حکومت اسلامی یکبار جنگ هشت ساله را به ملت ایران تحمیل کرد و کشور، جامعه و سرمایه انسانی و مادی ایرانیان را به باتلاق جنگ با عراق فرستاد تا در بستر شرایط جنگی، مقاومت جامعه ایرانی در برابر استقرار حکومت اسلامی در ایران را سرکوب و موجودیت خود را تثبیت کند.
بار دیگر موجودیت حکومت اسلامی توسط جامعه ایرانی در دو جنبش عظیم ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و انقلاب "زن زندگی آزادی"، به چالش کشیده شد و حکومت اسلامی برای سرکوب مطالبه ملی عزل حکومت اسلامی توسط ملت و برای ملت، بشدت نیازمند شرایط جنگی و برجسته کردن تهدید خارجی و بسترسازی برای سرکوب داخلی میباشد.
شکستهای سیاستهای پان اسلامیستی، انزوای داخلی و جهانی، رزیم اسلامی را ناچار نموده تا کشورما را در تب جنگ قرار دهد. حکومت اسلامی، اسرائیل را بعنوان دشمن ما ایرانیان نشان میدهد، اما خود بزرگ ترین جنایتها را در ایران مرتکب شده و میشود. اسرائیل کشوری ست که نه به خاک ایران تجاوز کرده و نه ادعای اشغالگری سرزمینی در ایران دارد. کشور اسرائیل مشکلاتی تاریخی با فلسطینیها و لبنانیها دارد که رژیم اسلامی کاسه داغ تر از آش برای فلسطین و لبنان شده، تا آنجاکه هستی ملت و کشور ما را به جنگ فلسطینیها و لبنانیها با اسرائیل گره زده است.
روزهای گذشته شعار کلی "نه به جنگ، آری به صلح"، در میان محافل ایران بیشتر شده است. جنگ جاری میان اسرائیل، غزه و لبنان، بجای پندهای فاضلانه، نیاز به راه حلهای مشخص میان طرفین اصلی جنگ و عدم دخالت جنگ طلبان دارد. ما شاهد فاجعه دخالت حکومت اسلامی در سوریه بودیم که به کجا انجامید. این حکومت به هرجا رفت، جنگ، تجاوز، سرکوب و کشتار را تشدید کرد و دستهای رژیم اسلامی، تنها بخون ایران آغشته نیست.
ما که ستونهای خاستگاه سیاست را در ایران و پیوند مستقیم با آزادی شهروند، جامعه و میهن تعریف میکنیم، الویت مان خارج کردن ایران از مدار جنگ حاکمان با اسرائیل و.. است.
ما نتنها با اسرائیل جنگ نداریم، بلکه پژواک خواست ملت ایران، «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» هستیم.
راهنمای سیاست ما، همانا فلج ساختن حکومت اسلامی و به بیرون کشیدن ایران از یک جنگ ویرانگرانه است.
حاکمان کنونی احساس مسئولیت و تعهد به ایران و ایرانیان ندارند، زیرا خاستگاه سیاست در این رژیم، منافع اسلام و اسلامگرایان است. تجربه ۴۶ ساله ویرانگریها و جنایات اسلامگرایان در ایران، گواه خاستگاه سیاسی حکومت میباشد.
اکنون که "اپوزیسیون" با عزیمتگاه سیاسی نسبت به حماس و حزب الله و دولت اسرائیل، صفوف دوست و دشمن را تعریف میکنند، بایستی ریشههای واقعی همبستگی ملی را نشان داد و بر نجات ایران از مدار جنگ تاکید کرد.
اگر صورت مسئله سیاست آزادی شهروند، جامعه و میهن است، پس مدافعان آزادی، دمکراسی و لائیسیته میتوانند یکدیگر را در سنگر انقلاب "زن زندگی آزادی" دریابند و بزرگترین همبستگی میدانی (از مونارشی تا آنارشی) برای خارج کردن ایران از مدار جنگ، کف خیابان ایجاد کنند.
ما با برچیدن حکومت اسلامی، میتوانیم ایران را از مدار جنگ، ویرانگری و خونریزی بیرون آوریم!
اقبال اقبالی
*
*