علیرغم عجز و ناله و التماسهای خامنهای و تلاشهای گسترده باندهای مختلف اصول گرایان و ورود فعال اکثریت اصلاح طلبان به صحنه گرم کردن تنور انتخابات، مردم از پیمان خود با پیام جنبش زن زندگی آزادی که «نه» به کلیت جمهوری اسلامی است، پا پس نکشیده و با تحریم انتخابات و حضور نیافتن پای صندوقهای رای، پاسخی قاطع و دندان شکن به خامنهای و نوچههای اصول گرا و اصلاح طلب او دادند.
اصلاح طلبان که علیرغم ادعاهای اصلاح طلبی، موضع گیریها و فعالیتهایشان عمدتا نه در جهت «اصلاح» نظام که در جهت «صلاح» نظام است و همیشه در بزنگاهها و در مقاطعی که رژیم در تنگنا و زیر ضربات مردم قرار گرفته به یاری خامنهای شتافته و مردم را در برابر خشونتها و سرکوب سگهای هار خامنهای تنها گذاردهاند، اینبار هم مثل همیشه شال و قبا و عمامه و کت و شلوار کردهاند و میمون سیرک انتخاباتی خامنهای شدهاند.
جیغ و دادها و گلو پاره کردنهای افرادی نظیرظریف در داخل و استدلالات بی مایه و مضحک اصلاح طلبانی چون ابراهیم نبوی در خارج، نه تنها اکثریت مردم ایران که حتی بخشی از دوستان اصلاح طلبشان را هم نتوانست به پای صندوقهای خدعه و نیرنگ خامنهای بکشاند.
اگر خوش بین و کمی هم ساده لوح باشیم و ارقام اعلام شده توسط رژیم را باور کنیم که بسیاری آنرا سه برابر آمار واقعی میدانند، باز نتیجه این رای گیری، چیزی نیست به جز پیروزی مردم معترض و شکست تلاشهای اصول گرایان و اصلاح طلبان. بگونهای که خامنهای آنرا برخلاف انتظار میداند و آشکارا از آن دلخور است.
خامنهای با شامه قوی ضد انقلابی، در بزنگاهها و در مقاطعی که نظام در خطر است، از یکطرف خطر را به درستی احساس و از سوی دیگر شیوه مقابله با آنرا منطبق با شرایط برنامه ریزی میکند. فرو رفتن بیش از پیش نظام در باطلاق ناکارامدیها، عدم مشروعیتها و انزوای جهانی و تشدید روزافزون این بحرانها در مدت کوتاه ریاست جمهوری رئیسی، خامنهای را متقاعد ساخت تا اینبار سیرک انتخاباتی را با اجازه ورود دادن به مهرهای از اصلاح طلبان که بینهایت بی خطر و سرتاپا مطیع است، گرم نگه دارد و نتیجه نهایی آنرا هم خود رصد کند.
مردم ایران رژیم خامنهای را سه طلاقه کردهاند و محلل پزشکیان هم این عروس را به خانه برنخواهد گرداند. این تلاش در گام اول با شکست مواجه شده است و در ادامه هم جز شکست چیزی در بر نخواهد داشت. تلاشهای اصلاح طلبان در جهت سیاه و سفید جلوه دادن جلیلی و پزشکیان و کشاندن مردم به پای صندوقها همچون دور اول بی نتیجه خواهد بود.
کارنامه زندگی سیاسی و گفتهها و اعمال هر دو کاندیدا و بخصوص تاکیدهای اخیر پزشکیان در مناظرههای انتخاباتی بر سرسپردگی کامل به خامنهای و اجرای بی چون و چرای دستورات او، خامنهای را در مقابل انتخابی آسان و بدون ریسک قرار داده است. انتخابی که شاید در هیچیک از ادوار انتخابات ریاست جمهوری گذشته، برایش تا این حد بدون هزینه نبوده است. انتخاب هر کدام از این دو کاندیدای باقیمانده برای او بسیار کم اهمیت تر از میزان مشارکت مردم در انتخابات است. هدف اصلی و آرزوی خامنهای در این دوره از انتخابات و بویژه در دور دوم آن، کشاندن بیش از پیش مردم به پای صندوقها است. چیزی که شاید در یک قرارداد نوشته نشده، بین خامنهای و پزشکیان بسته شده تا پزشکیان همانگونه که آشکارا به زبان آورد، برای کشاندن مردم به پای صندوقها به صحنه آمده باشد و خامنهای هم قول داده باشد که بین انتخاب جلیلی و پزشکیان فرقی قائل نشود.
اکنون به درستی میتوان دید نقش اصلاح طلبان در لولو نشان دادن جلیلی، و امیرکبیر و مصدق نشان دادن پزشکیان تا چه میزان در جهت خواسته خامنهای و نهایتا نجات رژیم از منجلاب هولناک عدم مشروعیت است.
بیشک مردم ایران فریب دسیسه خامنهای و اصلاح طلبان را نخواهند خورد و برای انتخاب یکی از دو لولو به پای صندوق رای نخواهند رفت. آنها ۴۵ سال است که پیگیرانه در حال مبارزه با دیو جمهوری اسلامی هستند و بویژه بعد از جنبش عمیق، آگاهانه و رادیکال زن زندگی آزادی فریب لولو تراشیهای اصلاح طلبان که خود بخشی از این رژیم و بازیگر نقش محلل آن هستند، را هم نخواهند خورد. مردم با صدای بلند فریاد میزنند و به جلیلی و پزشکیان و خامنهای و به کلیت رژیم نه میگویند.
محمود زهرایی