وقتی در سال ۱۳۸۲ اخبار و مستندات غیرقابل انکار درمورد تقلبات وسیع و گسترده رخ داده در آزمون پذیرش دستیار تخصص پزشکی-آزمونی که پزشکان عمومی برای تحصیل در رشتههای مختلف و دریافت مدرک تخصص پزشکی، در آن شرکت مینمایند- منتشر شد، کمترین انتظار، ابطال آزمون و برخورد قانونی با فروشندگان این سوالات در بدنه وزارت بهداشت و خریداران متقلب آن بود.
اما پزشکیان وزیر وقت بهداشت با انکار وقیحانه تمام شواهد و قرائن روشن، لجوجانه به حمایت تمام قد از مدیران فاسد خود و خریداران سوال پرداخت و بدین ترتیب گروهی از پزشکان متقلب در روز روشن با حذف پزشکان شایسته، عنوان پزشک متخصص در رشتههای مختلف را غصب کردند و سلامت جامعه را تحت خطر جدی قرار دادند.
قضیه تقلب بیحساب و کتاب یک بار دیگر و در سال ۱۳۸۸ هم افشا گردید. آزمون لغو و ابتدا به حدود دوماه بعد موکول شد تا به شناسایی متقلبین و کشف سرشاخههای فساد در وزارت بهداشت همت گمارده شود.اما در اقدامی عجیب و با یک ابلاغ کمتر از سه هفته بعد از لغو اولیه، آزمونی دیگر با سوالاتی کاملا غیراستاندارد برگزار و قضیه لاپوشانی شد. سوال این بود که با وجود کشف چنین تقلب بزرگی، وزارت بهداشت چگونه در زمانی تا این حد کوتاه توانسته بود هم آزمونی استاندارد طرح کند و هم با منابع تقلب و نشت سوالات در وزارتخانه برخورد نماید و عدم رخ دادن مجدد تقلب در آن را تضمین نماید.
پس از اعلام نتایج نیز شایعه فروش رتبه آزمون به شدت فراگیر و اخباری از آن منتشر گردید و کل جریان این شائبه را به طور جدی مطرح نمود که گویا امر ابطال اولیه آزمون نیز بیشتر نتیجه جنگ قدرت مافیاهای رقیب فروش سوال در وزارت بهداشت و تسویه حساب آنها با یکدیگر بوده است.
و حالا و در آزمون امسال نیز شاهد یک ابرتقلب دیگر در آزمون دستیاری هستیم که نتایج آن از لحاظ آماری قابل توجیه نیست.
چنانکه مثلا در آزمون امسال با درجه سختی مشابه با سال قبل، نمرات بین ۵۰۰ تا ۶۰۰-نمرهای بسیار بالا در این آزمون- به بیش از ۴۰۰ نفر بالغ گردیده! در حالیکه در سال گذشته تنها ۳۹ نفر بوده است!
علت اینکه از کلمه تقلب بیحساب و کتاب و یا ابرتقلب در سالهای ۸۲، ۸۸ و امسال استفاده شد نیز این است که فروش سوال و یا رتبه در آزمون دستیاری تخصصی پزشکی، در کمال تاسف امری عادی و به نوعی روال در این آزمون است و همه ساله دلالان فروش از منشا وزارت بهداشت با بسیاری از متقاضیان شرکت در آزمون تماس برقرار کرده، فروش سوالات آزمون را با قیمتهای گزاف به آنها پیشنهاد میدهند.
ابرتقلب، اشاره به آزمونهایی است که شدت تقلب و میزان فروش سوالات در آن چنان بالا و به اصطلاح آش چنان شور است، که به یک فاجعه مدیریتی و بیآبرویی ملی منتهی شده است.
از طرفی با آزمونی بسیار سخت طرف هستیم که داوطلبانش، اکثرا پزشکانی در دهه چهارم عمر خود و صاحب زندگی و در بسیاری موارد همسر و فرزند و ناچار از کار و کسب درآمد هستند و اکثریت آنان برای قبولی در این آزمون مجبور میشوند، چندین ماه کاملا دست از کار و زندگی بکشند و با تحت فشار قرار دادن خانواده -به امید یک زندگی بهتر- درگوشهای مشغول مطالعه برای این آزمون دشوار گردند و از این منظر نیز تقلب در چنین آزمونی، بازی کثیف با آینده و زندگی این پزشکان باسواد و شایسته است.
البته امثال پزشکیان، دستجردی و ظفرقندی که خود نیز تخصص و فوق تخصصشان را با رانت و رابطه گرفتهاند، چه درکی از سختی این آزمون و زحمات پزشکان واقعی میتوانند داشته باشند و یا اساسا چرا باید اهمیتی برای سلامت مردم قائل باشند، وقتی که خود نیز با ناشایستگی و رانت و پا گذاشتن روی حق پزشکان شایسته، عنوان تخصصی خود را غصب کرده، به امر طبابت مشغول هستتد.
به این مساله هم باید معترف بود که ابطال آزمون و برگزاری مجدد آن نیز هرچند راه حلی عادلانه در چنین مواردی به نظر میرسد، اما در عمل هرگز نمیتواند حق را کاملا به حقدار برساند و مثل یک جراحی تهاجمی پرعارضه است.
چرا که به جز فشار روانی ناشی مبهم بودن موقعیت، بسیاری از داوطلبان، از فردای روز مقرر آزمون، به جبران مرخصیهای گرفته شده و تعطیل کردن زندگیشان معمولا برنامه کاری فشردهای پیش رو دارند و پیش پیش زیر بار کشیکهای از قبل تعیین شده سنگینی رفتهاند و به این ترتیب برنامهریزی جدید برای آزمون مجدد برای شان به این سادگیها نیست.
از سوی دیگر داوطلبان آزمونی با این گستردگی منابع و حساسیت، طبعا چنان برنامهریزی و تنظیم انرژی میکنند که در روز آزمون در اوج آمادگی باشند و هرگونه تغییر و شوک در آن میتواند معادلات شایستگی را برای آنان بر هم بزند.

دو راهحل برای عبور از پیچ غنیسازی، حسین موسویان

هویت شیعه ی ما ایرانیان، مسعود امیرخلیلی