هوس شنود!
احمد زیدآبادی
یک زمانی من مذاکرات مقامهای ایرانی با همتایان خارجی آنها را شنود میکردم. داستان عمدتاً به دورۀ شیخ حسن روحانی اختصاص داشت دورهای که از یک جهت شنود ساده بود و از جهت دیگر خرج زیادی هم نداشت. در دورۀ مرحوم رئیسی شنود سادهتر هم شد اما خرج و تاوان زیادی داشت و بنابراین من از خیرش گذشتم.
حالا با روی کار آمدن دکتر پزشکیان باز هوس شنود به سر من زده است. حالا دیدار آتی او با سرگئی شویگو دبیر شورای امنیت ملی روسیه را پیشاپیش شنود میکنم تا ببینیم چقدر تحمل میشود.
پزشکیان: چطوری داداش؟ تو این شلوغ پلوغی چی راه افتادی اومدی اینجا؟ نمیدونی من سرم شلوغه؟ از یک طرف این عملیات انتقام از ترور هنیه و از آن طرف، انتخاب کابینه امانم را بریده! فرصت نفس کشیدن ندارم. همه هم میخوان باهام ملاقات کنن و بهم مشورت بدن! اگه وقت ندی که دلخور میشن، اگه وقت بدی میآن همین حرفایی را میزنن که هزار بار شنیدم. حالا تو اومدی اینجا وقت منو بگیری برای چه؟
شویگو: من اتفاقاً به دلیل همین مسائل به تهران سفر کردهام.
پزشکیان: به دلیل کدوم مسائل؟ انتخاب کابینۀ من چه ربطی به شما داره؟
شویگو: نه. منظورم کابینه نیست، بحث حمله به اسرائیل است.
پزشکیان: خب این یکی هم چه ربطی به شما داره؟
شویگو: امنیت و ثبات منطقه روی همۀ کشورها اثر میذاره. روسیه به عنوان یک قدرت جهانی از وضعیت خاورمیانه اثر میپذیره.
پزشکیان: حالا حرف حسابت چیه؟
شویگو: ما در شورای امنیت ملی روسیه به این نتیجه رسیدیم که جنگ ممکنه فراگیر بشه و این منافع کشور ما را به خطر میندازه.
پزشکیان: به خطر میندازه؟ من فکر کردم اومدی بگی همچین بزنین که از جاش بلند نشه و تمام منطقه به هم بریزه!
شویگو: چراهمچین فکری کردین؟
پزشکیان: چون هر چی تا حالا تو این روزنومههای ایرونی خواندم و یا از ماهواره ها شنیدم همهاش میگن روسیه دنبال آتشافروزی در منطقه است تا در اوکراین دست بالا را داشته باشه.
شویگو: اینها همهاش پروپاگانداست! باور نفرمایید عالیجناب! ما با اسرائیل روابط حساب شدهای داریم گرچه با هم مشکلاتی هم داریم. از طرفی، با عربستان و کشورهای خلیجی...
پزشکیان: خلیج فارس!
شویگو: بله خلیج فارس. چی داشتم میگفتم؟ بله با آنها روابط مستحکم و پرسودی بخصوص در حوزۀ بازار نفت داریم که نمیخوایم آسیب ببینه یا اصلاً آنها از این جنگ آسیب ببینن.
پزشکیان: حالا به بچه مچهها میگم ببینیم چی میگن.
شویگو: معذرت میخوام عالیجناب! شما همیشه همینجوری رفتار میکنین؟
پزشکیان: چه جوری؟
شویگو: همیجور غیر دیپلماتیک!
پزشکیان: من دیپلماتیک میپلماتیک سرم نمیشه. خوش نداری میتونی بری اتاق کناری با ظریف مذاکره کنی! من از این ادا اطوارا خوشم نمیآمد.
شویگو: بله متوجه شدم.
پزشکیان: راستی تو با این سرگه هم قوم و خویشی داری؟
شویگو: با کدوم سرگه؟
پزشکیان: همین سرگه که تو مطبوعات ما کار میکنه. بارسقیان مارسقیان یه چیزی تو این مایههاست!
شویگو: نه متأسفانه با ایشون آشنایی ندارم.
پزشکیان: خب ربع ساعتت تموم شد. من به بهزاد نبوی هم بیش از این وقت ندادم. عجب کلافهام کردن از همه طرف! همه وقت ملاقات میخوان. ندی بهشون برمیخوره وقت هم بدی میخوان همین حرفایی را بزنن که هزار بار شنیدم. این کار را بکن آن کار را نکن! این را بذار اینجا، اون را نذار اونجا! بابا! مگه شبانه روز چند ساعته؟ وسط این معرکه تشکیل کابینه هم واقعاً شده قوز بالاقوز! همه از همه طرف پست میخوان! بابا این وزارتخونهها هم مفلسند. آه در بساطشان نیست که با ناله سودا کنن. من نمیدونم چرا سرِ گرفتنشون این همه دعواست؟ اصلاً چرا این حرفا را به تو میزنم؟ حالا راجع به اون چیزی که گفتی هم خودم فکر میکنم هم به برو بچهها میگم ببینم چی میگن! خوش اومدی. به سلامت.
صدای انفجار در اصفهان