ایران وایر - فرامرز داور : «عباس عراقچی»، دیپلمات ۶۳ ساله، عضو سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مذاکرهکننده ارشد اتمی پیشین در جمهوری اسلامی، بهعنوان وزیر خارجه پیشنهادی دولت «مسعود پزشکیان» به مجلس ایران معرفی شده است. اگر عراقچی موفق به گرفتن رای اعتماد از مجلس شود، شصت و هفتمین وزیر خارجه تاریخ ایران خواهد بود. مرد مرموز مذاکرات اتمی که «علی خامنهای» در آخرین دیدار با دولت «حسن روحانی» با لحن تندی که مشابه توهین بود، از کارنامه سه ماه آخر او یاد کرد.
***
ساکت و آرام، کمی بیحوصله. خودش میگوید در مذاکرات اتمی با طرفهای غربی، خصوصا ایالات متحده «خودم از برخوردهایمان لذت میبردم که چگونه یک دیپلمات جمهوری اسلامی میتواند با مذاکرهکننده آمریکا جروبحث کند و کوتاه نیاید و بالاخره چیزی که می خواهد را بگیرد.»
مذاکرات اتمی را از دوره ریاستجمهوری «محمود احمدینژاد» شروع کرد. در جریان به دست آمدن توافق برجام، نفر دوم مذاکرات بود و تا پایان دوره حسن روحانی هم، مشغول مذاکره برای احیای برجام بود که دو سال قبل، «دونالد ترامپ» از آن خارج شده بود و این بار علی خامنهای با روی کار آمدن «جو بایدن»، اجازه داده بود غیرمستقیم با آمریکاییها مذاکره کند، تا شاید راهی برای رفع مجدد تحریمها پیدا شود.
انزوا و پرورش اندام در دوره ریاستجمهوری رئیسی
روز انتخاباتی که «ابراهیم رئیسی» پیروز آن معرفی شد، در وین مشغول آخرین دور مذاکرات بود. وزارت خارجه ایران پساز آن به مجلس گزارش داد که نهتنها برجام آماده احیاست، که دولت بایدن موافقت کرده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم از فهرست سازمان های تروریستی خارجی دربیاورد، اما خامنهای در آخرین دیدار با اعضای دولت روحانی، ناباورانه توافق را غیرقابل اجرا دانست و گفت آن را نخواهد پذیرفت و بهتندی از پیشنویس توافق مخالفت کرد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
«کاظم غریبآبادی»، سفیر وقت ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در همه مذاکرات سایهبهسایه عراقچی حضور داشت، در مصاحبه ای با سایت رسمی خامنهای، از بندبند پیشنویس توافق انتقاد کرد و آن را همسو با خامنهای، غیرقابل اجرا خواند. عراقچی سکوت کرد و در میانه سکوت از معاون سیاسی وزارت خارجه، که عملا از نظر قدرت نفر دوم این وزارت است، کنار گذاشته شد. مشغول فعالیتهای ورزشی ازجمله حضور در فدراسیون پرورش اندام شد و عملا به حاشیه و انزوا رفت.
وقتی «کمال خرازی»، رییس منصوب خامنهای در شورای راهبردی روابط خارجی، او را به سمت دبیر این شورا منصوب کرد، محافظهکاران چنان از منصوب رهبر جمهوری اسلامی بابت این اقدام انتقاد کردند که گویا عراقچی را مجرمی میدانستند که پس از اظهارات خامنهای که همراه با طعنه و توهینآمیز بود، او را سزاوار بازداشت میدانستند تا حضور در یک منصب رسمی.
«احمد»، برادرزاده عراقچی که زمان او معاون ارزی بانک مرکزی بود، قبلا بازداشت و محاکمه شده بود و سرانجام با پیامی از بیت رهبر، از مهلکه بگیروببند گریخت.
تهدید به تولید سلاح اتمی
دیدارهای گاهوبیگاه عراقچی با سفرای مقیم تهران در ظرفیت شغل تازه، چندان پراهمیت نبود و زمان لازم نداشت، اما پس از حمله منسوب به اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق، در یک همایش سیاسی در قطر شرکت کرد و آنجا گفت که وضعیت طوری است که ممکن است ایران در دکترین اتمی خود تجدیدنظر کند. او در زمان معاون وزارت خارجه هم گفته بود اگر تحریمهای شورای امنیت علیه ایران دوباره برقرار شود، ممکن است ایران از «پیمان منع گسترش سلاح اتمی» خارج شود.
