Sunday, Nov 17, 2024

صفحه نخست » حسین رونقی گرامی! کارت درست نیست!؛ ف. م. سخن

IMG_6520.jpegحسین رونقی، یکی از جوانانی که سال هاست علیه حکومت نکبت اسلامی به پا خاسته و او را ذلّه کرده است، در اعتراض به مرگ فجیع کیانوش سنجری و برای زدن تلنگر به جامعه ی بی حس شده در مقابل فجایع حکومتی، با لب های دوخته در مقابل دادگاه جنایتکار انقلاب حاضر شده و ماموران او را دستگیر کرده اند و بعد از ساعاتی که موفق نشده اند لب های او را باز کنند، او را رها کرده اند.

من نمی دانم که حسین، با لب های دوخته بعد از این چه خواهد کرد. آب و غذا نخواهد خورد و لب هایش را دوخته نگه خواهد داشت یا چه.

حقیقت این که در مقام نصیحت به حسین و دیگر بچه های شجاع و دلاور ایران نیستم. در مقابل شجاعت این عزیزان حقیقتا کم آورده ام و احساس می کنم به دلیل بالا رفتن سن، بعضی از کارها را نمی فهمم ولی به هر حال این چند خط را می نویسم تا هم به شجاعت رونقی و رونقی ها آفرین بگویم هم بر اساس تجربه هایی که طی چهل و خرده ای سال در مقابله با حکومت نکبت اسلامی به دست آورده ام چند کلمه خطاب به حسین بنویسم.

سال ها پیش، جوانی به نام بابی ساندز اهل ایرلند، که خواهان استقلال ایرلند و در زندان انگلیس ها بود، اعتصاب غذا کرد و اگر درست یادم مانده باشد بعد از شصت و چند روز در اثر گرسنگی در زندان درگذشت و دولت انگلیس هم به خواسته های او کلا بی اعتنا ماند.

بعد از آن ما اعتصاب غذاهای دیگری در جاهای مختلف دنیا دیدیم که اغلب به نتیجه نرسید.

این که ساندز تازه با یک دولت غربی و اهل تمدن این گونه مقابله کرد و به نتیجه نرسید به ما نشان می دهد که در مقابله با حکومت های وحشی و حیوان صفت این گونه مقابله ها کلا نتیجه نمی دهد و علت اش هم این است که این جور حکومت ها، تصور می کنند اگر امتیازی به زنان و مردان شجاع بدهند راه را برای دیگران باز می کنند لذا باید اجازه ی رشد چنین مقابله هایی را به هیچکس ندهند حتی اگر فرد جان اش را از دست بدهد.

جامعه ی بی حس شده و در ظاهر بی اعتنای ما، با این تلنگر ها از خواب و بی حسی بیدار نخواهد شد. شما به واکنش مردم و حتی «مثلا» اپوزیسیون نگاه کنید احساس خفت و خواری خواهید کرد و چه بسا به خود بگویید، اصلا مبارزه برای چنین مردمی ارزش ندارد و بهتر است آدم برود به فکر زندگی خودش باشد.

اما نه.

بر اساس نمونه های جامعه شناسانه، واکنش جامعه کاملا «نرمال» است و این تصور ما از رفتار جامعه است که خطاست.

شما می بینید که مرگ مهسای ناشناس، ناگهان توفانی به پا می کند که جهانگیر می شود، ولی مرگ کیانوش هیچ واکنشی بر نمی انگیزد. این رفتار جامعه کاملا منطبق با طبیعت جامعه است.

انقلاب را نمی توان به وجود آورد. حرکت اعتراضی را نمی توان به وجود آورد. فرد که هیچ، سازمان ها و احزاب متشکل هم نمی توانند اگر جامعه آماده نباشد، حرکتی موثر در میان مردم ایجاد کنند. تاریخ انقلاب ها در مقابل ماست و این موضوع را تایید می کند.

وظیفه فرد انقلابی، در زمان «ترصد»، آگاهی دادن به مردم است. در زمان «تهاجم جامعه» و برخاستن امواج مردمی، هدایت مردم است، و در زمان سرکوبی که نتوان با آن مقابله کرد و پیروز شد، «دعوت به عقب نشینی» است. در زمان «ترصد»، نمی توان با هیچ ترفندی، «تهاجم» ایجاد کرد. اشتباه اغلب ما تشخیص ندادن زمان «ترصد» و «تهاجم» و «عقب نشینی» ست.

حسین گرامی اگر وسط خیابان مرکز شهر خودش را هم نابود کند جامعه ی «ناآماده» ناراحت خواهد شد و غمگین خواهد شد و حتی ممکن است به حسین بد و بیراه بگوید که «آخر جوان! این چه حماقتی بود تو کردی؟» ولی به پا نخواهد خاست.

کسی به حسین و کیانوش نخواهد گفت شجاع در صورتی آن ها واقعا شجاع و دلاور هستند ولی نحوه ی مقابله شان با حکومت حیوان صفت نادرست است چون در زمان نادرست صورت می پذیرد.

من این چند کلمه را گفتم بنویسم شاید تاثیرکی روی حسین و حسین ها داشته باشد هر چند بر این باور نیستم که بچه ها، زیاد به حرف من اعتنا کنند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy