احمد زیدآبادی
من معمولاً سعی میکنم از احساسات بد فاصله بگیرم اما ملایمترین توصیفی که این روزها میتوانم از حس و حالم به دست دهم "حس انتظارِ توأم با سردرگمی و بیقراری و نکبت" است!
به احتمال زیاد، آتش جنگ در نوارغزه از هفتۀ آینده دوباره شعلهور میشود. اوضاع ایران بیش از هر زمانی در تاریخ معاصر، مبهم و نامشخص است. آلترناتیو قابل اجرایی به جای مذاکره با آمریکا مطرح نمیشود. انگار همه در انتظار حادثهای غیرمنتظره، از ارائۀ هر نوع ابتکار تازه بینیاز یا ناتوان شدهاند.
قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ سناریوهای قابل فرض، آرامشکُشند.
از شما چه پنهان که من اهل نیایشم. گاهی که در آن غرق میشوم یک ندای باطنی غیرقابل توضیح روزهای بهتری را وعده میدهد. روی چه حسابی؟ با هیچ حساب و کتابی جور در نمیآید. "به غیر حساب" است. فقط یک احساس شخصی است. دلیلی ندارد که دیگران برای آن تره خرد کنند اما در لحظاتی مرا نگه میدارد و آرامش میدهد.
ما دوپاها خیلی به خود غرهایم، اما دانشمان اندک است! چه بسا اتفاقی را آرزو کنیم که کارمان را خراب کند و یا از اتفاقی بهراسیم که مایۀ نجاتمان باشد. چون جهان بخصوص جهان انسانی، بینهایت پیچیده و اگر به عدهای از داروینیستها بر نخورد کاملاً "رازآلود" است. گاه از روی عجله شر خود را طلب میکنیم.
در همین زمینه:
مناظره خبرساز احمد زیدآبادی و مصطفی مهرآئین
:::
![kharbazaar.jpg](https://news.gooya.com/2025/02/11/kharbazaar.jpg)
خربازار غریبی است