در این دیار بلبلان همه نالاناند.
کبوترها پرهایشان شکسته
سبزهها و گلها خشکیدهاند.
در این دیار رنگ سرخ دیگر رنگ عشق نیست.
من یک مادرم. من یک «پنجاه و هفتی» هستم. من زندانی شدن و سربدار شدن جوانانی را دیدهام که میتوانستند امروز مانند تو زنده باشند و در سامان بخشیدن آیندهی این سرزمین سهمی داشته باشند.
دختر من! پسر من! که در سال «۱۳۵۷» یا پس از آن زاده شدهای، تقصیر را به گردن دیگری انداختن کار سادهای است. کار آسانی است که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم. من مسئولم، تو مسئولی، همهی ما مسئولیم. مسئول برای نجات سرزمین مان ایران.
من به عنوان یک مادر زمانی که تو را غمگین میبینم، بغض در گلو میبینم، اسیر در پنجهی گرگها و درندگان انسان نما میبینم دلم میسوزد، قلبم فشرده میشود.
ما «پنجاه و هفتی ها» هرگز گذشتگان خود را بخاطر مبارزه با استبداد سرزنش نکردهایم و نهایت کوشش مان را کردیم تا از زیر بار فشارها و نابرابریهای دوران پهلوی بیرون بیاییم. فرزندم تاریخ ایران را بشناس و کسانی را که با نیت پاک و شجاعانه جان بر کف به خیابانها آمدند تا آیندهای روشن برای فرزندانشان (شما جوانهای امروزی) رقم بزنند را محکوم به خیانت نکن. این زشت ترین کاری است که کسی میتواند در حق یک هم میهن وطن دوست خود بکند. خوب است بدانی که برابر با سندهای بسیاری این پهلویها بودند که بزرگترین حامیان آخوندها بودند و آنها بودند که آخوند را در زندگی سیاسی این سرزمین وارد کردند.
اما چه شد که تلاشهای «پنجاه و هفتی ها» به نتیجهای که انتظارش را داشتند نیانجامید. سازمانهای جاسوسی سیا (سی آی ای) و سازمانام آی سیکس (ستاد اطلاعات اصلی بریتانیا، بخش ششم) و دیگر سازمانهای جاسوسی اروپا با کمک مزدوران خود همیشه برای کشورهای خاورمیانه و بویژه ایران نقشه هایی در سر داشته و دارند زیرا منافع آنها و سرزمینشان در درجهی اول اهمیت قرار دارد. در سال «۵۷» آنان انقلاب ما را به بیراهه کشاندند و آنچنان شد که امروز در این منجلاب دست و پا میزنیم. (در کنفرانس گوادولوپ که از ۱۴ تا ۱۷ دی ماه سال ۱۳۵۷برگزار شد سران کشورهای امریکا، آلمان، انگلستان و فرانسه تصمیم گرفتند شاه را بردارند و خمینی را به جای او بگمارند).
فرزندم! بدان که نتیجهی این پرخاشهای شما به نفع حکومت غیر انسانی آخوندها است. تفرقه اندازی، شکاف ایجاد کردن بین مردم و دلسرد کردن جوانها، میانسالان و مسنها چیزی است که حکومت جنایتکار و خیانتکار
اسلامی از آن بهره میبرد و با این ترفند شاد است که افتان و خیزان چند صباحی دیگر به فسادها و دزدیهایش ادامه دهد و بر این سرزمین خورشید حکومت کند.
«پنجاه و هفتی ها» انسان هایی شریف، میهن دوست و فداکار هستند که دلشان برای نابودی همه ثروتها و ذخایر انسانی و طبیعی سرزمین مان میسوزد. ما از پیروز نشدن و بیهوده ماندن تلاشهای خود غمی سنگین در دل داریم.
فرزندم! دستت را در دستم بگذار، قلبت را به قلبم پیوند بزن و تیر خشم خود را به سوی دشمن نشانه بگیر. بیا و با من همراه شو:
شمع در دست و نگه خسته و سرد
من به دنبال سپیدی سحر میگردم.
من به دنبال سپیدی سحر
در میان مِه و تاریکی شب میگردم.
زهرا شمس یدالهی
*
غلط اندر غلط، مهران رفیعی