اکنون میتوانیم قضاوت کنیم که عملیات حمله گسترده اسرائیل به ایران از ماهها قبل و با آغاز ریاستجمهوری دونالد ترامپ کلید خورده بود. در تمام این مدت، جناب ترامپ با تهدیدات لفظی و انتقال صوری بمبافکنهای B2 به دیگو گارسیا، در حال ترساندن و فریب جمهوری اسلامی و کشاندن آن به پای مذاکراتی به ظاهرمغشوش، مبهم و متناقض بود، تا بتواند نقش انحرافی برای مقامات ایرانی بازی کرده و آنها را متقاعد کند که تا زمانی که ایران و آمریکا مشغول مذاکره هستند، اسرائیل دست به اقدامی نخواهد زد.
درست در همان ایام، اسرائیل با تمام توان مشغول برنامهریزی و آمادهسازی برای حمله به ایران بود. و درست زمانی که قرار بود دور ششم مذاکرات الکی برگزار شود، و درست باذهمین نعل وارونه ترامپ فرماندهان و رهبر جمهوری اسلامی احتمال حمله به ایران را نمیدادند، به قول فرزین ندیمی، در تختخوابهایشان هدف قرار گرفتند و تقریبا بلافاصله در همین روز، ترامپ نیز با شدیدترین جملات، مقامات جمهوری اسلامی را تهدید کرد که "اگر تسلیم نشوید، چنین میکنیم و چنان خواهیم کرد!"
ظاهراً پشت رفتار گیجکننده ترامپ، نه یک فرد خودشیفته سادهلوح، که شخصی باهوش قرار داشت که دقیقاً میدانست چه در سر دارد. اکنون، بدون آنکه آمریکا را مستقیماً وارد درگیری کند، کاریترین ضربات را به رهبر ایران وارد آورده است.
نکتهای که اما میخواهم در این نوشته کوتاه به آن اشاره کنم، آغاز یک جنگ نسبتاً جوانمردانه است که اکنون، برخلاف جنگ غزه، از نتانیاهو میتوانیم ببینیم. اسرائیل، در تمام ۴۲ سال گذشته، هدف حملات لفظی، تخریبی، جاسوسی، نظامی، و در یک کلمه "موجودیتی" از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. دلیلش هرچه که باشد، موضوع این مقاله نیست. اما واقعیت دارد.
امروز، عالیترین مقام سیاسی اسرائیل، با کمک مشاوران و مقامات سیاسی و امنیتیاش، دقیقترین حملات اهدافش را در کشوری که ۴۲ سال تهدیدش میکرد، مورد حمله قرار داده است. این درست مانند یک دوئل تنبهتن است، منتها به سبک مدرن. حالا نوبت جمهوری اسلامیست که نشان دهد چطور میخواهد از پس این جنگ تنبهتن بربیاید.
کاملاً روشن است که "رهبر" لخت است و هیچ لباسی بر تن ندارد. دست زدن به رفتارهای دیوانهوار، نظیر حملات کور موشکی به اسرائیل یا پایگاههای آمریکا در منطقه، عملاً نه موجودیت اسرائیل، که موجودیت ایران را در مخاطرهای جدی قرار خواهد داد.
اکنون وقت آن است که نخبگان علمی و فرهیختگان کشور یکصدا خواهان عزل رهبری و برگزاری رفراندوم برای تعیین نوع حکومت بهصورت مستقیم توسط مردم شوند.
کاملاً روشن است که رهبر فرتوت ایران، در حصاری ضخیم از چاپلوسان و بلهقربانگویان، کمترین توجهی به شرایط ویرانکنندهای که برای کشور پدید آورده ندارند، و لحظه به لحظه، میهن و سرزمینمان را در باتلاق جنگ، ویرانی، و خطر تجزیهی غیرقابلبازگشت فرو میبرند.
هیچ راهی جز برچیدن نظام ولایت مطلقه فقیه در افق نجات ایران نیست. مطلقاً هیچ راهی.