امروز تا هنوز همه آبها از آسیاب نیفتاده، و تا هنوز تنورۀ انتخابات ولرم است بهتر است به دیگ داغی سرکشی کنیم که روی این تنور جوشیده و تویش، به کمک یکی از بزرگترین معجزات قرن، یک آشی پختهاند که دو وچب روغن رویش شناور است. مهم نیست اگر این آش برای ما نجوشد، مهم همان معجزه است. پس بهتر است کمی از آن بچشیم و همراه با «امتِ همیشه درصحنه» از آن کیفور شویم و دعا دعا کنیم که انشاالله اینکه توش افتاده بز باشد و این هم آش بزباش.
افسوس، که یک مشت نمکنشناس، اسم این آش معجزه آسا را گذاشتهاند مهندسیی «انتصخابات»! اینست که تا ما میآییم با آقای مهاجرانی و جناب سروش دباغ و خانم فصیحی و... همسفره شویم، یک عدۀ از خدا بی خبر تا صدای ملاقههای اعجاز را میشنوند، میگویند این صدای کوس رسواییی پیشواست که، اینبار، با سر و صدایی مهیبی از بام بیت رهبری افتاده وسط میدان. انگار نه انگار که اینجا پای یک معجزه در میان است. خوشبختانه مردم که خواه ناخواه، نخود همین آشند، سرِ ضرب، دستاورد این معجزه را «ضریب جهمور» نامیدهاند! اما انگار براندازان، کم باشند که یک مشت ساس هم از توی خود حکومت پریدهاند وسط تا با ضداطلاعات، این معجزه سیاسی را ماست مالی کنند.
و اما همه این حکایت از آنجا شروع شد که همینکه نتایج دور اول «انتخابات» را سر چارسوق جهان جار زدند، بلافاصله چندتا ریاضیدان زرنگ، انگشت به دهان ماندند که چرا همه آرا مضرب ۳ است؟ آخر، اینکه پنج تا عددِ تصادفی، همه، بر ۳ بخش پذیر باشند، نسبت اعجازش از معجزۀ امامانی که به قول آخوندها با سوسمار و کفتر و شیر و فیل حرف میزنند کمتر نیست! بلکه، باید گفت، هیچ مدرکی بهتر از همین دو دوتا چهارتای ریاضی نمیتواند اعجاز یک حکومت الهی را ثابت کند! اما با اینکه این اعجاز قرن، باعث شده دود از کله دانشمندان بلند شود، یک عده که توی عمرشان دود چراغ نخوردهاند همصدا با ساس (سازمان اطلاعات سپاه) شروع کردهاند به گل آلود کردن آب که کدام آش کدام ماش؟ کدام معجزه؟ حتی جناب عباس عبدی در همان دور اول اعلام کرد: «این شُبَهات، هم به لحاظ ریاضی و هم به لحاظ واقعی، هیچکدام اعتباری ندارد». اما شکی نیست که اگر سرقابلمۀ ویروس یابِ سپاه را هم به سمت این آشی که برای ملت پختهاند بگیرید شروع میکند به بیق و ویق کردن! چون آغا جان، اصل دو دو تا چهارتا، شوخی بردار نیست و نمیشود اسمش را گذاشت «شُبَهات بیاعتبار و غیرواقعی»! بهترین نشانۀ این اعجاز هم همین است که همین اعداد که گویا چندان هم «عددی نیستند»، آب در خوابگه مورچگان ریخته! زیرا اگر فقط حدود هشت میلیون در دور اول انتخابات شرکت کرده باشند (دقیقاً: ۸۱۷۸۳۸۵) و این عدد به معجزتی سه برابر شده باشد و به بیست چهار میلیون نفر رسیده باشد (یا دقیقاً همانجور که اعلام شده: ۲۴۵۳۵۱۵۵) بهترین مدرک برای درستیی اعجاز آخوندی ست! اما یک مشت پخمه سالارِ حکومتی، به جای دریافتن این معجزۀ قرن، ترس ورشان داشته و به دست و پا افتادهاند که الآن است که مردم ایران بفهمند چه اندازه وضع رژیم (از اصولگرا تا اصلاح طلب) شل و ول و آبکی است. و آن پنجاه میلیونِ دیگر که رأی ندادهاند یکهویی قدرت خود را کشف کنند و تا بیایی بجنبی یک خیزشِ همگانی از نارضیان بریزد توی خیابان و این حکومت پرمعحزه، سرِ یک روزه، کله پا شود! همین اوهام، چنان لرزهای بر اندام اینها انداخته که ترجیح میدهند این معجزۀ الهی را منکر شوند!
اما تیزهوشان نیک میدانند که حکمتی در این معجزۀ حضرت مجتبی (ع) نهفته که کل آرای مأخوذه در دور اول بشود ۲۴۵۳۵۱۵۵ (یا بیست و چهار میلیون و پانصد و سی و پنج هزار و صد و پنجاه و پنج) که مضرب ۳ است (یعنی بخش پذیر بر ۳). آخر، برخی از علمای حوزه قم هم گفتهاند اصلا این عدد ۳ یک عدد مقدسی ست! (شاید به نشانۀ «سه طلاقه کردن» لیبرال بازی!). چه برسد به اینکه یکایک آرای شمرده شده هم مضرب ۳ باشند! البته، ریاضیدانان که هی از کلهشان دود بلند میشود، به ما اطمینان میدهند که اگر فقط یک عدد انتحابی، تصادفاً مضربِ ۳ باشد، اسمش معجزه نیست؛ چونکه از هر ۳ عددی که الکی یا تصادفی بنویسید، یکیش احتمال دارد مضرب ۳ باشد. یا احتمالش یک سوم است (یعنی یک تفسیم بر سه = ۰. ۳۳). اما قضیه معجزۀ حضرت مجتبی (ع) که مثل مشت محکمی با ضربتی سه ضربی بر دهن براندازان فرود میآید این است که نه یکی بلکه آرای هر چهارتا کاندیدای دور اول، همه از دَم، مضرب سه است (پزشکیان ۱۰۴۱۵۹۹۱ رأی؛ جلیلی ۹۴۷۳۲۹۸ رأی؛ قالیباف ۳۳۸۳۳۴۰؛ پور محمدی ۲۰۶۳۹۷ رأی) و حتی شمارۀ آرای باطله هم (۱۰۵۶۱۵۹). از اینجاست که عیش همه منکران معجزه منغض میشود. چون اینکه پنج تا عدد همه تصادفاً مضرب سه باشند احتمالش «یک سوم به توان پنج» است (یعنی باید پنج بار یک سوم را در هم ضرب کنیم) که برابرمیشود با یک دویست و چهل و سوم (۱/۲۴۳). یعنی احتمال چنین واقعهای حدود چهار هزارم (۰. ۰۰۴) است یا چهار دهم درصد (۰. ۴٪) که امکان اینکه معجزهای در کارش نباشد بسیار کم است!
در اینحاست که منکران معجزات حضرت مجتبی (ع) شاید دچار شک شوند و دل دل کنان دست به دامن ماشین حساب شوند مبادا که مو لای درز این معجزه برود و این اعداد واقعا مضرب ۳ نباشند! اما آنانی که معجزات ریاضیات دبستانی را فراموش نکردهاند، شاید یادشان بیاید که برای این کار، کافیست با یک حساب سرانگشتی، تک تک ارقام یک عدد را با هم جمع کنیم تا ببینیم آن عدد به ۳ بخش پذیر است یا نه. مثلا اگر «بدون هیچ دلیلی» کل آرای آقای جلیلی در دور اول، یعنی ۹۴۷۳۲۹۸ را بسنجیم: اول از همه، رقمهای ۹ و ۳ که بر سه بخش پذیرند را کنار میگذاریم، بعد میرویم سراغ رقمهای ۷ و ۲ که جمع ایندو هم میشود ۹، پس ایندو هم میروند کنار. حالا میمانَد ارقام ۴ و ۸ که جمعشان میشود ۱۲ که اینهم بر سه بخش پذیر است. پس کل آرای جلیلی، بدون هیچ دلیلی، مضرب ۳ است. حالا اگر باز هم باور نمیکنید از ماشین حساب بپرسید!
همه میدانند که معجزاتی از این دست، فقط در یک کشور امام زمانی دیده میشود و بس. مثلا به نتایج انتخابات رییس جمهوری آمریکا در چهار سال پیش نگاه بفرمایید: آرای بایدن مضرب ۳ نیست (۸۱۲۸۳۵۰۱) فقط آرای ترامپ تصادفا مضرب ۳ شده (۷۴۲۲۳۹۷۵) اما آیا این هم معجزه است؟ نه! چون، اینکه فقط یک عدد مضرب ۳ باشد احتمالش کم نیست (یک سوم) اما دیدید که در کشور امام زمانی، با پنج عددِ رویروییم. که همه از دَم مضرب سهاند!
بدبختانه، ناشُـکریهای ما، و یا اینکه جناب عبدی این معجزه دورِ اولِ انتخابات را از «شبهات غیر واقعی و بی اعتبار ریاضی» خوانده بود، گویا حسابی باعث دلخوری حضرت مجتبی (ع) شده بوده که دیگر معجزه بی معجزه! این شد که همه باورمندان، در دور دوم انتخابات، اولش بد جوری توپوزی خوردند که دیگر نشانی از مضرب ۳ درشمارش آرای پزشکیان ندیدند-- آنهم در آرای همچو آدم ولایت مداری که زمانی عضو انجمن اسلامی دانشگاه تبریز و از اولین پیشگامان انقلاب فرهنگی بوده و حالا هم بندۀ پیشوای مسلمین جهان است؛ آنهم از آقای جلیلی که بدون هیچ دلیلی از این معجزه الهی محروم شده. البته اینرا هم میدانیم که حضرت مجتبی (ع)، معجزهاش را یک جوری دستکاری کرده که کسی نفهمد چطوری آرای مردم دولا، سه لا شده! اما به قول یکی از بزرگان امنیتی، یعنی جناب عباسی (منظور حمید عباسی مشهور به حمید نوری است و نه عباس عبدی): «آی آشتی آشتی آشتی / بشیم سوارکشتی!» یعنی باید از شُبهۀ معجزه پرهیز کنیم و با این واقعیت آشتی کنیم که هیچ معجزهای در کار نبوده! اما صبر کنید! تا میآییم این قَسَمِ حضرت عباسی را باور کنیم که والا بلا معجزهای در کار نبوده و در دور دوم و واقعا سی میلیون رفتهاند پای صندوق انتخابات، یکهو دُمِ خروسِ معجزۀ قرن دوباره میزند بیرون؛ زیرا جناب حضرت مجتبی (ع) یادش رفته در شمارش آرای کل هم معجزۀ ضریب ۳ را وارد نفرماید! این است که ستاد اسلامیی وزارت کشور هم، از همه جا بی خبر، ساعت به ساعت، همین شمارش معجزه آسای کل آرا را تکرار کرده و در تاریخ به ثبت رسانده:
ساعت ۲: ۳۱ آرای شمرده= ۲۵۴۷۳۸۱// ساعت ۳: ۳۷ آرای شمرده= ۹۶۹۹۸۴۳// ساعت ۴: ۰۷ آرای شمرده=۱۳۵۵۰۲۸۰// ساعت ۵: ۰۵ آرای شمرده= ۲۰۶۱۱۹۷۱// ساعت ۵: ۳۵ آرای شمرده = ۲۳۴۶۴۱۳۸// ساعت ۶: ۴۵ شمارش نهایی = ۳۰۵۳۰۱۵۷
همه این شش عدد هم تصادفاً مضرب سهاند! یعنی این معجزۀ حضرت مجتبی (ع) از اولی هم معجزهتر است! تازه، آرای باطله دور دوم هم مضرب سه است (۶۰۷۵۷۵). حالا باز هم معجزات را منکر شوید و بگویید شبهات است و خلاف واقع! کاری هم به این نداریم که اگر یک مشت آدم، با دست خالی، هر از یک ساعت هفت میلیون رأی بشمارند و بدون حتی یک عدد کم و زیاد، یا لغزش عددی، نتیجه همه اعداد دقیقاً مضرب ۳ بشود، خودش یکپا معجزه است!
القصه، دوباره سر و کلۀ دودیی ریاضیدانان پیدا میشود تا توضیح دهند: اینکه هفت شماره مختلف همه تصادفاً مضرب ۳ از آب در آیند، احتمالش «یک سوم به توان هفت» است یا ۱ روی ۲۱۸۷ (یا کسر۱/۲۱۸۷). که اگر معجزه نباشد احتمال وقوعش بسیار ناچیز است؛ یعنی با احتمالی بسیار ناچیز، معادل حدود پنج ده-هزارم (۰. ۰۰۰۵). چه برسد به اینکه نتایح دور اول را با دور دوم رویهمرفته حساب کنیم یعنی ۱۲ عدد که همه تصادفا بر سه بخش پذیر باشند که احتمالش میشود دو میلیونیم یا ۰. ۰۰۰۰۰۲
حالا اگر باز باور ندارید که اینها معجزه است، معلوم میشود معجزات دیگر را هم قبول ندارید. پس حتما میخواهید منکر شوید که پیشوای انقلاب توی نوزادی، همینکه آمدهاند نافش را ببرند، مثل حضرت عیسی زبان باز کرده، و یا در ایام جوانی چنان که افتد و دانی، برای آنکه نمازش قضا نشود از قطاری که با سرعت میرفته پریده بیرون! بیخود نیست که این پیشوای بزرگ، برای خرفهم کردن ما مجبور شده بفرماید: «این مردم عزیز... صندوقهای انتخاباتی را در دومرحله با بیش از ۵۵ میلیون رأی انباشتند»
این کلمات گوهربار دیگر، عین «ریاضیات واقعی» ست که هیچ شُبه مُبههای هم تویش نیست! و چنین نبوغ معجزه آسایی به کلۀ هیچ ریاضیدانی هم خطور نمیکند! یعنی اگر مثلا یک نفر، هم در دور اول و هم دور دوم رأی داده باشد، پس این میشود «دو نفر» یا «دوتا رأی». پس، مجموع رای دو دوره هم میشود ۵۵۰۶۵۳۱۲ یعنی معجزه اصلی این نیست که این مجموع هم مضرب ۳ است بلکه معجزه در این است که حضرت پیشوای مسلمین اگر نمیخواست فروتنی کند، میتوانست آمار همه انتخابات معجزه آسای «ضریبجمهوری» در همین چهل و اندی سال را جمع کند و بگوید امت شهید پرور چهار صد میلیون رأی دادهاند به جمهوری اسلامی. وانگهی، چه معحزهای بالاتر از این که آن ۱۰ میلیون رأی دهنده (یا ۱۰۱۷۶۷۱۹) در دور دوم، حدود ۱۶ میلیونشان به اقای پزشکیان رأی دادهاند! بدون ارج نهادن به همین معجزات است که شاید دلخور شوید که چرا رییس حمهور جدید، به یاد ایامی که عکس آغای خمینی را توی ماه دیده بوده، رفته سر قبر پیشوای بزرگ و اعلام کرده: «اول باید از مقام معظم رهبری تشکر کنیم که قطعاً اگر ایشون نبود من تصور نمیکنم اسم ما، به این راحتی، از این صندوقها در میآمد!» و منظور از «راحت» همان معجزۀ ضریب ۳ است! اما خوب، مگر دروغ میگوید؟ یعنی براندازان توقع دارند او به جای امام زمانه از مردم تشکر کند ویا چون اسم خانوادگیاش زمانی «پوزیده» بوده، حالا هم باید از مردم پوزش بطلبد! اما اسم او که» پوزنده» (یعنی پوزش خواه) نبوده بلکه پوزیده-- یعنی همه مردم باید از او پوزش بخواهند که با اینهمه از خودگذشتگی دست به دامن آل مجتبی شده تا از توی صندوق درش بیاورند!
حیف که این براندازان به همه معجزات قرن پیله میکنند. و کم مانده که منکر شوند که در سال ۱۳۵۷، عکس آغا افتاده بوده توی ماه و دلیلشان هم اینست که فرنگیان قدیمی میگفتهاند این عکس قاببل است که افتاده توی ماه! یا همینش مانده که بزنند زیر معجزاتی مانند حرف زدن مورچه، و هدهد و سوسمار شیر و کفتر و فیل! یا منکر وجود جن و از مابهتران شوند یا بگویند کرۀ ماه هم هرگز شقه نشده! اما ماها که فرای این «شُبَهات» و شکیاتم تازه دوزاری مان افتاده کهای دل غافل، چه نشستهای که مبادا پیشتر هم حضرت مجتبی (ع) از ایندست معجزات داشته و ما شستمان هم خبر دار نشده بوده! این است که آزمایشی میرویم به سراغ انتخاباتِ سه سال پیش حضرت رییسی که همیشه سوار بر «لوکوموتیر» انقلاب بود و در کنار همکار شریفش حمیدنوری، اولین کسی بود که کشف کرد تلفظ صحیح آمبدوزمان (ombudsman) یا «بازرس مردمی» همانا «انگوزمان» است. اما به شمارش آرای آن انتخابات که میرسیم دیگر ریاضیدانان هم فیوز میپرانند چون در آن انتخابات با چهارتا عدد روبروییم که تصادفا، به ترتیب، مضرب ۲، ۳، ۴ و ۵اند. از این قرار
هاشمی: ۹۹۹۷۱۸ رأی (مضرب ۲)؛ همتی ۲۴۲۷۲۰۱ (مضرب ۳)؛ رضایی ۳۴۱۲۷۱۲ (مضرب ۴)؛ رئیسی ۱۷۹۲۶۳۴۵ (مضرب ۵).
اما بدبختی اینجاست که تا میآییم براندازان را راضی کنیم که کوتاه بیایند سر وکلۀ پخمههای اطلاعاتی رژیم هم پیدا میشود که برای آنکه این معجزات را لوث کنند شروع میکنند به موش دوانی و گل آلود کردن آب که: نخیر! در انتخاب پزشکیان (فرزند پوزیده) ضریب ۷ درکار بوده، نه ۳. چرا که آرای کل دور دوم (۳۰۵۳۰۱۵۷)، همچنین آرای پزشکیان (فرزند پوزیده) (۱۶۳۸۴۴۰۳) غیر از ۳، بر ۷ هم بخش پذیر است. خوب، این همهاش یعنی دوتا عدد مضرب ۷! بقیهش چی؟ برای جبران، پخمههای ساس، شمار رسمیی آرای باطله را هم در پیامهای مردم فریبانۀ خود، از عدد ۶۰۷۵۷۵ (که مضرب سه است) عوض کردهاند به ۶۰۷۵۶۵ تا به جای مضرب ۳، بشود مضرب ۷. البته از حضرت مجتبی (ع) چنین معجزاتی بعید نیست اما اول باید بشود نشانههای بیشتری از معجزۀ ضریب هفتی او را دید. ولی گویا هر چه ساس (سازمان اطلاعات سپاه) زور و ضرب زده، بیشتر از دوتا عدد مضرب ۷ پیدا نکرده. که احتمالش برابر است با «یک هفتم ضربدر یک هفتم» یا «یک چهل و نهم» (۱/۴۹) یعنی حدود دوصدم (۰. ۰۲) یا ۲ درصد. که البته معجزه چندانی نیست. پس نباید فریب این معجزۀ دروغین ساس (سازمان اطلاعات سپاه) را خورد.
اما طفلی ساس هم دلائل خود را دارد، همانجور که گفتیم، براندازها ترس توی دل اینها انداختهاند که شاید یکهو معجزهای بشود و مردم کارد به استخوانشان برسد و این رژیم فاشیسم آخوندی را همراه با پیشوای آن به زیر بکشند تا آنجا که سپاه اس اس آخوندی و دیگر نیروهای سرکوبگر فاشیسم (مانندگروه توفنده بسیح، پیرهن قهوهایها = پیرهن شخصی ها) در برابر امواج میلیونیی مردم مجبور به عقب نشینی شوند و دیگر جرأت نکنند کشت و کشتار کنند و یا شاید خرمذهبیها هم بفهمند که رهبرپرستی برابر است با همان «شِرک» یا گناه کبیرهای که خدایشان هم گفته نمیبخشد! اما ما اطمینان داریم که تازمانی که معجزات حضرت مجتبی (ع) ادامه دارد که شمارش آرا را دستکاری کند و تا زمانی که رییس جمهور پزشکیان (فرزند پوزیده) پوزه به درگاه پیشوای بزرگ بکشد و سپاه هم هی بزند بکـُشد.... آب از آب تکان نمیخورَد و کسی هم جز یک مشت معترض جرأت نمیکند جیک بزند!
حنظل
لمپنها در خدمت دیکتاتورها و مستبدان، ش. بابکان
انتخاب پزشکیان و فرصتهای پیش رو، پانتهآ مدیری