در دنیا عمدتا سه نوع نظام منتخب برای اداره امور کشور حاکم است. اول - جمهوری ریاستی که رئیس جمهور، رئیس قوه مجریه بوده و اداره امور کشور را، به عهده دارد و برای مدت معینی، با رای مردم انتخاب و مستقل از پارلمان، انجام وظیفه میکند. دوم و سوم - پادشاهی یا جمهوری پارلمانی، که شغل پادشاه یا رئیس جمهورتشریفاتی بوده و رئیس دولت (نخست وزیر) مسئول قوه مجریه و پاسخگو به پارلمان منتخب مردم میباشند.
انتصاب پزشکیان، به عنوان مجری اوامر رهبر رژیم و کابینهای که به اعتراف وی، رهبر رژیم شخصا صحه گذاشته، هیچ گونه دورنمای تغییرحتی یک صدم را درین بساط، نشان نمیدهد و روال امور بطور صد در صد، به همان شکلی خواهد بود. که در تمام دوران حاکمیت استبداد دینی خامنهای، حکمفرما بوده است. این یعنی، قطع امید جامعه از هر گونه تغییر و در نتیجه ادامه وضع نابسامان موجود، که جان مردم را به لب رسانده و با پیوستن اکثریت قشر خاکستری متوسط، به جمع تهیدستان، به قوی آتشینی تبدیل شده، که هر لحظه آماده انفجار هزار ریشتری خشم ملی و خیزش بزرگ و سرتاسری، برای تغییر ساختار شکن وضع موجود میباشد.
تنها حسن این دولت بی اختیار، اقرار رئیس دولت به این است. که وی کاملا سرسپرده و مجری منویات رهبر رژیم میباشد و همین مسئله هرگونه شک و تردیدها، در عدم مسئولیت دیگران را، از بین برده و خامنهای را، به عنوان مسئول همه خرابیها، کسریها، فقر و فاقهای، که همگانی شده و کلیت جامعه را، فرا گرفته به اضافه خرابی محیط زیست و صدور جنگ و شرارت به منطقه و دنیا، محور و هدف خشم ملی قرار داده است. بنظر میرسد ایام پیش رو، آبستن حوادث بوده و تغییرات بزرگی میتواند، در شرف تکوین باشد.
علی اکبر امیدمهر
*
*