از ۴۶ سال پیش در چنین روزهایی که خمینی به قدرت رسید زنان ایران - بخش مهم جامعه - حذف و نادیده گرفته شدند. این در حالیست که در دوران ایران ساز و مدرن پهلوی، زنان از جایگاه سنتی بیرون آمده و به کمک شاهان پهلوی، رضا شاه و محمدرضا شاه به سناتوری، وزارت، استادی دانشگاه، وکالت و مشاغل اداری بالا رسیدند.
پس از آمدن خمینی به ایران، این بخش از تفکر مدرن در کشور نادیده گرفته شد و حتی بسیاری از زنان ازهنرمند تا وزیر و... اعدام شدند. زنان از جمله از قضاوت و دادگستری، دیپلماسی و امور نظامی کشور کنار گذاشته شدند و امروزه زنانی را میبینید که در کنار سرکوبگران و پلیسهای قضایی، کارشان دستگیری زنان و دختران به گفته آنها بی حجاب در داخل کشور است و همین توهین مستقیم بهشان و جایگاه تاریخی زنان ایرانی است.
تفکر اسلام رادیکال هیچ ارزش و احترامی برای بخش مهم جامعه ایران قائل نبوده و آنها را فقط در روزهای انتخابات برای مراسم ویژه حاکمیت در نظر میگیرد.
شاهان پهلوی همواره در دوران سلطنت خود در پی ارزش نهادن به مقام و جایگاه زن ایرانی بودند، به زندگی زنان ایرانی و حقوق آنان احترام خاصی داشتند و از همه مهم تر پادشاه ایران، تاج ملکه را بر سر شهبانو فرح پهلوی گذاشت و شهبانو که فردی تحصیلکرده و آگاه بود به نائب السلطنهای برگزیده شد.
در آن زمان این نوع احترام به زنان در جامعه سنتی، خرافاتی و مذهبی ایران به عنوان گناهی نابخشودنی دیده شد و حتی خمینی و یا نهضت آزادی وابسته به مصدق، زنان ایرانی را فاحشه نامیدند یعنی اگر زنی در رای گیری شرکت کند، فاحشه است. با این حال شاه ایران بدون توجه به این حرفهای زشت و جامعه مرد سالار سنتی و مذهبی، زنان را تشویق کرد در سیاست جامعه ایران شرکت و حتی مدارج عالی را هم طی کنند.
در دوران هخامنشی، ماندانا، ملکه بود، پوراندخت در دوران ساسانیان اولین زن پادشاه ایرانی و یکی از سه زنی است که در تاریخ ایران باستان به پادشاهی رسید و در دوران پهلوی، زنی مانند شهبانو فرح در امور مملکت نقش داشت و یا خواهر شاهنشاه فقید ایران، اشرف، در بسیاری از مشاغل مهم کشوری اقدامات عمده ایفا کرد که یکی از انان کمیته مبارزه با بیسوادی در داخل کشور بود.
وقتی خمینی به قدرت رسید، کمترین احترامی برای زن ایرانی قائل نبود. اصولا مُلاها و شرع آنان، احترامی برای تساوی حقوق زن و مرد قائل نیستند، زن را کالای داخل خانه مانند تلویزیون و یخچال تصور میکنند و طبق همان شرع نامقدس و ساختگی ملاها، هر جنایتی علیه زنان در ایران قابل توجیه است.
زن بودن در ایران و جامعه مرد سالار و حاکمیت استبداد دینی، کار کمی نیست.
انقلاب زن، زندگی، آزادگی در ایران در دو سال اخیر به خاطر کشته شدن یک دختر معصوم کرد بود که مهسا نام داشت و کل ایران به این جنایت اعتراض کرد و دامنه آن به خارج از کشور و جامعه ایرانی در تبعید هم کشیده شد. اما در همین دوران بود که خامنهای و نیروهای وفادار او از انجام هیچ جنایتی از جمله تجاوز به زنان ایرانی شرم نداشتند.
۵۴۰ زن و مرد ایرانی در این ماجرا کشته شدند که همگی بی گناه، بی پناه و بی سلاح بودند و بسیاری از این جوانان آرام گرفته در قبرستانهای تاریک و گمنام، جزو جامعه زنان ایرانی هستند.
حجاب مساله اصلی و نقطه ضعف حکومت مٌلاها در تهران نیست و مردم ایران عامل این جنایات را نخواهند بخشید.
هنوز هم حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران که در تنگنا و در آستانه فروپاشی قرار گرفته، اهمیت حضور زنان را درک نمیکند و آن را نادیده میگیرد.
نگار کرامتی
*
![enghelab.jpg](https://news.gooya.com/2025/02/10/enghelab.jpg)
عصرِ خرسواری شد، بیست و دوم بهمن! کمباور کابلی