ویژه خبرنامه گویا
پزشکیان در نشست با نمایندگان رسانههای آمریکایی گفت:
"ما آمادهایم تمام سلاحهای خود را کنار بگذاریم، به شرط آنکه اسرائیل هم سلاحهای خود را کنار بگذارد.
بیایید کمک کنید کاری کنیم که نجنگیم. چیزی را که میتوانیم با گفتوگو حل کنیم با موشک و اسلحه حل نکنیم.
بیایید کمک کنید دنیا در صلح و امنیت باشد. ما آمادهایم. ما نمیخواهیم بجنگیم. "
اینها بخشی از سخنان پزشکیان است که مطمئن باشید خودش هم به آنچه میگوید باور ندارد. چه به روز حکومت آمده است که چنین به التماس افتاده است؟
اکنون جالب است بخوانیدکه وزیر خارجه حکومت عباس عراقچی در برابر سخنان "رییس اسمی" خود یعنی رییس جمهور در همآن نیویورک چه میگوید:
"... جمهوری اسلامی قصد کاهش تنش با اسرائیل را ندارد بلکه مقاومت را تقویت خواهد کرد. او گفت: "بیجواب ماندن ترور اسماعیل هنیه بهمعنای دعوت به حملات بیشتر است. "
یعنی به روشنی آنچه رییس جمهور بافته را پنبه کرده و به روشنی نشان داده که رییس او کس دیگری است. گذشته ازآن، این دوگانه و چندگانه گویی شیوه همیشگی حکومت است تا کسی نفهمد که سرانجام حکومت چه میگوید و چه سیاستی دارد. موضع مخالفخوانی عراقچی یک روی دیگر نیز دارد که رییس او در حقیقت پزشکیان نیست و او با چنین سخنانی موضع رییس اصلی خود خامنهای را بیان میدارد تا جا برای مانور آینده خامنهای باز باشد که اگر کوشش پزشکیان به جایی نرسد بگوید که من با آن سخنان موافق نبودم یعنی همه میدانند سخنان وزیرخارجه سخنان من بوده است.
نکته اساسی
مهمترین و اصلیترین نکته اساسی در گفتههای پزشکیان ترس از رویارویی با اسراییل است و دیگر هیچ. این ترس مرگ است زیرا سبب شده که حکومت آشکارا از شرکت مستقیم در درگیری سرنوشتساز تروریستهایِ حماس و حزبالله با اسراییل و یاری همه جانبه نظامی به آنان با بهانههای آبکی خود را کنار بکشد.
پاسخ کوبنده اسراییل نه تنها همه نقشههای حکومت و مزدوران نیابتی او را نقش برآب کرده است که سبب شده چهره حقیقی و ریاکارانه حکومت کودککش اسلامی را نیز برای این مزدوران آشکار ساخته و بیگمان تردیدها و مخالفتهایی را در میان آنان برانگیخته است. چه اسراییل و چه کشورهای غربی به خوبی میدانند که حکومت ایران چه نقش رذیلانه و ویرانگری در منطقه بازیکرده و در رویدادهای خونین کنونی نیز یکی از محرکهای اصلی و تآمین کنندگان جنگافزار و پول بوده است. بنابراین پای حکومت در این رویدادهای خونین در میان است و پیشبینی بروز جنگ با حکومت اسلامی خامنهای وسرداران پوشالی را به شدت هراسناک ساخته است. حکمتِ رییسجمهور شدن پزشکیان درست در همین نکته است. خامنهای او را برای بهبود وضع درون ایران سرکار نیاورده است و دیدیم که او در نخستین گام به سفره مردم یورش بُرد وبهای نان را افزایش داد، بلکه اورا برای یافتن راهی برای برونرفت از این بحرانی که نابودی و فروپاشی حکومت را درپی دارد به میدان زدوبند با جهان بیرون به میدان آورده است.
