اگر کسی از من مصداق «وسط بازی» و «بند بازی» و «ژانگولر بازی سیاسی» با جمهوری نکبت اسلامی را بخواهد، بلافاصله صادق زیباکلام را معرفی می کنم.
بحمدالله، بازی انتخابات تمام شد و ما حالا می توانیم با خیال راحت به کارهای مهمی که باید در مقابل حکومت اسلامی انجام دهیم بپردازیم.
این جور رویدادها در جمهوری نکبت یک فایده ی بزرگ دارد و آن مشخص شدن سینه زنان و علم کشان (قدیم ها به این جور آدم ها، با عرض معذرت آفتابه پر کن هم می گفتند) جمهوری اسلامی ست که در مقابل مردم مثل سوپرمنی که دارد با این نظام مبارزه می کند ظاهر می شوند و سر بزنگاه حرف هایی می زنند و کارهایی می کنند که ماهیت عوضی شان برای همگان -هر چند به طور مکرر- مشخص می شود.
چپ ها، کمونیست های درب و داغون، پیرمردهای مبارز علیه امپریالیسم جهان خوار که با عصا و ویلچر در حالی که دندان های مصنوعی شان در دهان جا به جا می شود و آب دهن شان به اطراف می پاشد شعار مرگ بر امریکا و زنده باد شوروی سابق می دهند، اصلاح طلبان له شده ی حکومتی که از سوابق قشنگ شان فقط قیافه ی منحوس و حال به هم زن شان باقی مانده، فیلسوف ها و فیلسوفک های داروسازی که به وقت آرامش درس مولانا و حافظ می دهند و به وقت بحران وارد میدان می شوند و با زبان قرن هشتم نهم هجری اسراییل جنایتکار را در هم می کوبند و دو بیت هم در مظلومیت فلسطینی ها از دواوین شونصد سال پیش نقل می کنند، ورزشکارها و سلبریتی های دوزاری مثل یارو کشتی گیر در همه جا حاضر و بانوی گرد و تپل با صورت صافکاری و بتونه شده و کرست لاغری، وزیر خانم باز فرهنگ سابق با قیافه ای که با دو تُن عسل هم نمی توان آن را خورد، خلاصه همه ی این ها با مردی با عبای قهوه ای شده،،، یا در حوزه ی حسینیه ارشاد (انگار سر کوچه شون حوزه نیست که پا میشن میرن تا جاده قدیم و حسینیه ی مزبور!) یا در کنسولگری و سفارت خارج از ایران حاضر می شوند و خود واقعی شان را نشان می دهند.
حالا، این جناب «دکتر» که فرق نروژ و سوئد را نمی داند و در تلویزیون های اپوزیسیون هم دائم نطق غرا می فرماید، نه تنها رفته رای داده بلکه با حمید نوری آدمخوار عکس یادگاری گرفته که دست اش درد نکند.
بالاخره این همه هزینه بابت انتخابات تقلبی از جیب ماها می کنند بالاخره یک خیری باید به ما برسد! اینطور نیست؟! :)