ویژه خبرنامه گویا
آقای زید آبادی پس از روشن شدن شکست در سیرک انتصابات، با شتاب مقالهای با تیتر: مسئولیت تراژیک و ناخواسته" نوشته و ادعا نموده:
"این "دور دوم" چه مسئولیت ناخواسته، سنگین، هولناک و تراژیکی به دوش آن دسته از منتقدان وضع موجود گذاشت که به انحاء مختلف از زیر بار حضور در انتخابات فراری بودند! " منتشر شده در ۲۹ ژوئن در خبرنامه گویا
نخست اینکه گویا آقای زیدآبادی آشنایی درستی باکاربرد واژهها ندارند. "منتقدان وضع موجود" نه تنها فرار نکردند که با قدرت ایستادگی کردند و هردو جبهه بدنام اصلاحخواهان حکومتی شکست خورده و اصولگرایان پیشانی سفید را درهم کوبیدند. این شما و هماندیشان شما چون آقای عبدی بودید و هستید که از پذیرش حقیقت موجود در ایران فرارکرده و خود را به خواب خرگوشی میزنید. مردم دانا و دلیر ایران یکبار دیگر در یک همهپرسی "نه بزرگ" خود را بر چهره شما و رهبر متوهم و بیمار شما کوبیدند. دستِ کم آقای موسوی، بانو زهرا رهنورد، آقایان تاجزاده، مدنی و دیگر زندانیانی چون بانو نسرین محمدی و.. با استواری و دلیری خود را از اصلاحخواهان شکستخورده حکومتی جدا کرده و در این سیرک تکراری و فریبکارانه شرکت نکردند و همراه با بیشترین شمار مردم نشان دادند که دیگر نمیپذیرند بازیچه دست حکومت شوند.
جالب است که آقای زیدآبادی رای دروغین ۴۰ درسدی را به شکلی مثبت "واقعیت تازه" برآورد میکند:
"واقعیت تازه
مشارکت حدود ۴۰ درصدی و پیشتازی یک اصلاحطلب
بله. واقعیت تازهای که امید میرود به مثابه بانگی بر بالین به خواب رفتگان عمل کند. "
آقای زیدآبادی نگاهی به خود بیاندازید، به خواب رفتگان شما هستید یا آنانکه نخواستهاند دوباره بازیچه سیاستهای آخوند خامنهای و گروه شما شوند؟ آیا شما باوردارید که برای جلیلی رای سازی نشده است؟ آیا باوردارید که این حکومت که یکرگ راست در وجودش نیست شمار حقیقی رای دهندگان را اعلام کرده است؟ ببینید آقای زید آبادی اگر این رهبر منفوز امکانش را داشت رای بیش از ۴۰ درسد هم اعلام میکرد ولی خلوتی مکانهای رایگیری و آشفتگی در این سیرک چنان آشکار بود که راه چارهای نداشتند که آنرا ۳۹/۹ درسد (که شما دوست دارید آنرا ۴۰ درسد بنامید) اعلام کنند. آیا شما باوردارید که کردستان در خونخفته ۲۳ درسد رای دادهاند و یا در بلوچستان با آن کشتارها و آن وضع تراژیک زندگی بنا بر این دادههای آماری دروغین ۴۰ درسد مشارکت داشتهاند!؟
گذشته از آن گویا شما جهتیابی درست خود را نیز ازدست دادهاید. آقای زیدآبادی باهمین آمار دستساز، آنسوی شما ۶۰ درسد با قامت استوار ایستادهاند و شما آنها را درست نمیبینید و جهت دیدشما کجکی است. من امیدوارم در دور دوم مردم استوارتر باشند و فریب این ترفند کهنه را نخورند. ترفندی که عبارت است از ایجاد یک لولوی ترسناک "جلیلی" در برابر یک اصلاحخواه قلابی "پزشکیان" که به روشنی میگوید که"ذوب در ولایت است و خط قرمزش ولی فقیه است و هرگونه او بخواهد عمل خواهدکرد. " پزشکیان کجا و چه هنگام اصلاحخواه بوده است؟ بروید پیشینه پزشکیان در دوران نمایندگی مجلس را ببینید، آورنده طرح حجاب و گشت ارشاد، پشتیبانی از سختگیری بر بانوان و دختران ایرانزمین، پشتیبانی سد در سد از سپاه در مجلس با پوشیدن یونیفورم سپاه و افتخار به موشکها و پهیادهای سپاه که تنها به دردِ ویرانی در منطقه خورده است و موشک زدن به هممیهنان کُردِ آواره و بیپناه ما در اقلیم کردستان عراق. پزشکیانی که خود میگوید در میدانِ عمل گوش به فرمان رهبر است در حقیقت فرقی با جلیلی ندارد. از دیدِ من جلیلی بیاید بهتر است چون هم مردم و هم جامعه جهانی تکلیف خود را میدانند و او آسیب به حکومت کودککش اسلامی را آسانتر کرده و جبهه جهانی علیه حکومت اسلامی را به سود آزادی مردم ایران نیرومندتر میکند. به بازی گرفتن پزشکیان ترفندی است تنها برای به درازا کشاندن عمر این حکومت نه گامی برای بهبود وضع مردم زیرا برای آخوند خامنهای آنچه که کوچکترین اهمیتی ندارد وضع مردم است وگرنه چه حاکمی دستور شلیک عمدی به هواپیمای مسافربری را میدهد با آن سه روز انکار شرمآور؟ چه حاکمی دستور تیراندازی عمدی به چشم جوانان کشورش را میدهد یا دستور یورش با مواد شیمیایی به کودکان در آموزشگاههایِ دخترانه را که در تاریخ پیشینه ندارد و از جنایتهای ماندگار آخوند خامنهای و فرزند تبهکارش مجتبا است؟
کار ایران ولی از این بازیها و نمایش سیرکها گذشته است. لُب سخن ـ که البته چون شما در ایرانید توان گقتن آن را ندارید ـ این است که تا آخوند متوهم، بیمار و چون کودکی لجوج، ناپاسخ گو و دخالتکننده در همه زمینهها حتا زندگی شخصی مردم بر سر کار و رهبر است، ایران جز ویرانی به خود نخواهد دید. هر یک روز عمر بیشتر این حکومت به بهای نابودی آب، هوا، خاک، جنگل و از دست رفتنِ سرمایههای مادی و معنوی کشور خواهد بود و دستآورد دیگری نخواهدداشت.
آقای زیدآبادی مطمئن باشید اگر رهبر متوهم بخواهد پزشکیان را نیز از آن صندوق بیرون بیاورد یا نیاورد، رای شما اندک تاثیری نخواهد داشت جز اینکه شما را یکبار دیگر به سادگی به بازی گرفتهاند.
یک نکته میتواند به پزشکیان یاری کند که سر از صندوق معجزه رهبر بیرون بیاورد و آن توجه به وضع بسیار خراب حکومت چه در منطقه و چه در سطح جهان است. با چهره آرایش شده پزشکیان به عنوان یک اصلاحخواه شاید چون دوران خاتمی برنامه این باشد که او را نیز راهی بازیای چون گفتوگوی تمدنها کنند تا شاید از مهلکه مرگی که به زودی درآن گرفتار خواهند آمد، برهند. خطر جنگ اینبار جنگِ رو در رو با اسراییل است که اگر پیش آید دیگر حکومت و خامنهای از آن راه گریزی نخواهند داشت و نمیتوانند خود را پشت مزدوران و نیروهای نیابتی پنهان کنند. اگر چنین شود بیگمان با توجه به قتل و کشتار و ویرانی و آشوبی که حکومت اسلامی درمنطقه و جهان به وجود آورده و سببِ بیزاری جهانیان شدهاست، آمریکا و اروپا نیز به پشتیبانی از اسراییل خواهند پرداخت. اگر جنگی دربگیرد هیچ روشن نیست حکومت و سرداران پوشالی بدون پشتوانه مردمی، امری که دیگر برکسی پوشیده نیست، حتا بتوانند یکی دو ماه سرپا بمانند. من به عنوان یک ایرانی خواستار جنگ و نابودی زیرساختهایِ میهنم نیستم ولی منش و روش حکومت اسلامی ولایتزده سالها است که در این راه پیشرفته است و این خطر را آفریده است.
خطر جدی دیگر برایِ حکومت بهکار انداختن مکانیسم ماشه است که همه تحریمها دوباره بازگردانده خواهد شد که به کام رانتخواران و مفتخورانی است که تا کنون از این تحریمها تغدیه کرده، بهره برده و فربه شدهاند. اینکه شاید پزشکیان مرهمی بر زخمهای التیام ناپدیر رهبر بیمار بشود که او را جلو بیاندازد تا با امروزوفردا کردنها شایدگرهی از گره کور سیاست ویرانگر بیرونی حکومت بازکند؛ سیاستهایی که همه دستپخت نادانیهایِ خود رهبر است و آسیبهای جدی به ایران وارد نموده است. این میتواند انگیزه رویِ کار آوردن پرشکیان بشود که از دیدِمن دردی دوا نخواهد کرد چون تا خواستههای آژانس انرژی اتمی برآورده نشود این خطر همچنان در برابر حکومت اسلامی قرار دارد. درونمایه حکومت ولی نمیتواند چنین روندی را بپذیرد زیرا یکی از نتیجههای پذیرش خواستههایِ آژانس شفافیت و دست برداشتن از پنهانکاری، دروغ گویی و فتنهگری است که سرشت و بافت حکومت اسلامی است و شدنی نیست.
شگفت است که آقای زیدآبادی شرکت تنها ۳۹/۹ درسد را پیروزی مخالفان و براندازان به حساب نمیآورد و به شکلی کودکانه میگوید اگر ۳۰ درسد بود، میشد چنین برآوردی کرد که "تحریم گرفته است. " بخوانید:
"با این نرخ مشارکت که البته هیچ افتخاری برای حکومت ندارد، اپوزیسیون برانداز هم نمیتواند اعلام پیروزی کند. اگر مشارکت به زیر ۳۰ درصد سقوط میکرد، آنگاه میشد ادعا کرد که که تحریم گرفته است. "
آقای زیدآبادی شاید معنای پیروزی هم دیگر شده باشد که ۶۰ درسد "نه کوبنده" به حکومت، از دیدِ شکستخوردگان اصلاحخواه حکومتی پیروزی برآورده نشود. همه این موضوع به شرطی است که ما پذیرفته باشیم نزدیک به ۴۰ درسد در این سیرک شرکت کرده باشند.
سالها من و هماندیشان، سادهترین و مسالمتآمیزترین راه را به حکومت پیشنهاد دادیم که رفراندمی را با کنترل نهادهای حقوق بشر جهانی بپذیرد که آخوند خامنهای چون میداند نتیجه چه خواهد بود، هرگز نپذیرفته است و حتا اینک با عنوان کردن عدم درک وفهم مردم، آشکارا به مردم توهین هم میکند.
***
کرشمه آمدن آقای زیدآبادی برای یک قاتل پیشانی سفید و منفور چون شیخ مصطفی پورمحمدی، دیگر اوج سقوط و ارزش یک اهل اندیشه و قلم بهدست است. افسوس از شما آقای زیدآبادی. آیا گاه سکوت کنید بهتر از این نیست که چنین خود را هدر بدهید!
کوروش گلنام
![Masoud_Noghrehkar_3.jpg](https://news.gooya.com/2024/07/03/Masoud_Noghrehkar_3.jpg)
گربههای مرتضی علی، مسعود نقره کار
![Taraneh_Javanbakht.jpg](https://news.gooya.com/2024/07/02/Taraneh_Javanbakht.jpg)
انقلاب ادامهدار زنان در ایران، ترانه جوانبخت