در تایید افاضات داهیانه عظما در جلسه شرفیابی قاریان
ز نو گفت عظما به شیخانِ خویش
نشاید ز شهوت تراشید ریش
اگر مویِ صورت شود ناپدید
غم و دردِ عالم بگردد شدید
اگر شخصِ طوسی مُدرِس نبود
خدا کی صدای فقیهان شنود؟
از این رو بسازم بسی حوزهها
و اصرار ورزم بر این روضهها
که رونق بگیرد بساطِ لواط
چه در پشتِ منبر چه تویِ حیاط
قرائت توانا کند روح و تن
بدین سان بگشتم چو آن پیلتن
پسر گر بگیرد ز قاری گرا
پس از آن نگوید به مُلا چرا
ز بسطِ شریعت شدم رستگار
چنین گفت دیشب به من کردگار
مهران رفیعی
*