Saturday, May 4, 2024

صفحه نخست » چگونه "مارکسیسم" در حال بلعیدن جامعهٔ آمریکاست

ashtari.jpgبیژن اشتری

دونالد ترامپ سال‌هاست فریاد می‌زند که جامعهٔ آمریکا در معرض تسخیر کمونیست‌هاست.

اذعان می‌کنم که این حرف ترامپ را چندان جدی نگرفته بودم اما الان یکی دو سالی هست که به این نتیجه رسیدم که این حرفش کاملاً درست است.

چندی پیش کتاب «مارکسیسم آمریکایی»، نوشتهٔ مارک لوین را خواندم و برایم روشن شد که مارکسیسم چه نفوذ زیرپوستی وحشتناکی در آمریکای کاپیتالیست کرده است.

نویسنده کتاب به مردم کشورش هشدار داده که مارکسیسم آمریکایی در آستانهٔ بلعیدن جامعه و فرهنگ آمریکاست. او هشدار داده این جنبش مارکسیستی که زمانی یک پدیدهٔ جنبی، حاشیه‌ای، بدنام و پنهانی در جامعهٔ آمریکایی بود، حالا چنان قدرتی گرفته که نشانه‌هایش در همه‌جا (مدارس، دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، فرهنگ و هنر) پیداست. در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

درآمریکا، بسیاری از مارکسیست‌ها خودشان را در زیر پوشش عباراتی مثل «سوسیال دموکرات»، «مترقی» و «فعال اجتماعی» پنهان کرده‌اند، زیرا هنوز اکثریت جامعهٔ آمریکا با واژهٔ مارکسیسم سر ناسازگاری دارد.

مارکسیست‌های آمریکایی به همین دلیل در قالب انبوهی از تشکل های نژادی و هویتی از قبیل «بلک لایوز متر»، «آنتیفا» و «اسکاد» فعالیت می‌کنند. آن‌ها ادعا می‌کنند که حامی عدالت اجتماعی، عدالت زیست محیطی، برابری جنسیتی و برابری نژادی، صلح‌طلبی و غیره هستند.

آن‌ها نظریه هایی مثل «نظریهٔ نژادی انتقادی» را ابداع کرده‌اند و نیز انبوهی از واژه‌ها و اصطلاحات مرتبط با اصول مارکسیستی را. آن‌ها مدعی هستند که نظام کاپیتالیستی و «فرهنگ غالب» ناعادلانه و نژادپرستانه است و باید آن را کاملاً نابود کرد. آن‌ها از تاکتیک‌های پروپاگاندایی و مغزشویی استفاده می‌کنند و از هواداران خویش همسانی و متابعت می‌طلبند و صداهای مخالف خود را با توسل به تاکتیک‌های سرکوبگرانه‌ای مثل «کنسل کالچر» (فرهنگ لغو) خفه می‌کنند.

آرمانگرایی مارکسیستی برای بسیاری از جوان‌ها جذاب است زیرا به آن‌ها وعدهٔ یک آیندهٔ بهشتی می‌دهد، تنها به شرطی که جامعه و فرهنگ موجود را با خاک یکسان کنند و فرد همهٔ آزادی های خویش را در پای آرمان مارکسیستی قربانی کند.

تازه‌ترین قدرت‌نمایی چپ آمریکایی را در تظاهرات اخیر دانشگاه‌های آمریکا می‌بینید.

چندی پیش کتابی خواندم از دیوید هاروویتز که یک تحقیق مفصل و علمی دربارهٔ گرایشات سیاسی در دانشگاه‌های آمریکاست. هاروویتز در این کتاب ثابت کرده که بیش از نود درصد اساتید آمریکایی چپ‌گرا هستند که خود این بازتابی از گرایشات سیاسی دانشجویان دانشگاه‌های آمریکاست. خلاصه گفتم که در جریان باشید.

دیدگاهی در مخالفت از این نوشته:

از مار غاشیه در دامنِ عقرب جراره آویختن!

علی صاحب‌الحواشی

من احساسات ضدحماس و ضدجهاداسلامی قاطبه ایرانیان را می‌فهمم و کاملا با آن همدل و همسویم، اما این‌که برخی را این نفرت به دوستی اسرائیلِ نتانیاهو و محبت ترامپ کشانده است هرگز موجه نمی‌دانم.
اگر چنین پابرهنه جلو دویدنی را بر عوام نتوان خرده گرفت،بر آقای اشتری می‌توان و باید گرفت، که به کجا چنین شتابان؟!

نفرت از لنینیسم و استالینیسم کاملا موجه است که ایدئولوژی‌های ویرانگر و جنایت‌باری بودند.حتی نقادی تند و تیز "عالمانه" مارکسیسم، کاریست که باید بشود. آما هیچکدام از این‌ها دلیل نمی‌شود چشم‌ها را بر همه نقدهای وارد بر سرمایه‌داری بی‌لگام بسته و در دامن نئوکان‌های بی‌حیثیت آمریکایی شیرجه بزنیم! آقای اشتری متاسفانه چنین می‌کنند،و ابدا شایسته وجهه متوازن و دردمندی که از ایشان شناخته‌ بودیم نیست.

سوسیال دمکراسی،آرمان یک سرمایه‌داری لگام‌خورده است تا منادی تامین‌اجتماعی و بهداشت و آموزش همگانی و صیانت از محیط‌زیست کره زمین شده است.این چه زنندگی دارد که بخواهیم طرفداری از سرمایه‌داری لجام‌گسیخته‌ای کنیم که نئوکان‌های آمریکایی کباده‌کشانش شدند‌؟!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy