[دیدگاه / سیاوش پندار استاد علوم سیاسی]
سیاوش پندار - کیهان لندن
با افتضاح «سیزده ضربدر سه» رژیم در انتخابات ۸ تیرماه که شاهد تحریم گستردهی سیرک انتخابات از سوی مردم آگاه ایران بودیم، اندک آبروی رژیم نزد آن معدود حامیان و نیروهایش نیز رفت و در دست و پازدن خندهدار در حال هراسافکنی از جلیلی است تا با طالبانی و تندرو خواندن او و ایجاد جوّ وحشت در مردم آنان را به پای صندوقهای رای بکشانند. نه آنکه جلیلی طالبانی نمیاندیشد بلکه آنچه همه میدانند آن است که نه رئیس قوه مجریه، بلکه که خود نظام وحشتناک است و با افکار طالبانی بیش از چهار دهه بر کشور حکومت میکند و تغییر یک چرخدنده که کل تأسیسات نظام بر آن بنا شده تاثیر منفی یا مثبتی نخواهد داشت.
این در حالیست که مشروعیتزدایی از رژیم با تحریم سیرک انتخابات تاثیر بسزایی در روحیه و امید و باور مردم به سرنگونی رژیم اسلامی دارد و همین امر نیز وابستگان دور و نزدیک حکومت را به این تکاپو انداخته که گویا بیرون آمدن سعید جلیلی از صندوق نظام، فاجعهای بیهمتا را رقم خواهد زد! انگار پیش از او چه خردمندانی بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی تکیه زده بودند که حال باید نگران رسیدن این کرسی به جلیلی بود!
در این میان، تبلیغاتچیهای اصلاحطلب مسعود پزشکیان گمان میکنند مردم گشتهای ارشاد و سرکوب و کشتارهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ و ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و فلاکتهای اقتصادی و اجتماعی را در دولت کسانی که امروز پزشکیان را جلو انداختهاند فراموش کردهاند. آن اصلاحطلبانی که به خیال خود سخنان مثلا تند میگفتند و ژست مخالفت با رهبری رژیم را میگرفتند ولی در عمل از هم برای اجرای دستورات او با هم رقابت میکردند حالا جای خود را به پزشکیانی دادهاند که حتی در ظاهر نیز وعدهای جز اجرای فرامین خامنهای ندارد.
جلیلی هیچ موجود عجیبتری نسبت به پزشکیان نیست. جلیلی همان رئیسی است؛ چنانکه رئیسی همان احمدی نژاد. در مورد نه سیاست خارجی و نه سیاست داخلی هیچ رئیس جمهوری اسلامی اختیاری ندارد که کسی نگران تاثیرات مثبت یا منفی او باشد و از قضا عریان بودن شرّ و وجود کسانی در رأس دولت که با حماقت مکنونات واقعی رژیم را در مقابل جامعه جهانی بیان میکنند بسیار بیشتر به نفع مردم ایران است تا آنکه مالهکش خوبی برای جنایات رژیم باشد و با باندهای رسانهای و تبلیغاتی که با پول نفت ملت ایران و با اسامی مختلف در اروپا و آمریکا طی سالها ساخته شدهاند جلوی رسیدن صدای مردم ایران به جهان را بگیرد یا آن را دشوار کند.
استمرارطلبان ورشکسته در فضای سیاسی ایران چنان مردم را از عدم توانایی جلیلی برای گفتکو با جهان میترسانند که گویی گفتگوهای ظریف در راستای رهایی ملت ایران بوده و موفق هم شده است! کسی که تا دیروز نقش خود در سیاست خارجی را صفر ارزیابی میکرد و سخن از مدیریت «میدان» بر «دیپلماسی» میگفت امروز به گونهای حرارت انتخاباتی به خرج میدهد که انگار رییس دولت تدارکاتچی و بیاختیار رکن رکین سیاستگذاری در کشور است.
آنکسی که باید بیش از همه از روی کار آمدن بیعرضهای چون جلیلی بترسد و طرفدار روی کار آمدن پزشکیان و ظریف باشد، علی خامنهای است و نه ملت ایران. چرا که او به مالهکشی کاربلد برای جنایات و فساد رژیماش نیاز دارد و آنهم با جدی شدن روی کار آمدن ترامپ و احزاب راستگرا در اروپا که وحشت به تن رژیم انداخته است. رژیم اگر قصد روی کار آوردن پزشکیان را نداشت و حضور او را فقط حضوری نمایشی میخواست از میان اصلاحطلبان یک قومگرا را که فارغ از تحریم انتخابات پایگاه رای قومی مشخصی داشته باشد، تایید صلاحیت نمیکرد و حتی اجازه ورود او را به دور دوم انتصابات خود نمیداد. این کار را کرد تا با مشروعیت و مشارکتی بیشتر، پزشکیان را و در عمل همه باندهای مالهکش ظریف را در موقعیت مقابله با تهدیداتی قرار دهد که با تغییر نظم سیاسی در غرب به آن دچار خواهد شد.
*سیاوش پندار استاد علوم سیاسی