سالها جمهوری اسلامی و دلبستگان انقلاب۵۷ تلاش میکردند دوران پهلوی را سپریشده و ابراز تمایل و تأیید دستاوردهای آن را میل بازگشت به گذشته و «ارتجاعی» تبلیغ کنند
الاهه بقراط| ایکس | اینستاگرام|
کیهان لندن - دوران دو پادشاه پهلوی اما بین سلسله قاجار و جمهوری اسلامی، عصری درخشان از تحقق حقوق شهروندی و برپایی بنیادهای مدرن و سرافرازی ایران به شمار میرود که بخش عظیمی از آنها به جمهوری اسلامی تحمیل شد و از همین رو نیز سعی کرد تا همگی را از محتوا خالی کند؛ فقط در یک نمونه، حق رأی زنان شد رأی دادن به فاشیسم مذهبی تا حقوق شهروندی و انسانی خود زنان را زیر پا بگذارد!
در این میان، کیهان لندن قدیمیترین رسانهی نه «فارسیزبان» بلکه ایرانی است که بیش از چهل سال است در جایگاه حمایت و روشنگری از دستاوردهای دوران پادشاهان پهلوی و نقش ولیعهد در خدمتگزاری به ایران و ایرانیان نوشته است. حتا در ساکتترین دورانی که فضای داخل با هیاهوی اصلاحطلبان بر سر «هیچ» و گوش خارج کشور با تبلیغات و پولپاشی و صادراتیهای رنگارنگ رژیم کر شده بود، کیهان لندن حتا در بحرانیترین دورهی انتشار خود که از هر طرف برایش دندان تیز شد تا به خدمت دیگران و یا رژیم درآید، متین و آرام، عین آن اقلیتی که در ایران همواره وجود داشته و امروز به اعتراف دوست و دشمن به اکثریت تبدیل شده، به راه خود ادامه داد؛ بیاعتنا به خرگوشهای تیزپا و گوزنهای زرنگی که نمیدانند، مسیر پرفراز و نشیب جامعه با سرعت و زرنگی آنها برای کسب امکانات مالی و ابزاری که بطور هدفمند در اختیار آنها گذاشته میشود، تعیین نمیشود!
دلیلِ این پابرجایی و ایستادگی نیز درک و شناختِ روندِ تاریخ معاصر و تکیه بر شواهد سیاسی و اجتماعی و تجربهایست که همواره این رسانه دربارهشان از زوایای مختلف نوشته اما زمان و تحمل رویدادهای سنگین و مرگبار لازم بود تا ملت نیز به این نتیجه برسد که آیندهاش را میبایست بر هویت فرهنگی و ملی و داشتهها و دستاوردهای معاصر خود بنا کند و «هنوز» این «بخت» و «فرصت» وجود دارد که آیندهی آزاد و آباد را بر گذشتهی پربارِ انقلاب مشروطه و پهلوی بنا نمود.
آن زمزمههای دورِ «نور به قبرت بباره» که بلافاصله پس از ۵۷ در کوچه و بازار شنیده میشد و در دوران جنگ هشت ساله در صفهای کوپن بیشتر شد، اگرچه با سرکوب شدید و همراه با پروژههای «سازندگی» و «اصلاحات» ناشنیده ماند، اما رژیمی که حتا با غارت مملکت در تأمین ملت ناتوان بود و همه چیز را خرج صدور انقلابش و نابودی اسرائیل و آمریکا و برپایی یک «دولت اسلامی در جهان» میکرد، نخست باعث جنبش دانشجویی و سرکوب خونین معترضان در تیر ۷۸ شد و بعد هم در ۸۸ نخستین خیزش اجتماعی گسترده با شعار داهیانهی «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» و دستنوشته های «ما شیریم و خورشید پشت ماست» رقم خورد.
کمتر از یک دهه بعد، این خودآگاهی ملی در هفتم آبان ۹۵ در کنار آرامگاه کوروش بزرگ خواب از چشم رژیم ربود تا دشمن اصلی خود را که نه اسرائیل و نه آمریکاست، بیش از پیش تشخیص دهد: ملت، پهلوی و آینده!
ابزار جمهوری اسلامی برای مقابله با این دشمن، از یکسو سرکوب و از سوی دیگر تفرقه است! بدا به حال کسانی که در مبارزه با پهلوی به تفرقه دامن میزنند تا جمهوری اسلامی بهتر و بیشتر و طولانیتر ملت را سرکوب کند!