اینکه امثال من به جمهوری اسلامی توصیه کنیم پاسخ حملۀ اخیر اسرائیل به خاک کشور را بدهد یا ندهد، فوری اقدام کند، یا فعلاً صبر در پیش گیرد، مستقیم درگیر شود یا از راه غیرمستقیم عمل کند، همهاش بیهوده است!
تجربه نشان داده که جمهوری اسلامی به هر نتیجهای که خودش برسد، طبق آن عمل خواهد کرد و توصیههای ما در هر جهتی که باشد جز اینکه دستمایۀ اتهام تازهای علیهمان شود، حاصل دیگری ندارد. برای نمونه، مثلاً اگر من توصیه به احتیاط و صبر کنم، متهم میشوم که قصدی جز نشان دادن "ضعف اقتدار حکومت" و در نتیجه "تسلیم و ذلتپذیری آن در برابر نظام سلطه" را ندارم و اگر "پاسخ فوری و قاطع و دندانشکن" را پیشنهاد کنم، در آن صورت نیز میتوانم به "تلاش برای وارد کردن کشور در جنگی فراگیر" و در نتیجه بیثبات کردن کشور و "کمک به جنگطلبان خارجی برای رسیدن به اهداف شومشان" متهم شوم.
در جایی که نصیحت و توصیه به یک امر، فاقد اثر باشد و در عین حال، صرفِ عملِ ناصحانه، زمینهساز اتهام شود، اصرار بر توصیه و نصیحت شاید نوعی خودآزاری به حساب آید.
بنابراین، آدمی مثل من در این شرایط فقط میتواند فارغ از هر نوع توصیه و پیشنهادی، فقط احتمالات را تشریح و پیامدهای خواسته و ناخواستۀ آنها را توضیح دهد.
عصیان یا بی عفتی؟ مجتبی نجفی
ملاحظات وعده صادق ۳، سلمان کدیور