ایران وایر - مجله امریکایی «فارن افرز» که از سوی شورای روابط خارجی ایالات متحده منتشر میشود و به موضوعات کلان علوم سیاسی و روابط بینالمللی میپردازد، در مقالهای به قلم «علی واعظ»، مسوول میز ایران در «گروه بینالمللی بحران»، به موضوع شکست استراتژی سه جانبه جمهوری اسلامی برای حفظ نظام پرداخته و گفته این شکست باعث شده است جمهوری اسلامی خطرپذیری خود را در برابر اسرائیل از زمان آغاز جنگ در غزه افزایش دهد. چکیدهای از این مقاله را اینجا بخوانید.
***
«جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از چهار دهه، برای حفظ خود و گسترش نفوذ منطقهای و بازداشتن دشمنانش، در سه پروژه سرمایهگذاری کرده است؛ تامین مالی و مسلح کردن شبکهای از متحدان غیردولتی، برنامه موشکهای بالستیک و آغاز برنامهای هستهای که میتواند برای کسب منافع اقتصادی، سرعت آن کاهش یابد یا برای دستیابی به سلاح هستهای، به شتاب توسعه آن افزوده شود. شکستها در اولین مورد، نتایج متفاوت از دومین و عدم اطمینان در سومین طرح، بهطور فزایندهای این استراتژی (حفظ نظام و گسترش نفوذ منطقهای آن) را به چالش کشیده است.»
فارن افرز نوشته است: «پس از حمله حماس به اسرائیل در ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲( هفت اکتبر ۲۰۲۳)، گروههای موجود در محور مقاومت تحت حمایت ایران به سرعت در چند جبهه بسیج شدند. در یمن، موشکها و پهپادهای حوثی ترافیک دریایی در دریای سرخ را تهدید و در عراق و سوریه، شبهنظامیان به نیروهای امریکایی پهپاد و موشک شلیک کردند. در لبنان نیز حزبالله حملات خود را به اسرائیل افزایش داد. همزمان با جنگ اسرائیل در غزه، این کشور به دنبال خاموش کردن حلقه آتش ایران بود؛ از جمله با هدف قرار دادن اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.»
مقاله با یادآوری حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق و پاسخ نظامی مستقیم سپاه به خاک اسرائیل و سپس ادامه تنشها بین دو کشور با ترور «اسماعیل هنیه» رهبر «حماس» در تهران، کشته شدن «حسن نصرالله» رهبر حزبالله لبنان در جنوب بیروت و سپس حمله دوم موشکی سپاه به اسرائیل، وضعیت نظامی میان دو کشور را بیسابقه خوانده است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
این مقاله حملات موشکی سپاه به اسرائیل را که با هدف بازدارندگی در برابر اقدامات فزاینده نظامی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی خوانده، کم اثر توصیف کرده و با مرور عملیات اسرائیل برای نابودی حماس و طرحهایش برای از بین بردن قدرت حزبالله با ترور فرماندهان ارشد و ضربه به ردههای پایینتر آن گفته است رهبران جمهوری اسلامی اینک احتمالاً خود را در برابر انتخابهای بد میبینند.
نویسنده این انتخابها را ایستادن و از دست دادن بازدارندگی و اعتبارش یا وارد شدن به درگیری دوباره با وجود خطر واکنش شدیدتر از سوی اسرائیل توصیف کرده است.
او در ادامه نوشته حمله موشکی دوم جمهوری اسلامی به اسرائیل در مهر ۱۴۰۳، قماری بسیار بزرگتر از حمله اول در فروردین بوده است. سپس یادآوری کرده که «یوآو گالانت»، وزیر دفاع اسرائیل وعده پاسخ کشنده، دقیق و بهویژه غافلگیرکننده به آن داده که حتی اگر کنترل شود، ممکن است بار دیگر یک مهلت کوتاهمدت برای پرهیز از یک درگیری جدی باشد.
مقاله میگوید: «با تضعیف نیروهای نیابتی ایران، شکست دومین حمله موشکی ایران در وارد کردن خسارت قابلتوجه و برتری نظامی و اطلاعاتی اسرائیل، بدون شک موقعیت جمهوری اسلامی تضعیف شده است. جای تعجب نیست که بخش رو به رشدی در داخل طبقه سیاسی و شبکههای تبلیغاتی این نظام بلندتر از گذشته خواستار آن هستند که پرده از برنامه هستهای با ظاهر صلحآمیز برداشته شود و به سمت تسلیحاتی شدن بهعنوان بازدارنده نهایی پیش برود...با توجه به پیشرفت برنامه هستهای ایران و شکستهایی که در دیگر شاخههای استراتژیک آن روی داده، رژیم ایران، هم انگیزه و هم فرصت برای اتخاذ تصمیمی دارد که مدتها آن را به تعویق انداخته است. با این حال، به سه دلیل این گام ممکن است مشکلات آن را تشدید کند، نه این که حل کند.»
به نظر نویسنده، حتی اگر تاسیسات هستهای ایران از اولین پاسخ مستقیم نظامی اسرائیل مصون بمانند، حرکت به سوی تسلیحاتی شدن برنامه اتمی ممکن است بهعنوان یک دلیل دیگر در ضرورت جنگ توسط اسرائیل و ایالات متحده تلقی شود. ضمن این که حمله موشکی جمهوری اسلامی به پاکستان و اسرائیل در یک سال اخیر که دو قدرت اتمی منطقه هستند، نشان داده است داشتن سلاح اتمی ضرورتا موجب بازدارندگی در برابر حملات خارجی نمیشود.
مقاله میگوید حرکت احتمالی جمهوری اسلامی به سوی ساخت سلاح اتمی، تلاشهای محدود فعلی و تماسهای اخیر «مسعود پزشکیان»، رییسجمهوری ایران با دولتهای اروپایی برای رفع تحریمها را ناکام خواهد کرد و جامعه جهانی را به سوی بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازتعریف جمهوری اسلامی بهعنوان تهدیدی برای امنیت بینالمللی سوق خواهد داد.
نویسنده در نتیجهگیری از بیان این موضوعات گفته آشکار شدن ناگهانی آسیبپذیری استراتژی جمهوری اسلامی ممکن است باعث افزایش خطرپذیری با هدف جبران شکستهای فزاینده اخیر شود. با این حال، تغییر در دکترین هستهای ایران، یعنی شروع به ساخت سلاح اتمی بعید است که معضلات استراتژیک جمهوری اسلامی را حل کند.
به عقیده نویسنده مقاله، حتی دستیابی به سلاح اتمی برای بازدارندگی، با توجه به ضعف اطلاعاتی، ناتوانی در استفاده از سلاحهای متعارف، اقتصاد ناکارآمد و از دست دادن مشروعیت داخلی جمهوری اسلامی، لزوماً رژیم را در برابر دشمنان داخلی و خارجی محافظت نخواهد کرد.
حمله اسرائیل به ایران محدود و کوچک خواهد بود