Thursday, Mar 27, 2025

صفحه نخست » آیا وقت آن نرسیده است که قلب‌ها به احترام مردم خاشع گردد؟ سخنی دیگر با آقای اکبر گنجی، محمود مسائلی

Mahmoud_Masaeli.jpgدر صفحه نخست سایت گویا مطلبی را در ۲۲ مارچ از آقای اکبر گنجی با عنوان «ما آریایی هستیم، عرب نمی‌پرستیم»، خواندم. از خواندن واژه‌هایی که ایشان در نوشتار خود بکار برده‌بودند، عرق شرم بر پیشانی‌ام نشست. واقعا نمی‌دانم چگونه فردی که خود را مدافع «قرآن، اسلام، پیامبر، و ائمه» معرفی می‌کند، نه تنها به دیگرانی که در قید حیات نیستند افترا می‌زند، و در واقع مرتکب گناهی می‌شود که در همان دیانت اسلام که ایشان خود را پیرو آن می‌داند امری مذموم و ناپسند است، بلکه از واژه‌هایی (مانند جا...) در تهمت و افترای خود استفاده می‌کند در فرهنگ ایرانی (و اسلامی ایشان) بی‌ادبی و نشانه فرومایگی و سقوط اخلاقی است. شوربختانه سایت گویا هم این مطالب را انتشار می‌دهد بی‌آنکه درنظر داشته باشد که چنین نوشتارهای حاوی واژه‌های سخیف و زشت نباید در مسیر افکار عمومی قرار گیرد.

