*
*
مردک دینی
عقاید دقیانوسیاش را
سفینهی پیشتاز زمان میداند
*
مردک دینی
خدای وقاحت است
دهان دمکراسی را میبندد
پیش از آنکه به روی منبر رود
*
مردک دینی
با ایمان مومنین گاگول هرچه خواست میکند
آن را دستار میکند؛ نعلین میکند
همچو تخمه، زیر دنداناش میچرخاند
پرده پرده از چشم و هوششان میآویزد
و در آن به آسودگی فین میکند
*
مردک دینی
که پُر از ابرها و حبابهای سمّی ایمان است
دهان که میگشاید
هارت و پورتاش به شرق و غرب پرت میشود
در بازار خطیر و دقیق سیاست
که هر کلمهای را پُربهاتر از زر میسنجند
از خزانهی مردم
ناسنجیده هرچه خواست خرج میکند
*
مردمان بیابانی
در پندار مومنین گاگول
چه زود ماه نشین
چه زود خدایگان
چه زود مقدس میشوند
رضا فرمند
گُلَم کُشتی... (برای رضا رسایی)، رضا بیشتاب