اندکی قبل از جنبش مهسا و زن زندگی آزادی بود که از نسل پیشین خود خواستم که از سیاست به سیاحت روی آورند.
آنروز میدیدم که چگونه نسل دهه شستی و بعدی ها از خرافات شما عبور کرده و آبستن تحول است. جنبش مهسا پیش لرزه ای بود که مژده ی تغییرات اساسی می داد. پیش لرزه ای که درس شجاعت و عمل گرایی را در دنیا به جلوه در آورد. نسلی که می داند چه میخواهد، درست برعکس نسل قبلی که فقط می دانست چه نمی خواهد!
نسل شما نسل آرمان گرایی بود: نسلی بود که می خواست برای جلوگیری از فساد مالی معدودی در قدرت (چه دروغ و چه راست)، کل سیستم را عوض کند به امید روزی که هیچ فسادی در هیچ جایی وجود نداشته باشد. نسلی که فکر می کرد هزینه کردن برای جشن های ۲۵۰۰ ساله تا زمانی که هنوز فقر وجود دارد، کاریست نا بخشودنی.
نسل شما نسل خوش خیالی بود: نسلی بود که باور میکرد میتوان برق و آب را مجانی کرد و به همه خانه مجانی داد. نسلی که خمینی در ماه می دید. نسلی که برای آزادی و کرامت انسانی به عقب مانده ترین دین تاریخ آویزان شد. نسل ننگین ۵۷.
نسل شما نسل گیج زده بود: یکی چپ و یکی انقلابی، یکی کومونیست و دیگری روشنفکر! اما تنها چیزی که در آن اتفاق نظر داشتید نخواستن شاه بود و بس. يکی به اسم دین و دیگری به اسم آزادی. نسلی که امید داشت ولی برنامه نداشت.
شما نسلی هستید که برای آزادی کشور به ترامپ دل باخته اید و از کاملا هریس متنفرید. آیا از ترامپ پرسیده اید که برای ایران چه خواهد کرد؟ از هریس چطور؟ چرا طرفداری خود از هر کدام از آنها را مشروط به برنامه آنها در مورد ایران نمی کنید؟ چرا با کمک های مالی یا تجعمات انتخاباتی به آنها فشار نمی آورید؟ (همانطور که جامعه یهودی آمریکایی هر دو حزب را همیشه و به درستی تحت فشار میگذارد). وقتی با امید و خوش خیالی و چشم بسته طرفداری می کنید نتیجه اش میشود جواب ترامپ که گفت با جمهوری اسلامی حتما توافق خواهد کرد چون اگر توافق انجام نشود نتیجه آن خطرناک است. نتیجه اش می شود که وقتی دموکرات ها پشت مردم ایران را خالی میکنند هیچ دردی از جامعه ایرانیِ آمریکا احساس نکنند. امروز که نتیجه انتخابات آمریکا با تعداد محدودی رای در ایالت هایی پر از ایرانی مثل جورجیا مشخص خواهد شد چرا بجای استفاده بهینه از قدرت رای خود و سوق دادن هر کدام از احزاب به سوی مصالح مردم ایران با چشمان بسته و دلی پر امید پشت یکی از اینها قایم شده اید بدون آنکه تضمینی داشته باشید؟ تا کی سر را در برف می کنید و وقتی بیرون می آورید متعجب هستید از آنچه می بینید؟
مژده امروز که گسل های تغییر در تحرکند و حیف که بسیاری از شما همچنان در گردونه ی نادانی درگیر. بیایید به سمت درست تاریخ. از قبول اشتباه شروع کنید. آنکه تئوریسین ولایت فقیه بود طلب بخشش کرد و رفت. قبول کنید و رها شَوید از اجبار به تکرار ایده های تکراری. رها شوید از نیاز به دفاع از اشتباهاتی که بر اساس دانش محدود آن دوران اتفاق افتاد ولی همچنان بر آن پافشاری می کنید چرا که از قبول اشتباه شرم دارید.
رضا پهلوی در سخنرانی چند روز پیش خود ندا از ایران سکولار دموکرات داد. چگونه میتوان ایرانی بود و بر آن ایراد گرفت؟
بنجامین نتانیاهو مژده از روزی میدهد که مردم دو کشور در صلح با هم زندگی کنند، مژده از روزی که متحدان واقعی دست در دست هم بفشارند برای نابودی تاریکی و پلیدی که نسل ۵۷ به سرزمینمان تحمیل کرد. کجای این حرف جای ایراد دارد؟
پیام نسل من به شاه زاده رضا پهلوی اینست که ما به شما اعتماد داریم ولی اعتمادِ تنها کافی نیست. شما برای فردای آزادی ایران چه برنامه ای دارید؟ اینکه هر آنچه را می خواهید که مردم بگوییند جوابی کافی نیست. (Leaders lead from the front). نسل من دوست دارد که شکوهِ پادشاهی و فرهنگی ایران حفظ شود ولی بیشتر در شکل سمبلیک تا اجرایی. نسل من درک میکند که ممکن است همه ما برای دمکراسیِ ورژن غربی آماده نباشیم ولی از شما تضمین میخواهد برای گذر به سوی دولتی غیر فردگرا. اسمش هر چه که باشد.
پیام نسل من به نتانیاهو اینست که ما به کمک شما نیاز داریم. کمکی که امروز به تغییرات بیانجامد و فردا به آبادی و دوستی. ولی در این راه، ملت ایران نباید آسیب ببیند. زدن نیروگاه و پالایشگاه و غیره حتی اگر از نظر استراتژی جنگی مورد قبول باشد از نظر مردم ایران قابل قبول نیست. سران را بزنید و نیروهای سرکوبشان را تا ما خودمان شانس تغییر ساختار را داشته باشیم.
شما چطور؟ آیا آماده هستید که حرف حق را قبول کنید و حرف نا حق را به چالش بکشید؟ حتی اگر هر دو حرف از دهان یک نفر بیرون بیاید؟ اگر این توان را ندارید شما توان منطقی فکر کردن را ندارید. شما آرمان گرا هستید و خوش باور. شما همچنان درگیر معماهای حل ناشدنی هستید.
صدای پای آزادی می آید. شما چطور؟ می شنوید؟ تا کی می خواهید با هم بجنگید و چشم ببندید بر موجی که همه را بالا خواهد برد؟
اگر سخت است لااقل آنقدر قوی باشید که سکوت کنید. حتی برای اندکی. لطفا ویدیو های خیلی روشنفکرانه خود را برای دوستان و گروه های خانوادگی نفرستید. آلت دست مردان قدرت نباشید.اگر تنها پنجره شما به دنیای امروز از گوشی موبایل میگذرد، قبول کنید که پنجره کوچکیست برای دیدن دنیای بزرگ امروز.