Friday, May 16, 2025

صفحه نخست » دروغ می‌گویند که دروغ نمی‌گویند!

kh.jpgدر روزهای گذشته، اظهارات دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، درباره جمهوری اسلامی بار دیگر موضوع فساد ساختاری و فقدان شفافیت در ایران را به صدر اخبار بازگرداند. ترامپ در سفر خود به خاورمیانه، جمهوری اسلامی را «رژیمی فاسد»، «ویرانگر برای منطقه» و «درگیر در مافیای آب» توصیف کرد

کامبیز حسینی - ایران اینترنشنال

در واکنش، مسعود پزشکیان، رییس‌ دولت در جمهوری اسلامی، پنج‌شنبه ۲۵ اردیبهشت در سخنرانی‌اش در کرمانشاه گفت: «ما دزد نیستیم؛ ما به مردم خدمت می‌کنیم.»

او برای اثبات این ادعا، به «ساده‌زیستی» رهبر جمهوری اسلامی استناد کرد و آن را نشانه‌ای از صداقت و پاک‌دستی حاکمیت دانست.

خشت اول؛ دزدی!

پزشکیان به‌جای ارائه استدلالی روشن درباره نبود دزدی و دروغ در ساختار جمهوری اسلامی، دفاع از خود و همکارانش را با ارجاع به سبک زندگی علی خامنه‌ای پیش برد؛ گویی سبک زندگی فردی می‌تواند دلیلی بر سلامت ساختار کلان قدرت باشد. این شیوه دفاع بی‌پایه است.

آیا واقعا می‌توان فساد سیستماتیک و نهادینه‌شده را با ارجاع به زندگی ساده یک فرد، هرچند در راس هرم قدرت، انکار کرد؟ اگرچه در فضای رسمی جمهوری اسلامی، ارجاع به رهبر به‌عنوان حجت نهایی رایج است، اما چنین استنادی هیچ اعتباری ندارد. ساده‌زیستی ـ حتی اگر واقعی باشد ـ نمی‌تواند ساختار قدرت را از اتهامات فساد تبرئه کند.

اتفاقا تجربه تاریخی نشان داده است که برخی از بزرگ‌ترین فسادها در دل حکومت‌هایی رخ داده‌اند که خود را با شعار زهد، تقوا و ریاضت معرفی می‌کردند. پاسخ به مسئله فساد را باید نه در سبک زندگی آیت‌الله خامنه‌ای، بلکه در داده‌ها، پرونده‌های قضایی، گزارش‌های نهادهای نظارتی، آمار رسمی، و حتی اعترافات دیرهنگام خود مقامات جست‌وجو کرد.

در این‌جا هدف، فقط اشاره‌ای گذرا به شماری از پرونده‌های آشکار و پرسر‌وصدا باید کرد که در حافظه عمومی جامعه باقی مانده‌اند:

پرونده‌های شاخص فساد

پروندهه اکبر طبری، معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه، که متهم به دریافت صدها میلیارد تومان رشوه و مشارکت در شبکه‌ای پیچیده از فساد مالی بود.

هلدینگ یاس، وابسته به قرارگاه خاتم‌الانبیا، که طبق گزارش‌ها میلیاردها تومان از اموال عمومی را به نام پروژه‌های شهری جابه‌جا کرد.

پرونده بانک سرمایه و تخلفات گسترده در صندوق ذخیره فرهنگیان، که دامنه آن تا مقامات عالی‌رتبه سیاسی و نظامی رسید.

پرونده فساد در واردات نهاده‌های دامی، که طبق اعتراف رییس قوه قضاییه، بیش از هزار میلیارد تومان از مردم اخذ شد، بدون آن‌که کالایی وارد کشور شود.

دروغ؛ خشت دوم این بنا

دروغ نیز، همچون فساد، به بخشی جدایی‌ناپذیر از زیست‌جهان سیاسی جمهوری اسلامی بدل شده است؛ نه به‌عنوان خطایی موردی، بلکه به‌مثابه یک سازوکار نهادینه‌شده برای بقای قدرت.

جمهوری اسلامی از همان نخستین روزهای پس از انقلاب، از جمله در سخنرانی معروف بهشت زهرا، مسیر خود را با دروغ و تقیه آغاز کرد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

دروغ، ستون اصلی فریب توده‌هایی بود که به وعده‌های حکومت دینی دل بستند؛ وعده‌هایی چون عدالت، عزت و خودکفایی.

در جهانی که علم، شفافیت و حقوق بشر معیار حکمرانی‌اند، باور به اداره کشور با روایت‌های مذهبی و پنهان‌کاری ایدئولوژیک، به‌سرعت به فاجعه انجامید.

با این‌حال، پس از بیش از چهار دهه حاکمیت بر پایه فریب، مقامات جمهوری اسلامی هنوز با صراحت می‌گویند: «ما دروغ نمی‌گوییم.» اما واقعیت این است: دروغ می‌گویند که دروغ نمی‌گویند.

نمونه‌های روشن از دروغ‌گویی

سقوط هواپیمای اوکراینی: در دی‌ماه ۱۳۹۸، پرواز شمارهٔ ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین با شلیک موشک پدافند سپاه سقوط کرد و ۱۷۶ نفر جان باختند. به‌مدت سه روز، مقامات علت را نقص فنی اعلام کردند. تنها پس از افشای مدارک ماهواره‌ای، حقیقت یعنی شلیک عمدی پذیرفته شد.

پنهان‌کاری در آمار کرونا: در اوج بحران، وزارت بهداشت آمار فوتی‌ها را کمتر از واقعیت اعلام می‌کرد. داده‌های ثبت احوال در تیر ۱۳۹۹ نشان داد که تعداد واقعی مرگ‌ها بیش از سه برابر آمار رسمی بود.

آمارسازی اقتصادی: در حالی‌که تورم واقعی در زندگی مردم بیداد می‌کرد، دولت مدعی کاهش آن بود. نرخ رسمی حدود ۴۵ درصد اعلام شد، اما کارشناسان از ارقامی بالاتر از ۱۰۰ درصد سخن گفتند. هم‌زمان، ابراهیم رئیسی، رییس‌ دولت وقت، از «کاهش ۲۰ درصدی تورم» سخن می‌گفت.

حاکمیت فریب

وقتی فساد مالی و اخلاقی در تار و پود ساختار قدرت تنیده شده و دروغ به رویه‌ی غالب حکمرانی بدل گشته، نمی‌توان از «خدمت به مردم» سخن گفت.

هرگاه مقامات جمهوری اسلامی از صداقت، شفافیت و عدالت دم می‌زنند، آن‌چه به ذهن متبادر می‌شود نه اعتماد، که طنین زنگ خطر فریب دیگری‌ است.

و تا زمانی که پاسخ حاکمان به فساد و دروغ، فرافکنی، تکذیب، یا استناد به زندگی شخصی رهبر باشد، نه حقیقتی روشن می‌شود و نه راهی گشوده خواهد شد.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy