از آشویتس که بیرون آمدم
ستارهی زردی
بر سینهی شعرم نقش بسته بود
از آشویتس که بیرون آمدم
ستارهی داوود
معنایی ژرف و نسوز و زیبا را
با خود به آسمان میبُرد
از آشویتس که بیرون آمدم
در دلم میگفتم
ایکاش، ای کاش که ستارههای اسیران
ناگهان، ستارهی نینجا میشد!
*
ستارهی داوود
ققنوسیست با شش پَر و بال
ستاره داوود
خورشید کوچک خاور زمین است
رضا فرمند
*
ابن سینا دانشمند یا اندیشمند؟ نیکروز اعظمی
روی بپوشان آقای خامنهای چرا که...، ابوالفضل محققی