/
/
دینیان دیوسرشت
جنباوران دقیانوسی
وِردها و دعاهاشان را که کلید بیپاسخیها میدانند
پیدرپی،
در دُگمهای مقدسشان،
و سردرگمیهاشان میچرخانند
دینیان دیوسرشت
زندگی را با غل و زنجیر ایمانشان بستهاند
پُرسشهای آفتابی را قُرُق کردهاند
و سخنهای پُرکلید فرزانگان را
از خودپسندی دینی نمیخواهند بشنوند
دینیان دیوسرشت
از سرآغاز ولایتشان
سخت به کشتن شادمانی،
رنگهای خوش، کمر بستهاند
رنگینکمان هستی را یکرنگ میخواهند،
سیاه میخواهند
دینیان دیوسرشت
از سرآغاز ولایتشان
مهستان بزرگ ایران و فرهنگ پرنیانیاش را
چون نیاکانشان
غارت و لگدمال کردهاند
اکنون
واپسین پرده از نمایش دوزخی این دلقکان سیاست
این دینیان دیوسرشت
که زیبا را زشت و زشت را زیبا میبینند
در چشمِهای باز جهان به صحنه میرود
رضا فرمند
*
*