گفت و گوی اکبر گنجی و علی میرسپاسی
اکبر گنجی - بحث از نسبتِ ایدئولوژی لیبرال دموکراسی با واقعیت اش آغاز می شود. حمایت تمام عیار دولتهای لیبرال دموکراسی غربی از نسل کُشی اسرائیل در غزه، چه خدشه ای بر این دولتها وارد می آورد؟ چه خدشه ای بر ایدئولوژي لیبرال دموکراسی وارد می آورد؟ وقتی یک رژیم سیاسی مدعی است که یک ایدئولوژی مبنای آن را تشکیل می دهد، آیا بدی ها و خوبی ها، و خیر و شر آن نظام و عملکردش؛ سود و زیانی به آن ایدئولوژی هم می رساند یا نه؟
هر نظریه ای در این مورد، شامل همه ادیان (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بهاییت، و...) و ایدئولوژی ها (مارکسیسم، و...) هم خواهد شد. به باور علی میرسپاسی ، لیبرال دموکراسی نظریه ای برای داخل یک قلمرو سیاسی است و عملکرد خارج از مرزهای ملی یک دولت لیبرال دموکراسی هر اندازه هم که بد و فاجعه بار باشد، صدمه ای به لیبرال دموکراسی وارد نمی آورد.
بحث اساسی دیگر، رابطه رژیم محمد رضا شاه پهلوی با رژیم اسرائیل است. از رقابت ها و نزاع های شاه و اسرائیل سخن گفته شد. اسرائیل همیشه می خواسته که قدرت اول کل خاورمیانه باشد. شاه هم به دنبال همین هدف بود. قدرت طلبی نظامی و اتمی شاه، و سیاست خارجی شاه در کمک به مصر، اردن، یمن، عمان، لبنان، امام موسی صدر، یاسر عرفات، ووو، به ناچار رقابت منتهی به نزاع آفرید. تاریخچه این رقابت و نزاع توضیح داده شد و خصوصاً این نکته که اسرائیل نتوانست قدرت طلبی نظامی و اتمی شاه را برتابد. شاه هم در گفت و گوی با مایک والاس رادیکال ترین مواضع را علیه اسرائیل و لابی اسرائیل گرفت که گفتن آن مواضع امروزه هم امکان پذیر نیست.
علی میرسپاسی ضمن دفاع از سیاست ملی گرایانه شاه در رابطه با اسرائیل و اعراب، این موضوع را مطرح می سازد که رضا پهلوی و سلطنت طلبان کنونی به راه دیگری رفته اند و اتحاد آنان با اسرائیل پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدتی برای آنان و تغییر نگاه مردم ایران نسبت به آنان دارد. میرسپاسی می گوید که سیاست متوازن شاه با اسرائیل و اعراب به سود منافع ملی ایران بود، اما اتحاد رضا پهلوی با رژیم اسرائیل یادآور یک تجربه تاریخی زیان بار است و سلطنت طلبان احتمالاً هزینه آن را پرداخت خواهند کرد.
***
سرنوشت جایگاه «رهبر» با مرگ رئیسی چه خواهد شد؟