Wednesday, Oct 2, 2024

صفحه نخست » جنگ و شانس انتقال داوطلبانه قدرت به ملت، اقبال اقبالی

Eghbal_Eghbali.jpgترور تروریست، حسن نصرالله، حذف یکی از مهره‌های مهم اسلام سیاسی در منطقه بود. حکومت اسلامی، همانگونه که از نام و قانون اساسی آن پیداست، الویت آن اسلام، اسلامگرایان و منافع مافیایی شبکه‌های تروریستی در ایران و منطقه می‌باشد. از همینرو، خاستگاه سیاست حکومتی، لبنان، غزه، نجف، کربلا.. می‌باشد و نه منافع و مصالح ایران و ملت ایران!

جنگ اسلامگرایان غزه، لبنان و.. با اسرائیل و پاسخ اسرائیل به آنها، موضوع میان طرفین می‌باشد و هرگونه دخالت در جنگ، بنام ایران و ایرانیان، محکوم بوده و هست.

تجربه تاریخی و همچنین پراتیک نزدیک به نیم قرن گذشته بما آموخته، که جایگاه و جبهه ایران و ملت ایران در کنار اسلام و اسلامگرایان نیست و ما هیچگونه منافع مشترک، زبان مشترک و همسویی با اسلام سیاسی نداریم.

اسلام سیاسی، پدیده‌ای تاریخی در منطقه بوده و برخورد با آن امری فرهنگی، سیاسی و تاریخی می‌باشد.

ترور، جنگ، اشغالگری و تبدیل شهرها به مخروبه، صورت مسئله خاورمیانه را حل نمی‌کند و جنگ راه حل درمان بیماری‌های مزمن و دستیابی به همزیستی مسالمت آمیز درازمدت نیست.

شوربختانه سیاست‌های ویرانگرانه ۴۶ ساله اسلامگرایان در ایران، ما را به باتلاق جنگی دیگر هدایت می‌کند.

خاورمیانه بیش از هرچیز، به انقلاب نیاز دارد و تجربه‌ای که دو سال پیش در ایران آغاز شد، راه برون رفت از مدار جنگ، ترور و نفرت پراکنی است.

حکومت دینی نمی‌تواند محصولی جز نفرت پراکنی، جنگ و خونریزی برای جامعه بشری تولید کند و این تجربه بشکل حاد آن توسط اسلامگرایان عیان است.

اسلامگرایان، ایران را به لبه‌ی پرتگاه جنگ، نابودی زیرساخت‌ها، و تباهی جامعه و زندگی شهروندان کشانده است. جنگ حکومت اسلامی با اسرائیل، اگر توسط نیروی انقلاب "زن زندگی آزادی" به برچیدن حکومت اسلامی نیانجامد، رژیم اسلامی مردم، میهن و منطقه را فدای منافع گروه‌های تروریستی می‌کند.

کلید خروج از این بحران کشوری، منطقه‌ای و جهانی، در دستان کنشگران انقلاب «زن زندگی آزادی» است.

حکومت اسلامی باید قدرت را به صورت مسالمت‌آمیز به ملت ایران منتقل کند و از این آخرین فرصت برای تسلیم شدن در برابر اراده‌ی ملت سود جوید. در غیر این صورت، دست اندرکاران حکومت اسلامی و شرکا زیر بمب‌های ائتلاف بزرگ امریکا، اروپا، اسرائیل، کشورهای عربی و.. دفن خواهند شد، یا در جریان قیام جامعه‌ شهروندی از دیکتاتوری به ستوه آمده، نابود می‌شوند.

جبهه‌ای از نسل جوان و کنشگران انقلاب «زن، زندگی، آزادی» که هیچ‌گونه سابقه‌ی همکاری با رژیم اسلامی، اعم از جناح‌های غالب و مغلوب، ندارند، می‌تواند نماد همبستگی ملی برای ساختن نجات و ایران و ساختن فردای بهتر باشد.

وفاق ملی نه بر بنیاد افتراقات فرقه‌ای، حزبی، تباری، موروثی، نژادی و قومی، بلکه بر محور اشتراکات آزادی شهروند، جامعه و میهن میسر است. از اینرو، جامعه ایرانی می‌تواند بر سر نقش نسل جوان در دوران انتقال قدرت همدل، همگام و همصدا شود.