چند پرسش
نخستین پرسشها این است که پس چه شد ۴۵ سال و اندی مرگ بر اسراییل؟ پس چه شد روزشمار نابودی اسراییل؟ پس چه شد شعار جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم؟ پس چهشد نتیجه برباد دادن آن همه ثروت کشور و به فقر کشاندن بخشِ زیادی از مردم ایران؟
با وجود انکار خامنهای و شماری از سرداران گزافهگوی حکومت، آنگونه که نگارنده و شماری دیگر از هممیهنان اشاره داشتهاند، آنان در جریان یورش وحشیانه تروریستهای حماس به اسراییل در ۷ اُکتبر ۱۹۲۳ قرار داشتند و با خوشخیالی پایان اسراییل را در برابر خود میدیدند. خوانندگان سخنان حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران را پیش از یورش وحشیانه حماس یه اسراییل حتمن بیاد دارند که با تمسخر به اسراییلیها میگفت که "بروید در مدیترانه شنا یادبگیرید" یعنی به زودی شما را به دریا میریزیم! به بخشی از گفتههای سردارن یاوه گو و خامنهای در باره سرنوشت اسراییل توجه بفرمایید:
"حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران در مهرماه ۹۷ به رهبران اسرائیل توصیه کرده بود که "شنا کردن در مدیترانه" را یاد بگیرند، چون به گفته او "هیچ راهی جز به دریا ریختن در مقابلشان نیست. "
کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی هم در فروردین ماه ۹۸، اسرائیل را تهدید کرده و گفته بود: "بر سردر تمامی پادگانهای نیروی زمینی، روزشمار نابودی اسرائیل نصب شده است."
رهبر جمهوری اسلامی خود در سال ۹۴ گفته بود که "اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید" و پس از آن شماری از نهادهای جمهوری اسلامی اقدام به نصب "روزشمار نابودی اسرائیل" از جمله در خیابانها کردند. " برگرفته از رادیو فردا، مقاله: "عقبنشینی خامنهای از ایده "به دریا ریختن" اسرائیلیها" چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳
روند رویدادها و پاسخ ویرانگر اسراییل به حماس و اینک حزبالله لبنان، ولی خامنهای و سرداران پوشالی را به شدت هراسناک ساخته است که سرانجام نوبت آنان نیز فراخواهد رسید چون میدانند نه توان برابری با نیروی نظامی پیشرفته اسراییل (و در صورت جنگ پشتیبانی غرب از اسراییل) را دارند و نه از پشتوانه مردمی، که خود یکی از مهمترین فاکتورها در جنگ است، برخوردارند. برای نمونه کشور کوچک اوکراین با پشتیبانی و جانفشانی مردم اوکراین بوده است که چنین جانانه در برابر غولی چون روسیه تا کنون با سربلندی پایداری کرده است. چه من و چه دیگران بارها تاکید داشتهایم که این حکومت کارش فتنهگری و رذالت است. رهبر زورکی این حکومت و سرداران پاچه خوار، خود دور از "میدان"در امنیت مینشینند (البته امروز از ترس اسراییل حتا در لانه خود نیز امنیت ندارند) ودیگران را به جنگ و درگیری و کشتار دعوت میکنند و پول و اسلحه میدهند.
چهره حقیقی حکومت
در حالیکه پزشکیان در سازمان ملل از "صلح و امنیت" میگوید ولی حکومت از فتنهگری و ایجاد اغتشاش در هرجا که بتواند دست برنمیدارد.
دیروز دولت سوئد به شکل رسمی از کوشش حکومت ایران برای ایجاد اغتشاش در جامعه سوئد پرده برداشت. خبر ارسال ۱۵۰۰۰ اس.ام اس از سوی ارتش سایبری حکومت برای شماری از ساکنان سوئد که در آن از آنان خواسته است که در برابر توهینکنندگان به قرآن بایستند، آنان را شناسایی کرده، عکس و آدرس آنان را بفرستند تا جایزه دریافت دارند، در راس خبرهای دیروز سوئد بود.
من به عنوان یک ایرانی بیرون از میهن خواستار حمله به ایران نیستم زیرا میدانم در زمان صلح که مردم حتا در تامین نان هم در تنگنا هستند و با وجود یک حکومت یاوهگوی بیمایه، با بروز جنگ چه فاجعهای امکان دارد در ایران رُخ دهد ولی بر این باور نیز هستم تا این حکومت به زیر کشیده نشود، نه مردم ایران، نه مردم منطقه حتا جهان آسایش نخواهند داشت.
کوروش گلنام
*
*