عباس عبدی - هممیهن
برخی به اشتباه گمان میکنند که مجلس و دولت و دادگستری سه قوه مستقل از هم هستند که گویی سه جزیره خودمختار و مستقلاند. این تصور بکلی باطل است. هر سه قوه در کنار نیروهای مسلح اجزاء یک کل به معنای حاکمیت کلان هستند. استقلال آنها مطلقا به معنای تقابل و رو در رویی نیست. آنها اجزای یک پدیده هستند که در این استقلال نسبی مکمل یکدیگرند. حتی در ساختارهای حزبی پارلمانی، دولت منتخب مجلس است.
مثل خودرو که ترمز و گاز و فرمان اجزای مستقلی هستند ولی همه در خدمت حرکت بهتر و امنیت بیشتر خودرو از طریق راننده هستند. اگر قرار باشد که هر کدام کاری مستقل از هم کنند حرکت سالم و امن ممکن نخواهد شد.
ساختار سیاسی ایران از نوع نظامهای ریاستی است. در این نظامها(مانند ایالات متحده آمریکا)، قوا کاملاً مستقل هستند. رئیسجمهور و نمایندگان مجلس هر یک مشروعیت مستقلی دارند. ولی ایران چون حزبی نیست و تایید و رد صلاحیتها هم سلیقهای و موسمی است لذا خیلی عجیب نخواهد بود که نتایج دو انتخابات پیاپی در تعارض با هم باشد. همچنان که انتخاب پزشکیان در تیر امسال در تقابل با نتایج انتخابات مجلس در اسفند سال گذشته بود.
در چنین شرایطی اگر شکاف پیش آید، چگونه باید آن را برطرف کرد؟ راه حل همان است که آقای پزشکیان انجام داد و توانست با هماهنگی و گفتگوی تفاهمی و وفاق برای تمام وزرای خود رای اعتماد بگیرد و در انتصابات بعدی هم رعایت این مسأله را کرد. انتظار میرفت که مجلس هم پاسخ مثبتی دهد که در ابتدا هم چنین بود. تایید کابینه وفاقی بود و همین قانون پوشش زنان را هم متوقف کردند چون امکان اجرای آن نه فراهم است و نه این دولت میتواند اجرا کند.
ولی نمیدانیم که از دو هفته پیش چه ماجرایی پیش آمده که تندروهای مجلس دوباره دست بالا را پیدا کردند و ابتدا با حملات به ظریف و سپس نادیده گرفتن لایحه اصلاحی دولت برای بکارگیری نیروها و در ادامه اعلام ابلاغ مصوبه غیرقابل اجرای مجلس در باره پوشش زنان و سپس خط و نشان کشیدن در باره اقتصاد و حاملهای انرژی روی وفاق خط قرمز کشیدند، و تعارض را به اوج رساندند و آقای رییسجمهور هم در گفتگوی دوشنبه شب واکنش نشان داد به وضوح گفت که با وضعیت کنونی ناترازیها نمیتواند کاری کند و نه قانون مزبور قابل اجراست.
تعارض در کوتاهمدت قابل تحمل است هر چند، فشارهایی را به نظام وارد میکند، اما در میان و بلندمدت، اگر سازوکارهای حل اختلاف به درستی مدیریت نکنند، ممکن است بحران سیاسی یا فلج شدن روند حکمرانی رخ دهد. بنابر این باید برای این وضعیت تمهیداتی اندیشیده شود.
در جوامع توسعه یافته، این تعارضها اغلب مدیریتشده و مقطعی هستند. اما در نظامهایی مثل ایران به علل گوناگون این تعارضها مزمن شده و رسوب میکند و بهرهوری دولت و حکومت را کم و حتی منفی میکند. این تعارضها میتواند به بنبستهای سیاسی یا حتی فروپاشی منجر شود.
بنابر این بهترین راهحل ابتدا گفتگوست. گفتگوهایی که شفاف و بر مبنای علم باشد و هدفش رسیدن به تفاهم و خیر عمومی است همانگونه که آقای رییس جمهور در باره قانون پوشش زنان گفتند: ▪️«قرار است گفتوگو کنیم تا هم اصول و ارزش خودمان را داشته باشیم و هم کاری نکنیم که وفاق و همدلی جامعه را به هم بزنیم. از نظر من که باید اجرا کنم خیلی از مسائل در این قانون جای سؤال دارد.»▪️
اگر گفتگو نتیجه نداد مراجعه به مبنای حکومت یعنی خواست و اراده مردم، راه حل منطقیتری است. از طریق همهپرسی یا نظرسنجیهای معتبر میتوان فصلالخطاب سیاسی یا همان مردم را به داوری طلبید. اگر به هر دلیلی از این راه حل نیز میترسید، پس از ابزارهای رسمی مثل استیضاح استفاده کنید. راه دیگری به نظر نمیرسد.
ولی در هر صورت یک پرسش مهم وجود دارد. مگر نمیدانستید که اگر قرار باشد پزشکیان بیاید و حامیان او نیز در انتخابات شرکت کنند و رای دهند و این به سود حکومت است در این صورت باید به تبعات این سیاست نیز ملتزم باشید. پس چرا به این سرعت فیلتان یاد هندوستان کرده است؟ چوب لای چرخ پزشکیان گذاشتن و شکست او را هیچ عاقلی به پای منتقدان سیستم نمینویسد این شکست فراگیر است و فراتر از این جناح و آن جناح است.
فریب چند تندروی غیر مسئول و شکست خورده را نخورید. آنان تا کشور را به ذلت نکشانند آرام نمیگیرند. گمان نکنید که به شما رحم خواهند کرد. باید به مردم بازگشت و مطیع اراده آنان شد. اگر همه با مردم وفاق کنند مردم هزاران بار بیش از اندکی خواص برای تحکیم قدرت رسمی کوشا خواهند بود.
از سوراخ رویگردانی از مردم چند بار گزیده شدهاید؛ آیا کافی نیست؟