حکومت اسلامی در جنگ هشت ساله، ایران را ویران کرد و با سیاست‌های اسلامیزه کردن جامعه، کشور را به قهقرا کشاند. اکنون، مسئله بر سر هستی و بقای مردم و میهن ماست. آینده‌ی ایران در خطر است. یک ایران صلح‌طلب که به آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، و همزیستی مسالمت‌آمیز با کشورهای همجوار پایبند است، می‌تواند نیرویی قدرتمند در جهان آزاد و دموکراتیک باشد. برخلاف سیاست‌های حکومت اسلامی، اروپا، آمریکا و اسرائیل نزدیک‌ترین متحدان ما در ساختن یک زندگی مسالمت‌آمیز در دهکده‌ی جهانی خواهند بود.

اما حکومت اسلامی متحدین خود را از میان گروه‌های تروریستی برگزیده و واقعیت اینست که فاشیسم اسلامی در ایران به پایان خود رسیده است.

راه هایی که در برابر حکومت قرار دارند، عبارتند از: ۱) تسلیم اراده ملت ایران شود. ۲) در یک جنگ منطقه‌ای و تبدیل شدن ایران به یک ویرانه، تسلیم یک نیروی ائتلافی شود. ۳) امریکا و متحدین آن، به قیمت نادیده گرفتن ملت ایران، حقوق بشر و ماهیت تغییرناپذیر جنایتکارانه رژیم، با آن بندوبست‌های پشت پرده کنند و چندی به عمر ننگین آن افزوده گردد. ۴) رژیم برای بقای خود، هستی ایران و ایرانیان را به روسیه و چین گرو بفروشد.

جبهه بزرگ انقلاب "زن زندگی آزادی" و گروه‌های خودمدیریت محله‌محور، این هسته‌های انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، از شرایط حساس جامعه و میهن آگاه هستند و تردیدی نیست که حکومت اسلامی را به نقطه‌ی تسلیم یا سرنگونی خواهند رساند.

باید صدایمان را رساتر کنیم و اعلام نماییم که هیچ پیوندی با گروه‌های اسلامی و تروریستی نداریم و مخالف دخالت شبکه‌های مافیایی حاکم بر امور منطقه هستیم.

پیام به سران حکومت اسلامی شفاف است! پیش از آنکه در قیام ملی ایرانیان به حیات سیاسی‌تان پایان داده شود، یا در جریان جنگ رژیم با اسرائیل زیر آوار دفن شوید، قدرت را مسالمت‌آمیز به ملت منتقل کنید تا نسل انقلاب "زن زندگی آزادی"، ایران را از مدار منحوس جهل، جنایات، خرافات، جنگ و نفرت پراکنی خارج کند و صلح، آرامش و دوستی را به ارمغان آورد.

انقلاب «زن، زندگی، آزادی» ناقوس مرگ سیاسی و عقیدتی اسلامگرایان در ایران بود. پس از چهل و شش سال کجروی، ویرانگری، نفرت‌پراکنی و جنایت، تنها راه درست شما این است که قدرت را به ملت واگذار کرده و خود را به دادگاه‌های عادلانه بسپارید. رژیم اسلامی و دولت نتانیاهو، با موشک پرانی تعریف شده و از پیش اطلاع داده شده، با هم زورآزمایی می‌کنند. مسئله اصلی اینست که اگر موشک اندازه‌ها از خط قرمزها عبور کنند، غیرقابل کنترل شوند، و از چارچوب بده بدستان حکومت اسلامی و غرب تجاوز نمایند، جنگ افسارگسیخته و برگشت ناپذیر فاجعه‌های جبران ناپذیر خواهد آفرید.

خلاصه کلام

حمله موشکی حکومت اسلامی به اسرائیل، مغایر منافع مردم، میهن و کشورهای منطقه است. ملت ایران مشکلی با اسرائیل، غرب و جهانیان ندارد. جنگ رژیم اسلامی برای غزه و لبنان و.. بوده و ربطی به ما ایرانیان ندارد.

کنشگران جبهه بزرگ انقلاب "زن زندگی آزادی"، می‌توانند ریل سیاست را تغییر دهند:

۱) اعتصاب عمومی برای فلج حکومت ۲) مخالفت با جنگ و اجازه ندادن به حکومت در استفاده از نیرو و سرمایه ملی ایرانیان برای اهداف بیگانگان۳) پیگیری انقلاب «زن زندگی آزادی» و سیاست برچیدن کلیت رژیم و انتقال قدرت به ملت ایران

حکومت اسلامی بر سر راه‌های انتخاب معامله با غرب، فروش ایران به شرق، تسلیم و انتقال داوطلبانه و مسالمت آمیز قدرت به ملت، ویا آغاز جنگ و تحمیل قیام به جامعه شهروندی و استفاده ملت ایران از حقی طبیعی و حقوق بشری خود برای برچیدن دیکتاتوری، ایستاده است.

اقبال اقبالی
*
*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy