در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، نقض حقوق اقلیتهای مذهبی همواره بخشی جداییناپذیر از ساختار حکومتی بوده است. در میان این اقلیتها، جامعه بهاییان به شکلی خاص و هدفمند مورد تبعیض، خشونت و سرکوب قرار گرفتهاند. صدها مورد بازداشت، شکنجه، اعدام، و محرومیتهای اجتماعی از آغاز حکومت جمهوری اسلامی تا امروز به ثبت رسیده و امروز، نام رویا ثابت بهعنوان نماد جدیدی از این بیعدالتیها مطرح میشود.
رویا ثابت، شهروند بهایی ساکن امارات متحده عربی، پس از ۲۳ سال زندگی در خارج از کشور، در دیماه ۱۴۰۲ برای پرستاری از پدر و مادر سالمند و بیمار خود به شیراز سفر کرد. اما این سفر انسانی و خانوادگی، سرآغاز کابوس تلخی برای او شد. وی بلافاصله پس از ورود، توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و روانه زندان شد. در روندی غیرشفاف و ناعادلانه، شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز، خانم ثابت را به ۲۵ سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کرد.
اتهامات او شامل «همکاری با دولت اسرائیل»، «تشکیل گروه علیه امنیت ملی» و «فعالیت تبلیغی مغایر با شرع» بود؛ اتهاماتی که نه بر اساس شواهد مشخص بلکه صرفاً بر پایه باورهای دینی و پیشینه مذهبی وی مطرح شدهاند. این در حالیست که خانم ثابت نه فعال سیاسی است، نه دارای پیشینه امنیتی، بلکه زنی است با دغدغه خانوادگی که تنها جرمش، پیروی از آئینی متفاوت و غیررسمی در جمهوری اسلامی ایران است.
پرونده رویا ثابت، تنها یک پرونده قضایی نیست؛ بلکه آینهای تمامنما از ماهیت تبعیضآمیز و ایدئولوژیک دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در برخورد با بهاییان است. بازداشت و محکومیت او، نمایانگر سطح بیسابقهای از سرکوب است که بهویژه علیه زنان بهایی در ایران اعمال میشود؛ زنانی که در تقاطع تبعیض مذهبی و جنسیتی، قربانی مضاعف خشونت و بیعدالتیاند.
بهاییان در ایران، از حق تحصیل در دانشگاهها، اشتغال در نهادهای دولتی، تملک اموال و حتی تدفین مناسب در قبرستانهای رسمی محرومند. علاوه بر این، گزارشهای متعدد سازمانهای حقوق بشری از افزایش آزار علیه این گروه از شهروندان حکایت دارد. رویا ثابت اکنون صدای این ستم بیصداست؛ صدای زنانی که نه تنها از دین رسمی نظام فاصله دارند، بلکه به دلیل زن بودن، بیشتر از دیگران در معرض خشونت قرار گرفتهاند.
از سال ۱۹۷۹ تا کنون، هزاران بهایی در ایران بازداشت و بازجویی شدهاند، دهها هزار نفر از تحصیل و کار محروم گشتهاند، اموال آنان مصادره یا ویران شده، و حتی اماکن مقدس و قبرستانهایشان مورد حمله قرار گرفته است. دبیر کل وقت سازمان ملل، بان کی مون، در گزارش سال ۲۰۱۶، جامعه بهاییان را "ستمدیدهترین اقلیت مذهبی در ایران" توصیف کرد. امروز، رویا ثابت با حکم سنگین ۲۵ سال حبس، تجسمی زنده از این ستم تاریخی است.
با وجود ابعاد گسترده نقض حقوق بهاییان، واکنشهای بینالمللی همچنان محدود، محتاطانه و اغلب بیاثر بوده است. دولتهای غربی بیش از آنکه به دفاع از حقوق بشر بپردازند، به دنبال منافع اقتصادی و توافقهای سیاسی با تهران هستند. در این میان، بیتفاوتی نسبت به پرونده رویا ثابت، پرسشی اخلاقی و انسانی برای جامعه جهانی مطرح میکند: تا چه زمانی قرار است جهان در برابر رنج اقلیتهای بیصدا، سکوت پیشه کند؟
پرونده خانم رویا ثابت، دیگر یک اتفاق فردی یا موردی خاص نیست؛ او نماد یک سیاست رسمی سرکوب و بیعدالتی است که بیش از چهار دهه است بر جامعه بهاییان ایران سایه انداخته است. بازداشت و محکومیت او باید زنگ هشداری جدی برای وجدان جهانی باشد؛ چرا که در جهانی که ادعای دفاع از کرامت انسانی دارد، نباید هیچ انسانی به دلیل باورهایش، اینچنین مورد بیرحمی قرار گیرد.
اکنون وظیفه نهادهای بینالمللی، سازمانهای حقوق بشری، رسانهها و وجدانهای بیدار است که با صدایی واحد خواستار آزادی رویا ثابت و پایان دادن به سرکوب سیستماتیک بهاییان در ایران شوند. فقط در پرتو همبستگی، شفافسازی و فشار جهانی است که میتوان امید داشت صدای عدالت، حتی در تاریکترین نقاط خاموش نشود.