عدهای جنبش انقلابی مهسا را انقلابی و جنبشی نمیدانند و آن را خیزش و یا شورش و تمام شده میدانند. عدهای هم مردد و متوهم با آن برخورد میکنند.
جنبش انقلابی مهسا با رشد خود در این دوسال به تمام این برداشتهای غلط و تنگ نظرانه جواب رد داد. نگارنده این جنبش را به دلایل زیر جنبشی، انقلابی، مردمی و رشدیابنده میدانم.
۱) این جنبش خیزشی نیست، چون خیزش موقتی و سطحی و عمق نمیتواند پیدا کند. جنبش انقلابی مهسا با وجود تلفات زیاد خودش را تا حدودی اصلاح و باز تعریف و تا به حال دو سال دوام آورده و پایههای خود را در جامعه محکم تر کرده و میکند.
۲) آن را نمیتوان شورش نامید، چون شورش کمی بزرگتر از خیزش و بیشتر دوام میآورد، ولی غیر قابل کنترل و بیش از حد احساسی و عقلگرایی در آن چندان نقشی ندارد. خود آگاهیهای مردم کم و شورش آنها همراه با خرابکاریهای زیاد بی حساب و کتاب میشود. چه بسا عوامل نفوزی در آن رخته و آن را منحرف و به یک جنگ داخلی بکشانند و به رژیم در به داغان و درمانده آخوندی کمک کنند. رژیم آخوندی به بهانههای مذهبی، ناسیونالیستی و قومی سعی کرد که مردم را شورشی بار بیاورد و به جان هم بیندازد، ولی موفق نشد، چون مردم با خودآگاهی بالا دشمنان واقعی خود را بهتر شناخته و به آنها پشت کرده بودند، البته وضعیت امروز ایران از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ویران و در آینده ما با شورش همه جانبه سر و کار خواهیم داشت. چگونگی کنترل و تنظیم این شورشها را در پایان همین مقاله توضیح خواهم داد تا مردم در این شورشها راه درست تر را بهتر پیدا بکنند و با تمام شورشی بودن سر از جنبش در آورند.
۳) جنبش انقلابی مهسا با تمام فراز و نشیبهایش انقلاب درونی است. این جنبش با تمام نو بودنش ریشه چند قرنه و چند دهه دارد. زنان سراسر کشور ایران چندین قرن در کنار مردان برای حق و حقوق خود به شکلهای مختلف مبارزه کردهاند. حرکت زنان که ریشه اجتماعی داشته و دارد در این چند سده و چند دهه با تمام فراز و نشیب و شکستهایش در درون ذهن و روح زنان و مردان انقلاب درونی رشدیابنده به پا کرده و میکند، چون بشر رشد دارد.
مردم در مبارزات اجتماعی خود متناسب با اوضاع جامعه در هر زمان بافت اجتماعی (سوسیالیسم نیمبند اجتماعی مردم ایران) را رشد داده و آن را با فراز و نشیب زیاد باز تعریف و در عمل جلو بردهاند. اما در قسمت اول این مقاله تحت عنوان (سوسیالیسم نیمبند ایران با جنبش انقلابی مهسا به پیش میرود) گفته شد که چگونه در آخر رژیم شاه مردم مسخ شدند و سوسیالیسم نیمبند آنها سر از مذهب ناب محمدی در آورد. مردم مسخ شده انقلاب ۵۷ (سوسیالیسم بیمار مسخ مذهبی شده مظهر رکود) را پیاده کردند.
شناختها و تجارب تلخ با ما مردم بگو مگو میکنند:
زنان و مردان تجارب و شناختهای تلخی از رژیم شاه وانقلاب شوم ۵۷ به دست آوردند. این تجارب و شناختهای تلخ مردم، سوسیالیسم نیمبند مردم را مسخ مذهب کرده بودند. اما این تجارب و شناختهای تلخ و سوسیالیسم بیمار مردم از همان اول با مردم جنگ و بگو مگو داشتند که شما مردم ما شناختها و تجارب تلخ و سوسیالیسم نیمبند خود را خراب و مسخ مذهب کردهاید. ما بیمار شده و مثل خوره ذهن، روح و جسم شما را میخوریم و شما را بیمارتر میکنیم، پس بنابراین شما مردم پی به اشتباه خود ببرید و ما تجارب و شناختهای تلخ را اصلاح کنید. با اصلاح ما درون ذهن و روح شما کم کم اصلاح میشود و سوسیالیسم بیمار اجتماعی شما مردم از مسخ ایدئولوژیها، بخصوص مذهب افراطی کم کم بیرون میآید.
گوش مردم پس از سالها بدبختی و فلاکت بالاخره این پیامها را گرفت. بعد از خرابیهای انقلاب ۵۷ به مرور یک انقلاب درونی رشدیابند رو به جلو در ذهن و روح زنان و مردان، بخصوص نوجوانان و جوانان شکل گرفت.
به همین خاطر مردم از تجارب و شناختهای تلخ عقلی و احساسی چند دهه خود کمک گرفتند. اول سعی کردند که خودشان را کم کم از درون اصلاح کنند. دوم مبارزات مردمی خود بر علیه رژیم آخوندی و مذهب افراطی را بالا بردند. سوم به مبارزات مردمی خود بر علیه ناملایمات و ویرانیهای اجتماع و محیط زیست افزودند. از این به بعد بود که انقلاب درونی در ذهن و روح مردم بهتر شکل گرفت. مردم دشمن واقعی خودشان، یعنی آخوندیسم و مذهب افراطی را بهتر شناختند و به آنها پشت کردند (پشت به دشمن، روی به میهن). به مرور مردم بر مبارزات خود افزوده و آبدیده تر و از دل مبارزات خودشان حرکتهای مردمی را آفریدند که دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و جنبش انقلابی مهسا بهتر و بیشتر خودشان را نشان دادند.
سوسیالیسم نیمبد مردم ایران خطاب به فرزندانش
به همین نسبت سوسیالیسم نیمبند مسخ مذهب شده مردم اصلاح تر و از زیر سلطه آخوندیسم و مذهب افراطی بیشتر بیرون آمد و جان تازه تری گرفت و گفت؛ عزیزانم من از شناختها و تجارب تلخ این چند دهه با تمام تلخ بودنشان تشکر میکنم که شما مردم را کمک کردند که ذهنی و روحی اصلاح تر و آگاه تر شوید. به همین نسبت من سوسیالیسم نیمبند و این تجارب و شناختهای تلخ اصلاح تر و ذهن و روح شما زنان و مردان را بیشتر تنظیم و به طرف جلو هدایت و رهبری میکنیم تا از زیر سلطه ایدئولوژیها و مذهب افراطی بیرون بیایید.
حجابهای شما مردم فقط حجاب اجباری زنانه نیست. زن و مرد همه جانبه حجاب اندر حجاب شدهاید. یک سر این حجاب اندر حجابها در درون ذهن و روح تک تک شما مردم است. سر دوم در بافت اجتماعی شما مردم ایران و محیط زیست خراب است. سر سوم آنها در مذهب و در ذهن و روح آخوندهای ارتجاعی میباشد. سر چهارم آنها در دست اربابان خارجی جمهوری اسلامی است. این حجاب اندر حجابها کمبودهای مذهبی و غیر مذهبی هستند که در رابطه با هم چندین قرن و چندین دهه، بخصوص در زمان رژیم آخوندی بی عقل بوجود آمدهاند. اگر آخوندها نمیخواهند و نمیتوانند از این حجاب اندر حجابهای لجن مذهبی و غیر مذهبی خلاصی یابند. اما شما مردم میتوانید و باید با این حجاب اندر حجابهای لجن اندر لجن و عاملین آنها، بخصوص آخوندها بجنگید و آنها را نابود و محو کنید. حافظ بزرگ به فرزندانش فرمود؛ 《تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز! 》
مردم حافظ وار پیام سوسیالیسم نیمبند در ذهن و روح خود را شنیدند و در دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ وجنبش انقلابی مهسا در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به پا خاستند.
زن و مرد، بخصوص در جنبش انقلابی مهسا پا را از حجاب اجباری مذهبی فراتر نهاده و آماده شدند که هر نوع حجاب اندر حجاب دیگر ایدئولوژیکی و غیر ایدئولوژیکی را پاره و به دور بریزند. هر نوع حجاب درست باید انتخابی و اختیاری باشد. مردم حجابهای بد را کنار گذاشته و حجابهای خوب که جلوی بدیها و خرابیها را میگیرند را انتخاب میکنند. مردم میخواهند خودشان در هر زمینهای انتخاب کنند. انقلاب ۵۷ که رشد به عقب داشت و مردم را مسخ مذهبی و حجاب اندر حجاب کرد، جنبش انقلابی مهسا (سوسیالیسم نیمبند فعلی مردم ایران) ریشه اجتماعی چند قرنه و چند دهه دارد و حجابهای ذهن و روح که جلوی رشد درست را میگیرند را پاره میکند تا نو اندیش، رشدیابنده و رو به جلو باشد، بخصوص برای بچهها، نوجوانان و جوانان.
گرایشهای جنبشی و شورشی جنبش انقلابی مهسا
۴) در بالا گفته شد که شناختها و تجارب تلخ زمان شاه و زمان آخوندیسم و سوسیالیسم نیمبند مسخ مذهب شده مردم چگونه ذهن و روح ما مردم را تنظیم و ما را آگاه کردند. ما مردم تا چشم باز کردیم متوجه بدفهمی، بی عقلی، توهم، بی کاری، بی آبی، بی نانی، بی خانمانی و تورم بالا شدیم. ما پی بردیم که رژیم آخوندی بی عقل چه بلاهایی به سر ما آورده و میآورد. جنگ و قحطی در خانه ما را میزنند.
بالاخره ما مردم کم کم پی بردیم که اولا رژیم آخوندی و مذهب افراطی اصلاح ناپذیر، دشمن انسانیت، دشمن علم، عقل سلیم و احساس سالم و دشمن ایرانی بوده و هستند. دوم اربابان خارجیش خواهان روی کار آمدن یک حکومت مردمی در ایران نیستند و سعی میکنند که اگر نتوانستند این رژیم آخوندی را نگه دارند با یک جنگ ایران را ویران، تجزیه، میلیونها کشته و میلیونها نفر را آواره و یا با کودتای خونبار یک دیکتاتور دیگری را سر کار بیاورند. ما مردم از شما تجارب و شناختهای تلخ این چند دهه و سوسیالیسم نیمبند در ذهن و روح خود تشکر میکنیم و از شما خواهش میکنیم که ذهن و روح ما را بیشتر کنترل و تنظیم کنید.
مردم به فرمان تجارب و شناختهای تلخ چند دهه و سوسیالیسم نیمبند در ذهن و روح خود با خرابیهای درونی ذهنی، روحی خود جنگیدند. افراد برای اصلاح خود و اجتماع و محیط زیست نه فقط منتظر اصلاحات رژیم آخوندی نماندند، بلکه مردم بجا و به موقع با این رژیم و خرابکاریهایش در افتادند و جنگیدند. آنها را در هر زمینهای به عقب رانده و با کمک هم و با استفاده از تجارب و شناختهای تلخ زمان شاه و زمان آخوندیسم و با کمک عقل، احساس و علم مشکلات فردی، اجتماعی و محیط زیست را بهتر فهمیدند و سعی به اصلاح آنها کردند. این محیطهای خراب شده اگر درست اصلاح شوند به ما تجارب و شناختهای عقلی و احساسی درست تری میدهند. این شناختها و تجارب درست تر گرایشهای جنبشی و شورشی در ذهن و روح ما را تقویت و آنها را با هم آشتی و به تعادل نسبی میرسانند. به همین نسبت سوسیالیسم نیمبند که ترکیبی از گرایشهای جنبشی و شورشی حاکم بر ذهن و روح ما مردم میباشد با واقعیات اجتماعی و محیط زیست بیشتر هماهنگ میشود. این سوسیالیسم نیمبند و واقعیات این محیطها روی رشد همدیگر به طرف جلو تاثیر و در هر زمان متناسب با شرایط فراهم شده همدیگر را تقویت و رشد داده و تعریف و باز تعریف میکنند. ما میزان تعریف و باز تعریف و رشد درست آنها را در سیاست، اقتصاد، صنعت، فرهنگ، قانون و پیشرفت علوم طبیعی و اجتماعی خواهیم دید،
پس بنابراین مردم تا به حال کم و بیش تمام این روندهای رو به رشد بالا را درست طی کردهاند، ولی راه درازی در پیش است. مردم تا حدودی استقلال نسبی پیدا و در برخورد با واقعیات اجتماعی و محیط زیست خراب ایران از گرایشهای جنبشی و شورشی خود استفاده و این محیطها را تا حدودی اصلاح کرده و میکنند، مثلا هنگام زلزله و آتش سوزی در جنگلها و خرابیهای محیط زیست مردم به یاری هم میشتابند و از محیط زیست حمایت میکنند. زندانیان در زندانها با ارتجاع آخوندی میجنگند. تظاهرات و اعتصابات مردم بر علیه رژیم ویرانگر گسترده تر شدهاند. گرایشهای جنبشی و شورشی در ذهن و روح مردم بیشتر به هم گره خورده و شورشهای دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و جنبش انقلابی مهسا را رهبری کرده و میکنند. باید به همان روش بالا گرایشهای جنبشی و شورشی در ذهن و روح مردم در جنبش انقلابی مهسا را بیشتر سامان بخشیم و تقویت کنیم تا این جنبش رشد بیشتری کرده و به راه انقلابی خود هر چند با تلفات جانی و مالی ادامه بدهد.
۵) یکی دیگر از خصلتهای جنبشی بودن جنبش انقلابی مهسا تشکلهای عام و عمومی در کف خیابان است. دختران و زنان دلاور سراسر کشور را به صحنه مبارزه تبدیل کردهاند. هر کدام وظیفه خود را از قبل میداند. هر روز، هر ساعت و یا هردقیقه در کف کوچه، خیابان و مغازه حجاب اختیاری خودشان را نشان میدهند که عزیز جون ما همه جا هستم. ما زنان، دختران و مردان فقط دنبال حجاب اختیاری نیستیم. ما میخواهیم از هر نوع حجاب اندر حجاب بیخود مذهبی و غیر مذهبی دوری کنیم. این پیام سوسیالیسم نیمبند در ذهن، روح مردم بود و هست که از دهان دختران، زنان و مردان ایرانی جاری میشد و میشود. این سوسیالیسم اجتماعی نیمبند همه را در کوچه و کف خیابان به هم گره زده تا حدی که مردان را هم همراه، همدل و متحد دختران و زنان شجاع کرده. این یعنی کار تشکیلات اجتماعی عام و عمومی در سراسر کشور که از سوسیالیسم نیمبند مردم بر خاسته و از این سوسیالیسم نیمبند مردم حمایت و آن را رشد میدهد تا خودش و مردم را از زیر سلطه سوسیالیسم بیمارگونه مذهبی و آخوندیسم کم کم بیرون بکشد. این کار تشکیلاتی عام و عمومی حجاب اختیاری بر علیه رژیم آخوندی شورشی برخورد میکند، ولی برای زنان و مردان و کلا مردم ایران جنبشی برخورد میکند و مردم را بیشتر متحد و زنان و مردان را منسجم تر کرده. کار تشکیلاتی عام و عمومی حجاب اختیاری بطور علنی و مخفی تشکلهای زیر مجموعهای از مردم بوجود آورده و جمعهای هر چند کوچک شکل گرفتهاند. بر تجمعات، اعتصابات و اعتراظات مردم در کف خیابان افزوده شده، البته رژیم منفور آخوندی هم شبکههای علنی و مخفی بوجود آورده و آنها را به جان مردم انداخته و سعی میکند که در مردم نفوز کند. اما اولا رژیم برای این تشکلهای رژیمی پول ندارد. دوم آتش به اختیاری برخورد کردن و پول در آوردن این رژیمیها از مردم حد و اندازهای دارد و مردم را بیشتر آتشین میکند. سوم در غارت اموال مردم این رژیمیها با هم رقابت و همدیگر را لو و بر علیه هم میزنند و حتی به جان هم میافتند و آنها ضعیف تر میشوند. چهارم شورش مردم برای بی آبی، بی نانی، بی خانمانی، بی کاری، تورم و قحطی نزدیک میشود. پنجم رژیم آخوندی و رژیم اسرائیل و اربابانشان درماندهاند و اگر بتوانند میخواهند جنگی را به ما مردم ایران و منطقه تحمیل کنند. ما مردم آگاه، بخصوص یک درصدیهای مردمی جنبش انقلابی مهسا قبل از هر جنگ و قحطی باید همدیگر را بیشتر پیدا و با برنامه و احتیاط کافی مردم را در باره مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بیشتر آگاه کنیم. تا ما مردم بیشتر به هم نزدیک و بیشتر با مشکلات هم آشنا شویم و همدیگر را بهتر پیدا و با جمعهای دو و چند نفره با احتیاط لازم در هر سطحی که مایل هستیم و میتوانیم کارهای تشکیلاتی بکنیم، حتی تماس با اقوام، همسایهها و همکاران در محیط کار و همچنین همکاری در امور خانواده کار تشکیلاتی به حساب میآید. کار تشکیلاتی همراه با آگاهی، همفکری و همکاری در هر سطحی، بخصوص برای کنترل و هدایت و رهبری شورش گرسنگان خیلی مهم هستند. این آن چیزی است که جنبش انقلابی مهسا (سوسیالیسم نیمبند رشدیابنده مردم ایران) از ما میخواهد.
انقلاب ۵۷ پس رونده و درجا زننده بود، ولی ما باید از عقل سلیم و احساس سالم و از علم درست و بجا استفاده کنیم تا جنبش انقلابی مهسا و انقلاب ناشی از آن درست به ثمر برسد. هر نوع اشتباهی از طرف ما و هر نوع دخالت بیجا توسط نفوزیهای جمهوری اسلامی و اربابانش ممکن است که انقلاب مردم را منحرف و دوباره به عقب برگرداند. باید با تشکلهای مردمی و همکاری و همفکری جلوی هر نو انحراف را گرفت.
بعد از انقلاب جدید و سرنگونی رژیم توسط مردم، تازه کار شروع میشود و فرد و افراد در هر سطحی میتوانند و باید ادامه انقلاب را تداوم بخشند. گرایشهای جنبشی و شورشی را در نوشتهای دیگر مفصل تر باز خواهم کرد.
توجه توجه، هشدار هشدار
یکی از علتهایی که تا به حال نتوانستهاند به ایران حمله بکنند همین انقلاب درونی رشدیابنده به طرف جلو در درون ذهن و روح مردم بوده که خودش را در قیامهای ۹۶، ۹۸ و در جنبش انقلابی مهسا نشان داد و مردم را با گرایشهای جنبشی و شورشی متعادل آگاه بار آورد و میآورد.
اما جنایاتی که هر ساعت در فلسطین، لبنان و اوکراین اتفاق میافتد فاجعه بار و نسل کشی است. همین الآن که این مقاله را مینویسم درگیری رژیم آخوندی و اسرائیل بالا گرفته است. رژیم آخوندی به فرمان ارتجاعیون داخلی و اربابان خارجی، بخصوص اسرائیل موشکهایی را به طرف اسرائیل پرتاب کرده که میتواند شروع یک جنگ باشد. ما مردم ایران باید با شورش، تظاهرات و اعتصابات گسترده و همگانی در مخالفت با جنگ جلوی یک جنگ ویرانگر را بگیریم. جهانیان ساکت ننشینند و همه جوره اعتراض کنند. مردم اسرائیل که خود در تنگنا هستند باید هر شنبهها به تظاهرات گسترده بپردازند و کمک بکنند تا جنگها بخوابند.
موفق و پیروز باشید! پاینده و جاویدان ایران عزیز ما!
اکبر دهقانی ناژوانی
*
*
نه به جنگ، نه به بنیادگرایی اسلامی! مهرداد درویش پور