استدلال نقلی در علم اقتصاد و شانه خالی کردن از تعیین اهداف
اکبر گنجی
🔸 در کشوری که ۴۵ سال آیه و حدیث خوانده اند و بیش از حد ممکن خدا و پیامبر و ائمه را هزینه کرده و به خورد مردم داده اند و آن ها را سیراب و خسته کرده اند، پزشکیان در هر مسئله ی اقتصادی چند آیه و چند نقل قول از حضرت علی در نهج البلاغه ارائه می کند. چند نکته ی زیر را درباره میزگرد اقتصادی پنج شنبه شب پزشکیان ذکر می کنم:
🔹اول- اکثریت مردم دیگر اقبالی به بحث های دینی ندارند و به همین دلیل پنج نامزد أصول گرا هم در فرصتهای نایاب خود بحث دینی نمی کنند.
🔹دوم- اقتصاد، علم است و هیچ ربطی به دین ندارد. اگر کارشناس کارشناس می کنید، چرا آیه و حدیث می خوانید؟
🔹سوم- اهداف، بحث ارزشی است و اینجاست که پای فلسفه سیاسی به میان می آید که موضوع آن عدالت است. در اینجا به جای بحث دینی، باید به آرای فیلسوفانی که دقیق ترین نظریه ها را در باب عدالت و برابری ابداع کرده اند، رجوع کرد. از جمله نظریه مهم عدالت انصافی راولز که أساس آن آزادی و برابری است و عدالت به ساختارها باز می گردد. باید توجه کرد که مدیریت و برنامه ریزی مهارت و علم هستند، اما اهداف علم تجربی نیست.
🔹چهارم- علم گرایی و کارشناس گرایی و تخصص گرایی خوب است، اما باید هدف ها را ترسیم کرد. باید گفت که بر أساس این برنامه من در پایان چهار سال ریاست جمهوری تورم را به اینقدر درصد، ضریب جینی را به فلان صدم درصد، بیکاری را به فلان درصد، رشد اقتصادی را به فلان و بهمان درصد، و فقر و فلاکت را به فلان...می رسانم. اینها هدف گذاری بر أساس منابع و ظرفیت ها و توانایی های انسانی است و از فردی که سال ها وزیر و نماینده مجلس بوده و اینک نامزد ریاست جمهوری شده، این انتظار به حق می رود که در این زمینه ها سخن بگوید.
🔹پنجم- تاکنون پزشکیان بسیار محافظه کارانه عمل کرده است. صداقت اخلاقی و پاک دست بودن هیچ مزیتی برای پزشکیان نیست. مگر رئیس جمهور باید دروغگو و دزد باشد؟ مشکل این است که ما با پنج نامزد أصول گرای فاسد و دروغگو و قاتل(مصطفی پورمحمدی در قتل عام تابستان ۱۳۶۷) روبرو هستیم. پزشکیان از آنها هم محافظه کارانه تر برخورد کرده و هیچ تفاوتی میان خود و آنها نمی نهد. اگر تمایز به کارشناس محوری و تخصص محوری و علم گرایی بر می گردد، باید اینها در مصاحبه ها و مناظره ها و سخنرانی ها تجلی پیدا کنند. در دوم خرداد ۱۳۷۶ خاتمی به چنین پشتوانه ای اتکا داشت. ظاهرا پزشکیان ندارد. تا این انتقاد مطرح می شود، عده ای می گویند که پزشکیان نمی تواند مانند نامزدهای أصول گرایان دروغ بگوید و وعده های خیالی و فریب آمیز بدهد. خُب دروغ نگوید و عوامفریبی نکند. مگر مشاوران کارشناس اقتصادی و سیاسی ندارد؟ اگر دارد، تجلی آنها در سخنان او دیده نمی شود. خودش هست و خودش. همان پزشکیان همیشگی.
🔹ششم- چهره ای که تاکنون پزشکیان از خویش ارائه کرده است، بسیج کننده ی اکثریت رأی دهندگان بُریده ی از صندوق ها نیست. او خود را نماد تغییر و تحول ترسیم نکرده و گویی قصد هم ندارد که بکند. اگر قرار است رئیس جمهور شود، باید بیش از ۶۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کنند. اکثریت مردم هیچ اعتمادی به نظام ندارند و برای به حرکت در آوردن آنها در این فرصت اندک، باید پزشکیان چهره ی بسیار متفاوتی از خود ارائه کند. یعنی مردی که برای تغییر و تحول و اصلاح آمده و بر سر عدالت به مثابه رفع تبعیض های قومی و مذهبی و جنسیتی و طبقاتی می ایستد و آزادی «شهروندان آزاد و برابر» را پاس می دارد.
هفت شرط برای رای دادن به مسعود پزشکیان
ملت یعنی از راست تا چپ با هر تنوع و تفاوت