من در قدیم الایام تعداد خیلی زیادی دوست و آشنا داشتم که یا رفت و آمدی داشتیم یا تماسی در حد تماس تلفنی و دیدار در مهمانی ها.
این تعداد امروز تقلیل پیدا کرده است به سه چهار نفر که توانسته اند اخلاق گند مرا تحمل کنند و در مقابل خشونت کلامی من طاقت بیاورند یا به عبارت بهتر به روی خود نیاورند. همین ها گاه به من نصیحت می کنند که کمی از تندی اخلاق ات بکاه و بر نمک گفتارت بیفزا. این که کسی به تو کار نمی دهد یا حتی اسم تو را نمی بَرَد به خاطر همین نحوه ی رفتار توست. می دانم راست می گویند اما نمی دانم چرا نمی توانم کاری در جهت تصحیح رفتارم بکنم و کمی مصلحت اندیش باشم.
در ایران که بودم یکهو دیدم در خیابان جنجال شد و دو جوان و دو مامور نیروی انتظامی به دو از جلوی من رد شدند و مامورها دو جوان را گرفتند و شروع کردند به کتک زدن آن ها. مردم همهمه می کردند که این ها دزد هستند. کتک زدن دزد هم که مباح است و باید گفت دست ماموران، که امنیت ما را بر قرار می کنند درد نکند. با مامور هم که نباید شوخی و یک به دو کرد و باید سر را پایین انداخت و مثل یابوی شاه سلطان حسین از کنار ماجرا گذشت.
در حال گفتن همین ها به خودم بودم که یکی از مامورها چنان سیلی یی به گوش یکی از این دزدها زد که صدایش هنوز در گوش ام هست. بی اختیار پاکت های خرید را روی زمین رها کردم و خودم را وسط معرکه دیدم. مامورها مرا هم مثل دزدها می زدند و من هم آن ها را می زدم و فریاد می کشیدم که چرا این ها را می زنید؟
داستان را خلاصه کنم. مرا به کلانتری که اتفاقا رو به روی همین محل درگیری بود بردند و یک شب آن جا بودم و روز بعد هم آزاد شدم.
آقای مهدی خلجی فیلسوف و اهل فلسفه که در باره ی کانت و دکارت خیلی قشنگ صحبت می کند و حرف های جالب و آموزنده می زند در ویدئویی که اخیرا منتشر کرده گفته که رضا پهلوی و فرح پهلوی برای خودشان در خارج از ایران ساواک درست کرده اند و جان ایشان یعنی خلجی از دست سلطنت طلبان فحاش در خطر است و غیره و غیره. هر اتفاقی که برای خلجی بیفتد او مسوول اش را «شهبانو فرح پهلوی» و رضا پهلوی می داند. هواداران این ها «هر روز» آقای خلجی را تهدید جانی می کنند و به ایشان فحش جنسی می دهند . پنج شش سال است این ها «بیست و چهار ساعت» آقای خلجی را آماج حملات خودشان قرار داده اند. زندگی ایشان مختل شده و ایشان نمی داند به چه کسی باید پناه ببرد. ایشان در هر دادگاهی «شهادت خواهد داد» که آقای رضا پهلوی در اینجا در اروپا «ساواک دارد».
بعد ایشان شروع می کند به بد و بیراه گفتن و خوار و خفیف کردن شاهزاده که او بچه ی ننر و ابلهی ست که مادرش پشت او را نگه داشته که او بشود پادشاه ایران. از «زمان کوروش تا حالا» هیچ کس مخالفان اش را با چنین ادبیات سخیف جنسی مورد حمله قرار نداده است.
داشتم راه خودم را می رفتم که این حرف ها را شنیدم و به خودم گفتم سرت را پایین بینداز از کنار این حرف ها که هیچ جور در هیچ جا نمی گنجد عبور کن خاصه این که گوینده شخصی اهل فلسفه است و حرف هایش در حد توضیح و تبیین دیده ها و نادیده های جهان و کیهان است و وقتی چنین کسی در باره ی یک موضوع ساده و بی اهمیت زمینی حرف می زند دیگر مو لای درزش نمی رود، ولی راست اش این که یک بچه ی ننر توانسته باشد در اروپا ساواک درست کرده باشد، و بتواند جان فیلسوف را به خطر بیندازد، و از زمان کوروش تا الان هیچ کس مخالف اش را با این ادبیات جنسی مورد حمله قرار نداده باشد، والله بی اختیار پاکت هایی که در دست داشتم زمین افتاد، و دیدم با وجود این که نه سر پیاز هستم نه ته آن علیه ایشان این چند خط را نوشتم و بیخودی شروع کردم به کتک کاری با ایشان که داداش! شما که بیست و چهار ساعته در معرض تهدید هستی، چرا با مدارکی که می گویی داری نمی روی طرح شکایت کنی و شکایت ات را در معرض دید عموم بگذاری تا فحاشان و تهدیدکنندگان حساب کار دست شان بیاید؟
این را هم اینجا بگویم، غیر از سایبری های آب گل کننده و همه را به جان هم انداز، اگر روزی روزگاری یک سلطنت طلب واقعی ببینم که مخالفان شاهزاده را به فحش و فضیحت می بندد، اگر زورم برسد با او هم قطعا کتک کاری خواهم کرد. گفتم این را بگویم که خلجی فکر نکند ما خودمان فحاش و اهل بزن بزن هستیم!
لینک سخنان عجیب مهدی خلجی در باره ی ساواک رضا پهلوی و شهبانو
سخنان خامنهای علیه دولت جدید سوریه