به بیان سادهتر، یعنی اینکه برخلاف فتوای مورد تبلیغ خامنهای، سرانجام سلاح اتمی بسازد. زمانی که رییس او در شورای روابط خارجی، یعنی کمال خرازی هم این گفتهها را تکرار کرد، در قطعنامهای که از سوی شورای حکام آژانس تصویب شد آمده بود که ایرانیها اظهارات مبهمی از تمایل به ساخت بمب میکنند که مشخص نیست چقدر تهدید و تا کجا جدی است.
عراقچی پس از کنار گذاشته شدن از معاونت وزارت خارجه فرصت کرد دو تا کتاب بنویسد. خاطرات دوره سفارت ژاپن و یک کتاب درباره مذاکره با قدرتهای خارجی. بخشهایی از این کتاب با صدای خود او بهصورت صوتی، همزمان با نمایشگاه کتاب تهران منتشر شد. جایی که «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر خارجه دولت رئیسی، دو روز پیش از مرگ در سقوط هلیکوپتر از آن بازدید کرده بود. احتمالا در لحظاتی که کتابش را روخوانی میکرد، تصوری نداشت که کمتر از دو ماه دیگر، وزیر پیشنهادی خارجه خواهد بود.
گزارش پنهانی از عملکرد جلیلی به دفتر خامنهای
پیش از حضور در مذاکرات اتمی، عراقچی سفیر جمهوری اسلامی در فنلاند و ژاپن بود. او دانشآموخته دانشکده روابط خارجی وزارت خارجه است. مقامهای ارشد این وزارتخانه او را مثال دیپلمات تربیت شده جمهوری اسلامی می دانند.
«علی اکبر ولایتی»، مشاور امور خارجی خامنهای که ۱۶ سال وزیر خارجه ایران بوده، در جریان مناظرههای انتخاباتی سال ۱۳۹۲، در انتقاد از «سعید جلیلی» و بینتیجه بودن مذاکرات اتمی توسط او، لو داد که عراقچی جزییات نحوه بیثمر مذاکره کردن او را به ولایتی میداده و ولایتی هم آن را با انتقال به دفتر خامنهای، در اختیار رهبر جمهوری اسلامی قرار میداده است. وقتی در این انتخابات روحانی به پیروزی رسید، نقش عراقچی بر خلاف دوره احمدینژاد، محوری شد.
مذاکرات پنهانی معاون وزارت خارجه ایران که حتی روحانی بهعنوان نماینده خامنهای در شورایعالی امنیت ملی از آن بیاطلاع بود، اینجا دیگر قرار بود عیان شود. محمدجواد ظریف پیشنهاد کرده بود که مذاکرات در سطح معاونان وزارت خارجه کشورهای ۱+۵ برگزار شود و هر زمان مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در آن حاضر شد، وزیر هم حاضر شود در این غیر صورت، نماینده ایران در گفتوگوها عراقچی باشد.
نزدیکی با یکدیگر از راه نوادگان ایرانی و آمریکاییتبار
«وندی شرمن»، نماینده آمریکا در این مذاکرات گفته بود که تا جلسه اول دیدار با عراقچی پس از تشکیل دولت روحانی، کسی از آمریکاییها نمیدانست که او قادر به انگلیسی صحبت کردن است و از این بابت متعجب شده بودند. شرمن و عراقچی که در دوره مذاکرات برجام نوهدار شدند، با هم عکس نوه و یادبودهایی به هم رد و بدل کردهاند.
نقلی از دیپلماتهای حاضر در مذاکرات اتمی شده که می گوید شرمن به طنز و جدی گفته بود اگر اجرای برجام به از سرگیری روابط جمهوری اسلامی و آمریکا منجر شود، چه کسی بهتر از عراقچی برای اولین سفیر نظام در واشنگتن دی سی.
پیش از برجام و فقط سه ماه پس از شروع مذاکرات اتمی در دولت روحانی، طرفها به یک توافق موقت اتمی رسیدند که تحریمهای تازه را متوقف و بخشی از درآمدهای توقیف شده ایران را هم آزاد میکرد. عراقچی نقش مهمی در این دوره از مذاکرات داشت که چند ماه بعد به برجام رسید و دو سال بعد از آن توافق موقت در ژنو، به رفع تحریمهای شورای امنیت و اتحادیه اروپا و تعلیق تحریمهای آمریکا منجر شد.
در این توافق با اینکه منحصرا به موضوع پرونده اتمی و تحریمهای ناشی از آن ربط داشت، جمهوری اسلامی با همراهی دولت «باراک اوباما»، موفق شده بود تحریم فروش هواپیما و صدور برخی از کالاهای ایرانی همچون فرش و پسته را هم حل کند.
باز کردن راه صادرات قالی به آمریکا، هدیهای به برادر
عراقچی پس از توافق خبر داده بود که رفع تحریم فروش قالی و فرشهای ایرانی به آمریکا، ابتکار او و هدیهای به برادرش بوده که از تجار فرش در ایران است. او گفته بود که همه اعضای خانوادهاش حرفه و شغل دیگری دارند و این فقط اوست که «نخاله» درآمده و دیپلمات شده است. همسر او «بهاره عبداللهیان»، دختر یکی از تجار نزدیک به حزب موتلفه اسلامی، یعنی اسلامگراهای سنتی تندرو و بازاری است.
عراقچی در قامت دیپلماتی که بهطور کامل پرورده دوره پس از انقلاب بهمن۱۳۵۷است، یک شخصیت بوروکرات و در چارچوب کامل نظام ارزشی جمهوری اسلامی است.
مبتکر و جسور نیست و در صورت وزارت احتمالی، انتظاری همچون «علی اکبر صالحی»، فردی که مذاکره مستقیم و علنی ایران و آمریکا در عمان را پایهگذاری کرد و این خط قرمز را در زمان حیات خامنهای به دست خود او شکست، یا محمدجواد ظریف که اولین وزیر جمهوری اسلامی در ملاقاتهای طولانی و گاه ۱۶ روزه با وزیر خارجه آمریکا بود و با رییس جمهور آمریکا هم در سازمان ملل روبهرو شد، یا حتی «کمال خرازی» که تلاشهای ناکام متعددی پشت پرده برای بهبود روابط جمهوری اسلامی با آمریکا و برقراری رابطه با مصر کرد و با دخالت خامنهای نتیجه نگرفت، از او نمیرود.
شخصیتی محافظه کار دارد و زمانی که خامنهای تلاش سه ماهه او برای احیای برجام که پساز آن دیگر قابل تکرار نبود را به آن لحن و بیان سخت و سنگین رد کرد، هرگز پاسخ نداد و دفاعی نکرد.
خامنهای زمانی که میخواست، یعنی اول دولت روحانی اجازه داد گروهی که عراقچی عضو اصلی آن بود با آمریکا مذاکره کنند و به توافق هم برسند و زمانی که نخواست، مانع اجرای توافق ظاهرا موفقی شد که عراقچی به دست آورده بود. بنابراین نه همه موفقیت مذاکرات برجام و نه کل ناکامی احیای آن را نمیتوان محصول کار عراقچی و همکارانش دانست.
کسی نمی داند او در یک محیط غیر استبدادزده و دیکته نشده چه توانی دارد. بعد از مذاکرات بارها گفت که آمریکا را غیرقابل اعتماد میداند و خامنهای از او و دیگر همکارانش از این بابت تمجید کرده است؛ بازتاب نگرانی و ترس دائمی که ابتکار و توان هر فرد موفقی را بهمرور خاموش میکند.
مخالف راهحل اساسیترین بحران خاورمیانه
زبان او در مذاکرات اتمی و و گفتوگوهای احیای برجام، زبان و بیان تهدید نظام بوده و درباره بحران نزدیک به ۸۰ ساله میان اسراییل و فلسطینیان، معتقد است که راهحل دو کشوری مردود است. یعنی هیچ بختی برای شناسایی اسراییل حتی بهصورت تئوریک نمیداند. مهمترین و پایدارترین بحران خاورمیانه که ایران، یکی از پایههای ماندگاری آن و مانع در حلوفصل آن شده است.
پس از حمله حماس به اسراییل در ۱۵مهر۱۴۰۲، گفت که جمهوری اسلامی از «مقاومت فلسطین حمایت میکند و این شامل حمایت و تقویت سلاح مقاومت هم میشود و ایران ابایی از گفتن آن ندارد.»
این یکی از آخرین اظهارنظرهای عمومی او پیش از کشته شدن ابراهیم رئیسی است که عراقچی را ناباورانه به آستانه تکیه زدن به وزارت خارجه ایران برد، آن هم در اوج دوره انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی و خلع ید از این وزارت و ستادن اختیارات آن به نفع نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
جایی که عراقچی میگوید به عضویت سابق در آن افتخار میکند و هنوز یونیفرم خود را نگه داشته، اما عضویت در نیروی قدس را نادرست میداند. دیپلماتی احتمالا توانمند، اما بلاتکلیف در برابر خودکامگی و گاه توجیهگر آن.