آقای گنجی در این نوشتار می‌گوید که از میان صدها نقد موجهی که نسبت به هواداران محمدرضا شاه فقید وجود دارد، فقط یکی از آنها را به قول خودش مطرح می‌سازد، و آن یکی را نیز سعی می‌کند در قالب لفاظی‌های فلسفی پوشانده و با رنگ و لعابی اسلامی معرفی نماید. من سخنم فروتنانه به اقای گنجی این است که از میان نقدهای موجهی که نسبت به نوشتار غیراخلاقی ایشان وجود دارد (فلسفی و اخلاقی)، فقط یک مورد را مطرح می‌سازم و بنا بر داعیه مسلمان بودن خودشان، از اسلام بهره می‌گیرم. در ابتدا هم عرض می‌کنم که مطلوب بنده جمهوریت است. اما به‌عنوان یک استاد بازنشسته دانشگاه که نظریه‌های روابط و حقوق بین‌الملل را به دلیل ذات حرفه‌ای و عملی خود می‌شناسم، اعلام می‌کنم که در شرایط کنونی شاهزاده رضا پهلوی را مناسب‌ترین و شایسته‌ترین گزینه برای هدایت دوران گذار به سوی ایرانی آزاد می‌دانم، سوای اینکه منش و رفتار فروتنانه و شخصیت ایشان هم برایم قابل تحسین و احترام است.
از همان قرآن و اسلامی شروع می‌کنم که مانند اکثریت ایرانیان، با آن در دوران کودکی و جوانی بزرگ شده‌ام، و شما نیز به آنها استناد کرده و خود را مدافع آن می‌دانید. البته اسلام شناس نیستم، فقط فهم خود را براساس آموزه‌های دینی ساده‌ای که در گذشته فراگرفته بودم، بیان می‌کنم. اگر در جایی نگاهم نادرست است، آنرا نشانه نیت نادرست و تخریب شخصیت در نظر نگیرید.
شاید یکی از اولین آموزه‌هایی که همواره به خاطر دارم (شرح به مضمون و گویا به نقل از پیامبر) این است که «هرکس آبروی کسی را ببرد - یا دل او را بشکند - و سپس به ازای آن دنیا را به او بدهد، هرگز نمی‌تواند گناه خود را جبران کند»، بویژه اگر آن فرد در قید حیات نباشد. قرآنی که شما به آن استناد می‌کنید در موارد متعددی به به روشنی و صراحت به نکوهش و گناه بودن افترا و تهمت زدن به دیگران پرداخته است: سوره نسا آیه ۲۰؛ همان سوره آیه ۱۱۲؛ سوره نور آیه ۱۲؛ و سوره أحزاب آیه ۵۸، و ممتحنه آیه ۱۲ نمونه‌های روشن ممدوح بودن تهمت و افترا به دیگران است. این حرمت شکنی غیراخلاقی شما و کاربرد مکرر واژه «جا...» نسبت به شاه فقید که معتقد به خداوند بودند، و امروزه در قید حیات نیستند، مسئولیت سنگینی بد عهده شما می‌گذارد نه تنها در این در پیشگاه مردم، بلکه در نزد خداوند باید به آن پاسخ دهید.
قرآنی که شما خود را پیرو آن می‌دانید در سوره نور آیه ۲۳ تعبیر عجیبی دارد که البته مرتبط با کسانی است که به زنان پاک‌دامت تهمت می‌زنند. اما مضمون ایه مذکور این پیام را افاده می‌کند که کسانی که تهمت می‌زنند در دنیا و آخرت از رحمت الهى دور شدند و عذاب سختى در انتظار آنهاست. به نظرم روشنترین مضامین قرآنی در سوره أحزاب ایه ۵۸ قابل تامل است: «وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً». و آنان که مردان و زنان با ایمان را در برابر گناهى که مرتکب نشده‌اند آزار مى‌دهند، بار بهتان و گناه آشکارى را به دوش کشیده‌اند. شاه فقید خدا باور بود و شما در مقاله خود آنرا تایید می‌کنید. توضیح می‌دهید که ایشان در سفره هفت سین عکس حضرت علی را قرار می‌دادند. حال شما که خود را معتقد به قرآن، اسلام، و پیامبر می‌دانید چگونه به خود اجازه می‌دهید به یک مسلمان و پیرو حصرت علی تهمت «جا...» و استفاده از «فا... اروپایی» را بزنید؟ قضاوت در باره اعتقادات شاه فقید فقط و فقط در اختیار خداوند است و اوست که ناظر بر قلب‌هاست.
آقای گنجی،
مردمی که در خیابان‌ها و فضای عمومی فریاد می‌زنند «ما آریایی هستیم، عرب نمی‌پرستیم»، درد دارند، جانشان به لب رسیده است، از جفای حکومت به خشم‌ آمده‌اند، و دیگر امیدی به‌ آن ندارند، و بطور طبیعی درمقابل شما مدعیان اطلاح طلبی قرار گرفته‌اند که به اشکال مختلف می‌کوشید در مقابل خواست مردم مقاومت کنید.
هموطنان ما شریف هستند، درک و شعور تاریخی دارند، بر اساس تجربیات تاریخی خواسته‌ها و نقطه نظرات خود را فریاد می‌زندد. حتی مشاهده می‌شود که مومنان به اسلام مانند بانوی ارجمند فاطمه سپهری و برادر محترم ایشان هم همان فریادی را می‌زنند که امروزه مردم در خیابان‌ها آنرا نشان می‌دهند، و درحقیقت این حکومت را مایه تباهی ملک و مملکت می‌دانند. اگر معتقد به اسلام و قرآن هستید، از این بانو اعتقاد به خداوند را بیاموزید، و اگر ایرانی هستید و به وطن و مردم وفادارید، صدای آنها که در گوشه وکنار شنیده می‌شود، با جان و دل گوش کنید.
این سخن منصوب به حضرت علی را فراموش نکنیم که «لو لا التّقی لکنت ادهی العرب»؛ «اگر تقوا دست و پای مرا نمی‌‌‌‌‌بست، از همه‌‌‌‌‌ی آحاد و مکاران عرب، مکر و حیله را بهتر بلد بودم». پاسخ به سبک و سیاق نوشتارهای شما کار سختی نیست. مردم بیشماری می‌توانند در همان سبک وسیاق و حتی شدیدتر از آن پاسخ جسارت‌های شما را بدهند، اما رعایت ادب و انسانیت مانع از آن می‌شود.
شنیده‌ام که گویا دزدی شرور در نیمه‌های شب از دیوار خانه‌ای بالا رفت. در آن هنگام صاحبخانه در حیات منزل مشغول عبادت و مجازات بود. در همان لحظه صاحب خانه این آیه را می‌خواند «الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم للذکر الله». آیا وقت آن نرسیده است که دل‌های شما به یاد خداوند خاشع گردد؟
آقای گنجی،
آیا وقت آن نرسیده است که قلب خود را به خدایی که داعیه اعتقاد به او را دارید خاشع گردانید؟ و به آغوش مردم بازگردید؟ مطمئن باشید که هیچ تکیه‌گاهی قابل اعتماد‌تر ازقلوب مردم نیست. هنوز فرصت باقی است. صدای مردم را بشنوید. انتخاب میان راه و چاه با شماست.

دکتر محمود مسائلی
*



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy