه دین فلسفه است و نه فلسفه دین. بنابراین در فلسفه، آزادیِ فرد از هر نوع تعلقات است و در دین، بستگیِ فرد به تعلقات.

نتیجه توضیحات ما در یک جمله، هم "روشنفکر"دینی و هم "فلسفه" اسلامی هر دو جعل هستند برای پوشاندن جهل.

نیکروز اعظمی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy